این مرد خیر تهرانی همان اول مصاحبه، از ما قول گرفت؛ قول گرفت که نامخانوادگیاش را ننویسیم، عکسی از خود او منتشر نکنیم و نشانیهایی ندهیم که باعث شود چند نفر او را بشناسند. ما هم قول دادیم و پای حرفهای مرد جوانی نشستیم که معتقد است برای انجام کار خیر راههای بسیار سادهای وجود دارد؛ سادهتر از تمام کلیشههایی که ذهن ما را درگیر کردهاند. مرد نیکوکاری که معتقد است اگر کسی نیت خیر در دلش داشته باشد، راه را پیدا میکند چراکه یکی آن بالا بالاها راه را نشانش میدهد.
چند سال است که این بی ام دبلیو را خریده اید؟
حدود سه سال و نیم.
چند خریدید؟
فکر کنم ۱۹۰ میلیون.
از دید مردم ،این جور ماشین ها مال قشر مرفه است،قبول دارید؟
بله. اما میدانید چرا؟ چون هزینه های بالایی دارد. یعنی هزینه سرویس و خدماتش بالاست. مثلا سرویس روغن و مخلفاتش حدود ۲ میلیون تومان میشود. لاستیک جفتی ۳ میلیون و …
قبل از آن چه ماشینی سوار میشدید؟
سراتو ۲۰۱۲ وارداتی.
اصلا اولین ماشینی که داشتید چی بود؟
پیکان ۲۸ ، بعد پراید داشتم، بعد ۲۰۶، بعد مگان و آخری هم همین بی ام دبلیو است.
این یکی را نمیخواهید عوض کنید؟
تنها ماشینی که نتوانستهام بفروشم همین بوده، هربار که تصمیم به فروشاش گرفتهام تلفنم زنگ میخورد و به یک عروسی دعوت میشویم و از فروش ماشین منصرف میشوم.
اصلا چطور شد فکر این کار خیر به ذهنتان رسید؟
برای کار خیر راه زیاد است. مشکل اینجاست که ما سخت میگیریم فکر میکنیم حتما باید از یکسری کلیشهها استفادهکنیم، یکسری راههای تکراری را برویم مثلا حتما کمک نقدی بکنیم. درحالیکه اگر نگاه کنیم میبینیم هرکدام ازما خیلی راحت میتوانیم برای کمک به افرادی که به هردلیلی وضع اقتصادی خوبی ندارند پیشقدم شویم. من و چند نفر از نزدیکترین دوستانم از سالها پیش سعی کردهایم با دستگیری از نیازمندان ، به آنها که نه،به خودمان کمک کنیم. اما بیشتر این کمکها همیشه بهصورت مادی بود. تا اینکه به فکرم رسید با این کار میتوانم تاجایی که از دستم برمیآید یک شب رویایی برای عروس و دامادها بسازم.
چند وقت است این کار را میکنید ؟
بیشتر ازیک سال.
بی ام دبلیوی شما تا حالا چندبار ماشین عروس شده؟
خیلی…. تقریبا در تمام اعیاد و مناسبتهای مذهبی ،ما این ماشین را گل زدهایم و ماشین عروس شده.
شما این کار را کاملا رایگان انجام میدهید؟
بله.
میدانید هزینه اجاره یک بی ام دبلیو مثل ماشین شما برای یک عروس و داماد جوان چقدر است؟
دقیق که نمیدانم. فکرکنم با راننده ساعتی۴۰ – ۵۰ هزارتومان.
خودتان راننده عروس و دامادها میشوید؟
نه …برادر کوچکترم این کار را انجام میدهد.
چطور این زوج ها را پیدا میکنید؟
ازطریق دوستانم و البته چندتا از گلفروشیهای جنوب شهر. به همه آنها سپردهام اگر زوجی را دیدند که برای تامین هزینههای برگزاری مراسم عروسیاش واقعا مشکل داشت، من را خبرکنند. آنوقت بعد ازتحقیق ماشین را از ۸ صبح میفرستم گلفروشی تا تزیین شود و بعد هم تا آخر شب در اختیارعروس و داماد است.
پیشآمده که افرادی که نیاز مادی ندارند هم به شما معرفی شوند؟
یک بار بیشتر پیش نیامد،که وقتی تحقیق کردم دیدم تالارعروسی شان دریک منطقه شمالی تهران است، از انجام این کار صرف نظر کردم.
زوج هایی که ماشین شما ،ماشین عروس شان شده، بیشتر ساکن کدام مناطق هستند؟
مناطق جنوبی شهر. یافت آباد، شهرک ولیعصر، حاشیه جنوب تهران، شهرکهای حاشیه کرج.
وقتی شما داوطلب انجام این کار میشوید چه واکنشی نشان میدهند؟
خب شب عروسی یک شب بهیادماندنی است. همه دوست دارند خیلی خاص برگزار شود. داشتن ماشین کروک را هم خیلیها دوست دارند و بهخاطر همین خیلی خوشحال میشوند، همیشه بعد پایان مراسم این حس خوب آنها به من هم منتقل میشود و از خوشحالی گریه میکنم و خدا را شکر میکنم.
ماشین عروس خودتان چه بوده؟ همان پیکانی که داشتید؟
اتفاقا اول عروسی همان پیکان را داشتم اما پژو GLX دوستم را امانت گرفتم و گل زدم.
در صحبتهایتان اشاره کردید که انجام کار خیرساده است فقط باید راهش را پیدا کنیم. این راه چطور پیدا میشود؟
باید بخواهیم دیگر. اگر بخواهیم اگر در دلمان انگیزه کار خیر و کمک باشد راهش هم پیدا میشود. مشکل این است که ما میآییم کار را سخت میکنیم.خیلی ساده میتوان کار خیر انجام داد فقط باید چشمهایمان را باز کنیم. مثلا همه ما در خیابانهای شهرمان بارها ماشین هایی را دیدهایم که خراب شده اند و کنار خیابان متوقف شدهاند. کمک کردن به همین رانندهها هم کار خیر است. الان هرکسی صندوق عقب ماشین من را باز کند خندهاش میگیرد!
چرا؟
بهخاطر چیزهایی که آنجا گذاشتهام. آچار چرخ، اسپری پنچری، کابل باتری به باتری،جعبه ابزار و …ماشین خودم اصلا نیازی به اینها ندارد اما من همیشه اینها را با خودم این طرف و آن طرف میبرم تا اگر جایی رانندهای را دیدم که نیاز داشت، استفاده کنم.
واکنش این رانندهها چه بوده؟ بالاخره همیشه که یک بی ام دبلیو کنار خیابان توقف نمی کند به انها کمک کند!
بنده خداها اول شک میکنند، باور نمیکنند برای کمک نگهداشته باشم. هی سوال میپرسند و بعد هم که کارشان راه می افتد کلی دعا میکنند. دعا پشت دعا.