جمعه , ۳۰ ام آذر ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۲:۵۷ بعد از ظهر به وقت تهران

آزار شیطانی دختر ۱۶ ساله مشهدی در حالت مستی

آن قدر مشروب خورده بودم که از حالت طبیعی خارج شدم و از هوش رفتم. هنگامی که به خود آمدم وضعیت ظاهری نامناسبی داشتم. از ترس و ناراحتی فریاد کشیدم و به سمت تراس آپارتمان دویدم. می خواستم خودم را به پایین پرتاب کنم و به این زندگی نکبت بار پایان دهم اما…

آزار شیطانی دختر 16 ساله مشهدی در حالت مستی

دختر نوجوان ۱۶ ساله که برای شکایت از دوست پسر ۲۴ ساله اش به کلانتری شفا مراجعه کرده و در حالی که آثار خودزنی روی دستش نمایان بود، در شرح داستان زندگی اش به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: من اولین فرزند از همسر دوم پدرم بودم.

پدرم اعتیاد به مواد مخدر صنعتی داشت و علاوه بر این که هیچ مسئولیتی را در قبال خانواده اش نمی پذیرفت، هزینه های زندگی مان را نیز پرداخت نمی کرد و همواره من، مادر و خواهر کوچک ترم را هدف ضرب و جرح و کتک کاری قرار می داد. پس از چندین سال زندگی مشترک، مادرم دست من و خواهرم را گرفت و از پدرم جدا شد.

پدرم نیز بین خوشبختی و سرنوشت همسر و فرزندانش یا مواد مخدر صنعتی دومی را انتخاب کرد و به دنبال زندگی خودش رفت. اکنون در کوچه پس کوچه های این شهر ضایعات جمع آوری می کند و چه بسا شاید تا کنون اگر زنده باشد، احتمالا کارتن خواب شده است!

مدتی بعد مادرم مجدد به صورت موقت ازدواج کرد. من نیز مدتی را در خوابگاه شبانه روزی و مدتی را نیز در بهزیستی گذراندم تا این که مادرم من را نزد خودش برد تا با او زندگی کنم.

به رغم این که کنار مادرم زندگی می کردم او به من هیچ توجهی نداشت. بیشترین مهر و محبت او نثار همسر موقتش و خواهر کوچک ترم می شد.

به دلیل مشکلات خانوادگی و خلأ عاطفی که داشتم و همچنین فقر و مشکلات اقتصادی که با آن مواجه بودم ترک تحصیل کردم و متاسفانه به تدریج به سمت فساد اخلاقی کشیده شدم تا جایی که مدتی از منزل فراری شدم و سر از خانه های فساد درآوردم اما پس از مدت کوتاهی متوجه اشتباه خودم شدم و توبه کردم.

در حالی که تصمیم گرفته بودم زندگی سالمی داشته باشم با آصف آشنا شدم او نیز مدتی بود که اعتیادش به شیشه را ترک کرده و به مصرف مشروبات الکلی روی آورده بود و به دلیل بیکاری در حاشیه شهر مشروبات الکلی می فروخت! ارتباط من و آصف در حالی به مدت دوسال به طول انجامید که هیچ گاه به روابط جنسی نکشید تا این که چند روز قبل با مادرم بحث کردم ، از خانه بیرون زدم و به آصف پیام دادم که دنبالم بیاید. برای او تعریف کردم که با مادرم دچار اختلاف شده ام و امشب نمی خواهم به خانه بروم او نیز به دنبالم آمد و با هم به منزل یکی از دوستانش رفتیم.

شام که خوردیم آصف مشروب آورد، همگی شرب خمر کردیم من نیز آن قدر مشروب نوشیدم که از حالت طبیعی خارج شدم و… وقتی به خود آمدم که چند ساعتی گذشته بود و وضعیت ظاهری مناسبی نداشتم. از شدت ترس و ناراحتی به سمت تراس خانه دویدم و می خواستم خودم را به پایین پرتاب کنم اما یکی از دوستان آصف اجازه نداد و من را به داخل خانه هل داد و کتکم زد.

ساعتی بعد آصف و دوستانش من را در نزدیکی منزلمان رها کردند و رفتند…

شایان ذکر است، در اجرای دستور سرگرد علی امارلو (رئیس کلانتری ۱۹ شفا) ماموران مجرب دایره تجسس بلافاصله با کسب دستور از مقام قضایی در یک قرار صوری متهم را که در منزل خواهر ناتنی شاکی پنهان شده بود، دستگیر کردند. آصف پس از دستگیری هر گونه رابطه جنسی با متهم را منکر شد و بیان کرد، به رغم رابطه دوستی دو ساله با شاکی مدت هاست با خواهر ناتنی وی به صورت موقت ازدواج کرده است!

او مدعی شد، دختر ۱۶ ساله به قصد کینه جویی از خواهرش قصد آبروریزی و بر هم زدن ارتباط عاشقانه آن ها را دارد. پرونده به دادسرا ارسال شد و تحقیقات بیشتر در این زمینه ادامه دارد…
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

۳.۵/۵ - (۴ امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *