از آنجایی که رئیس دولتهای نهم و دهم تا برگزاری دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری درصدد منزل گزیدن بر صدر اخبار رسانههاست و تحمل دوری جستن از تیتر نخست نشریات و خبرگزاریها را ندارد، در فواصل سفرهای انتخاباتی اش هم که خبری از او منتشر نمیشود، لذا برای حفظ جایگاه خود در تاپ نیوز رسانهها، به فعالیت میپردازد. به طوری که چندی پیش دست به قلم برد و نامه ای را رهسپار کاخ سفید کرد. طوماری که قطع به یقین سرنوشتی چون دو نامه دیگر وی به اوباما خواهد داشت و بی پاسخ خواهد ماند.
جان کلام این نامه در ارتباط با مصادره دو میلیارد دلار داراییهای ایران توسط آمریکا بود و احمدی نژاد در آن به ارائه تاریخهای تخیلی درباره زمان مصادره این اموال پرداخت؛ تاریخهایی که نشان میدهد مصادره دو میلیارد دلار در زمان ریاست حسن روحانی صورت گرفته است در حالی که آمار کمیته ویژه بررسی این موضوع از صدور حکم اولیه دیوان عالی آمریکا در سال ۲۰۰۸ میلادی یعنی زمان سکانداری احمدی نژاد گواهی میدهد. از نکات جالب توجه این نامه آن است که رئیس دولتهای نهم و دهم بر سیاسی نبودن آن اصرار میورزد و از اوباما میخواهد که آن را با لحنی غیر سیاسی بخواند!
درباره هدف احمدی نژاد از نگارش این طومار و همینطور لحن سطور نگاشته شده در آن، غلامرضا ظریفیان، استاد دانشگاه و فعال سیاسی اصلاحطلب با «آفتاب یزد» گفتگویی داشته است که در ادامه میخوانید:
آقای دکتر! به نظر شما هدف محمود احمدینژاد از نگارش نامه به باراک اوباما چه بوده است؟
این موضوع را باید از چند زاویه بررسی کرد. از یک زاویه هر انسان دلسوزی نسبت به کشور ، در ارتباط با مصادره اموال ایران توسط آمریکاییها هم احساس حزن میکند و هم احساس تعهد و درصدد رفع این ظلم بسیار آشکار است. این یک زاویه قضیه است. اما در خصوص آقای احمدینژاد؛ واقعیت امر این است که بخشی از ظلمیکه توسط مصادره پولهای ایران به ملت روا داشته شده بازمیگردد به دوران ریاست او. از این قبیل موارد از طرف نظام بینالملل در زمان احمدینژاد زیاد صورت گرفته است و شاید موارد بزرگتری هم بوده باشد. اینکه چرا آقای احمدینژاد نسبت به آنها واکنش نشان نداده و نسبت به این مسئله و آن هم در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ حساسیت نشان داده، مشخص است که هدف انتخاباتی در سر داشته، چرا که او مدتی است فعالیتهای زودرس انتخاباتی و تبلیغاتی خود را آغاز کرده است. این نامه هم جنبه تبلیغاتی دارد و هم انتخاباتی و در ادامه آن فعالیتها و برای جلب افکار عمومیاست.
برخی افراد از زاویه روانشناسانه به این موضوع نگاه میکنند و معتقدند که نوع سلوک احمدینژاد به گونهای است که هر چند روز یکبار و در بازههای زمانی کوتاه باید نوعی رفتار و عمل و گویش داشته باشد تا در جامعه به این کنشها توجه شود و ایشان در معرض توجه افکار عمومیقرار بگیرد. برخی معتقدند این رفتارها تلاشی است برای ساماندهی و سامانداری جریان فکری که موید این رفتارهای او بوده است و به نوعی اعلام آمادگی و حضور جدی در انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ است.
یکی از بخشهای جالب این نامه بازمیگردد به قسمتی که احمدینژاد نوشته این نامه جنبه سیاسی ندارد و از منظر حقوق انسانی آن را به رشته تحریر درآورده است و از اوباما هم خواسته اگر آن را با نگاه سیاسی مطالعه کرده است، یکبار دیگر از نو آن را بخواند. نظرتان درباره تاکید احمدینژاد بر سیاسی نبودن نامهاش چیست؟
ادبیات احمدینژاد خاص است. او در دوره انتخابات ریاست جمهوری دهم نیز گویشهای خاصی را به کار میبرد. همواره دوست دارد دیگران را نصیحت کند تا پیامش بازتاب بیشتری داشته باشد و متمایز از سایر سیاستمداران شناخته شود.حتی نوع حرکات دست و زبانش هم نشان میدهد که او دوست دارد فردی متفاوت به مردم شناسانده شود.