طباطبایی از وکلای معروف کشورمان گفت : در این زمینه اقدامات جدیدی صورت گرفته و پرونده دوباره به جریان افتاده و اتفاقا به جاهای خوبی هم رسیده است. با این وجود از بیان جزئیات بیشتر در این زمینه به دلیل حساسیت موضوع معذورم.
سید محمود علیزاده طباطبایی از وکلای سرشناس کشور است که در شرایط کنونی وکالت برخی از پروندههای پرسرو صدای کشور مانند پرونده مهدیهاشمی، احسان مازندرانی، عیسی سحر خیز و همچنین محمد علی طاهری را برعهده دارد. به همین دلیل برای تحلیل و بررسی آخرین جزئیات این پروندهها با وی گفتوگو کردیم.
دکتر طباطبایی همچنین به عذرخواهی سعید مرتضوی واکنش نشان میدهد و عنوان میکند:«از نظر حقوقی مرتضوی تنها آمر اعزام متهمان به بازداشتگاه کهریزک بوده است. از سوی دیگر یکی از وظایف دادستان نظارت بر وضعیت بازداشتگاه است که مرتضوی در این زمینه کوتاهی کرده است. باید مشخص شود که میزان قصور و کوتاهی مرتضوی در این پرونده به چه اندازه بوده است.
آیا وی تنها ضعف نظارتی داشته است یا اینکه زیردستان وی به صورت مرتب به وی گزارش میدادند و مرتضوی نیز دستورات لازم را به زیردستان خود صادر میکرده است. در نتیجه باید براساس نقشی که وی در به وجود آمدن این حادثه داشته است درباره وی قضاوت کرد». در ادامه ماحصل گفتوگوی «آرمان» با سیدمحمود علیزاده طباطبایی را میخوانید:
پرونده مهدیهاشمی در چه وضعیتی قرار دارد؟آیا به جریان افتادن دوباره پرونده صحت دارد؟
در این زمینه اقدامات جدیدی صورت گرفته و پرونده دوباره به جریان افتاده و اتفاقا به جاهای خوبی هم رسیده است. با این وجود از بیان جزئیات بیشتر در این زمینه به دلیل حساسیت موضوع معذورم. در روزهای اخیر برخی از رسانه به دروغ موضوع فرار مهدیهاشمی از کشور را مطرح کرده بودند. این در حالی است که مهدی اصلا در هفتههای اخیر به مرخصی نیامده است. این شبهه افکنی و دروغپردازیها نشان میدهد که عدهای به صورت مغرضانه تلاش میکنند پرونده مهدیهاشمی پیچیدهتر شود تا افکار عمومی بیشتر جریحهدار شود. این عده تلاش میکنند پرونده مهدیهاشمی را به شکلهای مختلف به سطح رسانهها بکشانند تا اقدامات اساسی که در این پرونده در حال انجام شدن است زیر سوال برود.
عذرخواهی سعید مرتضوی از اتفاقات بازداشتگاه کهریزک با واکنش کنشگران سیاسی روبه رو شده است. دیدگاه شما در این زمینه چیست؟آیا با استناد به تایید اتفاقات صورتگرفته در کهریزک توسط مرتضوی میتوان وی را از نظر حقوقی مورد پیگرد قانونی قرار داد؟
حادثه کهریزک به دلیل بازتاب رسانهای که پیدا کرد مورد توجه افکار عمومی قرار گرفت. کار به جایی رسید که مقام معظم رهبری نیز در این زمینه اظهارنظر کردند و حادثه کهریزک را یک جنایت بزرگ نامیدند. به نظر من حادثه کهریزک را نباید تنها به سعید مرتضوی خلاصه کرد بلکه باید شرایطی را به وجود آورد که همه کسانی که در این زمینه نقش داشتهاند مورد مواخذه قرار بگیرند. بدون شک برخی مسئولان باید در این زمینه پاسخگو باشند. سعید مرتضوی به دلیل اقداماتی که علیه روزنامهنگاران انجام داده و دستور توقیف برخی از نشریات را صادر کرده همواره در تیررس رسانههای گروهی قرار داشته است.
به همین دلیل هم پس از ماجرای کهریزک نام وی بیش از بقیه برسرزبانها افتاد. مرتضوی در نامه معذرت خواهی خود به قصور صورت گرفته در حادثه کهریزک اذعان کرده است. با این وجود به نظر من جرم برخی از مسئولان دیگر اگر بیشتر از مرتضوی نباشد کمتر از وی نیست و نباید مسئولیت حادثه کهریزک را تنها به گردن مرتضوی انداخت. پس از افشای حادثه کهریزک دو درجهدار نظامی تا مرحله اعدام رفتند. با این وجود خانوادههای قربانیان اعلام کردند که از این افراد شکایتی ندارند بلکه به دنبال آمران این حادثه هستند. از نظر حقوقی مرتضوی تنها آمر اعزام متهمان به بازداشتگاه کهریزک بوده است.
از سوی دیگر یکی از وظایف دادستان نظارت بر وضعیت بازداشتگاه است که مرتضوی در این زمینه کوتاهی کرده است. باید مشخص شود که میزان قصور و کوتاهی مرتضوی در این پرونده به چه اندازه بوده است. آیا وی تنها ضعف نظارتی داشته است یا اینکه زیردستان وی به صورت مرتب به وی گزارش میدادند و مرتضوی نیز دستورات لازم را به زیردستان خود صادر میکرده است. در نتیجه باید براساس نقشی که وی در به وجود آمدن این حادثه داشته است درباره وی قضاوت کرد.
از چه زمانی مرتضوی را میشناسید؟ ارزیابی شما از شخصیت و روحیات مرتضوی چیست؟
بنده سعید مرتضوی را از سال۷۴ یعنی زمانی که وی ریاست دادگاه مطبوعات را برعهده داشت میشناسم. به نظر من مرتضوی شخصیتی بود که مصلحت خود را به خوبی تشخیص میداد. به همین دلیل هم هنگامی که از قوه قضائیه بیرون آمد خیلی زود به مقامهای مهمی در قوه مجریه دست پیدا کرد و برای مدتی رئیس سازمان تامین اجتماعی کشور نیز شد. نباید از مرتضوی یک جنایتکار بزرگ بسازیم. به هر حال مرتضوی دادستان تهران بوده و برخی مافوق وی به شمار میآمدند و در مقابل، برخی نیز زیرمجموعه وی بودند و موظف بودند دستورات وی را اجرا کنند. در شرایط کنونی هیچ کس بالادستیها و پایین دستیهای مرتضوی را زیر سوال نبرده و همه گمان میکنند مرتضوی عامل اصلی حادثه کهریزک بوده است. کهریزک قبل از مرتضوی وجود داشته است. با این وجود به همان شکل که افشای پشت پرده قتلهای زنجیرهای در کشور باعث شد جلوی قتلهای بیشتر گرفته شود، برملا شدن جزئیات حادثه کهریزک نیز باعث شد جلوی مسائل دیگر گرفته شود.
آیا با عذرخواهی مرتضوی از حادثه کهریزک که نشاندهنده نقش وی در این حادثه است مدعیالعموم میتواند از نظر حقوقی علیه وی اقدام کند؟
مرتضوی تنها معذرت خواهی کرده و به نقش خود در این حادثه اقرار نکرده است. ایشان هیچگاه عنوان نکرده که به دستور من این اتفاقات در کهریزک رخ داده است. با این وجود به نظر میرسد وی به خوبی از جزئیات حادثه کهریزک اطلاع داشته و با اطلاع وی این اتفاقات صورت گرفته است.
اگر از شما درخواست شود وکالت مرتضوی را برعهده بگیرید قبول میکنید؟
بله، اگر از من چنین درخواستی شود قبول میکنم. بنده یک وکیل هستم و معتقدم هر متهمی دارای حقوقی است که باید به صورت کامل لحاظ شود. ضمن اینکه برای یک وکیل گرایش سیاسی افراد و عقاید و تفکرات آنها دارای اهمیت نیست بلکه آنچه اهمیت دارد رعایت حقوق متهم تا پایان دادرسی است. ممکن است یک متهم با تلاش وکیل خود تبرئه شود و از سوی دیگر ممکن است نتیجه پرونده به بدترین شکل خود رقم بخورد. با این وجود وکیل پرونده تلاش میکند حکمی عادلانه درباره موکل خود صادر شود یا اینکه با مدارک و اسنادی که به دست میآورد در مجازات وی تخفیف به وجود بیاورد.
چرا وکالت احسان مازندرانی به شخص دیگری محول شده است؟
براساس گزارش اتهام ایشان و بقیه روزنامهنگارانی که در همان زمان بازداشت شدند و بنده وکالت آنها را برعهده داشتم مساله «نفوذ» بود. گزارش بیانگر این بود که این افراد عناصر نفوذی هستند و با بیگانگان در ارتباط بودهاند. با این وجود در مرحله بازپرسی مشخص شد که تنها اتهام این افراد فعالیت تبلیغی علیه نظام بوده است. در نهایت پرونده به دادگاه رفت. در گزارش اولیه اتهاماتی مانند اقدام علیه امنیت ملی، توهین به رهبری، توهین به مقدسات و حتی جاسوسی نیز وجود داشت. با این حال در همان ابتدا مساله جاسوسی منتفی شد و رسیدگی به پرونده به شکل دیگری ادامه پیدا کرد. در بازپرسی مشخص شد که این افراد با برخی رسانههای بیگانه ارتباط داشتهاند. با این وجود تحقیقات ما نشان داد که اغلب این رسانهها در زمانی که این اتفاقات رخ داده در ایران نمایندگی داشتهاند و در کشور فعالیت رسانهای انجام میدادند.
در نتیجه هنگامی که یک رسانه خارجی در یک کشور فعالیت میکند ارتباط خبرنگاران و دریافت پول از رسانه خارجی برای تهیه گزارش و خبر هیچ گونه منع قانونی نداشته است. در زمانی که این افراد با شبکه«بی بیسی» ارتباط داشتهاند و از آنها پول دریافت کردهاند شبکه بیبیسی به صورت رسمی در تهران دفتر داشته است. با این حال ارتباط این خبرنگاران با بیبیسی پس از تعطیلی دفتر این رسانه در تهران نیز ادامه پیدا کرده و برخی از این خبرنگاران در موضوعات اجتماعی مانند طلاق برای این شبکه گزارش تهیه میکردند و در مقابل مثلا۱۰۰دلار دریافت میکردهاند. درباره وکالت آقای احسان مازندرانی نیز باید عنوان کنم بنده در مرحله بدوی وکالت ایشان را برعهده داشتم. در مرحله بعدی ایشان تمایلی برای ادامه همکاری نداشتند و بنده نیز از پرونده کنارهگیری کردم.
ارزیابی شما از بخشنامه قوه قضائیه درباره ساماندهی زندانیان و کاهش جمعیت کیفری و همچنین موافقت مجلس و قوه قضائیه با تجدید نظر در اعدام مجرمان مواد مخدر چیست؟
به نظر من سیاستهای ما در مساله مواد مخدر شکست خورده است. براساس قانون اگر یک نفر۳۰ گرم کوکایین، هروئین یا شیشه همراه خود داشته باشد به اعدام محکوم میشود. به همین دلیل از سال۶۸تاکنون حدود۱۲هزار نفر در این زمینه اعدام شدهاند که رقم بسیار بالایی است. در شرایط کنونی روزانه در حدود۲۰۰تا۳۰۰نفر در کشور دستگیر میشوند که این مقدار مواد مخدر با خود همراه دارند. به همین دلیل هم برای همه این افراد حکم اعدام صادر میشود اما اجرا نمیشود و این افراد به صورت بلاتکلیف در زندان باقی میمانند.
بدون شک یکی از مهمترین اقدامات مثبت آیتا… آملی لاریجانی در راس قوه قضائیه از زمانی که این مسئولیت را برعهده گرفتهاند این است که اجازه نداده آمار اعدامهای مواد مخدری بیشتر شود. در شرایط کنونی چندین هزار نفر با حکم اعدام در زندانهای کشور حضور دارند که هنوز حکم آنها اجرا نشده است. حساسیت آقای آملی لاریجانی نسبت به این مساله بسیار بیشتر از روسای گذشته است. ایشان به دنبال راهحل منطقی و ریشهای این مشکل رفتهاند و با کارشناسان و نخبگان حقوقی و اجتماعی در این زمینه جلسه گذاشتهاند تا در حکم اعدام درباره جرایم مواد مخدر تجدید نظر صورت بگیرد. به نظر من هم باید در این مورد تجدیدنظر جدی صورت بگیرد. نیروی انتظامی به صورت سالانه بیش از۲۰۰ هزار نفر را در زمینه مواد مخدر دستگیر میکند.
این در حالی است که در شرایط کنونی بیش از۱۰۰هزار نفر به جرم حمل یا خرید و فروش مواد مخدر در زندان به سر میبرند. از سوی دیگر براساس آماری که نیروی انتظامی منتشر کرده است در حدود۶هزار معتاد در جامعه ما وجود دارد. سوالی که بنده از دستگاههای تبلیغاتی دارم این است که آیا مصرف شکر بیشتر برای بدن انسان مضر است؟ براساس اعلام دستگاههای تبلیغاتی سالانه در حدود۸هزار معتاد براثر اعتیاد جان خود را از دست میدهند. این در حالی است براساس اعلام وزارت بهداشت سالانه در حدود۱۰۰هزار نفر براثر دیابت یا بیماریهایی که براثر مصرف زیاد قند به وجود میآید جان خود را از دست میدهند.
شما از حمید رسایی شکایت کردهاید. دلیل شکایت چیست و پرونده در چه مرحلهای قرار دارد؟
ما از حمید رسایی به اتهام نشر اکاذیب به دادسرای رسانه شکایت کردهایم. این شکایت مربوط به سه سال قبل است. با این وجود هفته گذشته دادگاه ویژه روحانیت در این زمینه تشکیل شد. مهدیهاشمی که شاکی این پرونده بود عنوان کرد که باید خودم در جلسه دادگاه حضور داشته باشم. در نهایت نیز دادگاه تجدید نظر شد و قرار است که در یک وقت دیگر دادگاه برگزار شود. از سوی دیگر مهدیهاشمی یک شکایت نیز از مجله رمز عبور داشته است که به تازگی کیفر خواست پرونده صادر شده است.
چرا رسیدگی به پرونده بابک زنجانی تا این اندازه طولانی شده و خبر جدیدی از این پرونده منتشر نمیشود؟
بنده از همان ابتدای تشکیل پرونده عنوان کردم عدهای قصد دارند بابک زنجانی را فریب بدهند تا وی با دستگاه قضائی همکاری نکند و در نهایت به اعدام محکوم شود. من این مساله را به خود بابک زنجانی هم گفتم. با این وجود وکیل ایشان نسبت به سخنان بنده واکنش نشان داد. عدهای از بابک زنجانی میخواستند چیزی را افشا نکند تا در مقابل وی را نجات بدهند. در صورتی که در نهایت چنین اتفاقی رخ نداد و زنجانی به اعدام محکوم شد. به نظر من هنوز هم این عده در حال فریب بابک زنجانی هستند. بابک زنجانی نیز با استناد به سخنان این افراد خیلی مطمئن در دادگاه حاضر شد و در برخی اوقات کار را به تمسخر گرفت. چند وقت پیش خواهر بابک زنجانی پیش من آمده بود. من به وی گوشزد کردم اگر چنین وضعیتی ادامه پیدا کند و بابک زنجانی فریب این افراد را بخورد و پولها را برنگرداند به اعدام محکوم خواهد شد. در نهایت نیز مشاهده کردیم که دقیقا همین اتفاقی رخ داد که من پیشبینی کرده بودم.
برخی از همان ابتدا به دنبال اعدام بابک زنجانی بودند. به نظر من این پرونده با اینکه عنوان اخلال در نظام اقتصادی دارد اما نمیتواند مصداق اخلال در نظام اقتصادی باشد. پرونده بابک زنجانی یک تبانی بین برخی مقامات قبلی و بابک زنجانی بوده است. دولت گذشته منابع متعدد اقتصادی و مالی را بدون هیچ گونه وثیقه و ضمانتی در اختیار بابک زنجانی قرار داده که این منابع تاکنون به خزانه دولت برنگشته است. این پرونده دارای ابعاد پیچیده تخصصی است و بهتر بود توسط چند قاضی مورد بررسی قرار میگرفت. مسئولان رسیدگیکننده به این پرونده باید علاوه بر وضعیت بابک زنجانی وضعیت کسانی که زمینههای فساد وی را مهیا کرده بودند را نیز بررسی میکردند. بابک زنجانی که یکشبه به وجود نیامده است.
بابک زنجانی در یک رویکرد ۱۰ ساله به یک مفسد اقتصادی تبدیل شده است. تخلفات بابک زنجانی تنها به سالهای اخیر باز نمیگردد و فعالیتهای وی از روز نخست مسیر درستی نداشته است. به نظر من اعدام بابک زنجانی صورت مساله را پاک میکند. تا زمانی که وضعیت پولها مشخص نشده نباید بابک زنجانی اعدام شود. تیمهای تخصصی و زبده باید همچنان پیگیر بازگشت پولها به خزانه دولت باشند.