یک بیماری مسری در میان اصولگرایان ۱۲ سال است که شایع شده و گریبان اعضای این جریان سیاسی را گرفته است. در برخی از آنها به صورت خوش خیم ظاهر میشود و ظهور و بروز چندانی ندارد اما گروهی از اصولگرایان را چنان در مینوردد و در خود مغروق میسازد که دیگر همگان از آنها قطع امید میکنند. از علائم این بیماری میتوان به تهمت و افترا زدن و مدعی چیزی بودن، در عین نداشتن سند و مدرک، همراه با دادن این وعده که «در آینده دست به افشاگری خواهم زد!» اشاره کرد.
نخستین فردی که به بیماری «بگم بگم» مبتلا شد، رئیس دولت نهم و دهم بود. پس از او برخی اصولگرایانِ مبتلا به «بگمبگم» مدتی سر و صدا به راه انداختن اما دیری نپایید که به خاموشی گرویدند و بعد از گذراندن دوران نقاهت برای ممانعت از رسوایی بیشتر ترجیح دادند بهبود یابند.
اما این روزها «بگم بگم» یکی از مطرحترین افراد این جریان سیاسی را زمین گیر کرده است. غلامعلی حداد عادل همان که از ورود مجدد به خانه ملت بازمانده است یک هفته ای میشود که با این بیماری دست و پنجه نرم میکند و علائم آن را از خود نشان میدهد چراکه در هفتهای که گذشت ابتدا اعلام داشت که مسئولان دولتی به صورت آشکار در انتخابات دخالت داشتهاند و نمونههای متعددی از این دخالت را در دست دارد. بعد که از او پرسیده شد که چطور بدون ارائه مستندات چنین اتهاماتی را مطرح میکند، پاسخ داد که: «مستنداتی داریم که قرار است منتشر شود» و بدین سان از ابتلای خود به بیماری سهمگین «بگم بگم» خبر داد.
خط بطلان هیات نظارت بر تهمتهای حداد
غلامعلی حداد عادل سخنگوی اصولگرایان بازنده در انتخابات هفتم اسفندماه در حالی به دولت تهمت زده و گفته است، مستندات خود را منتشر خواهم کرد که تا به هنگام نگارش این سطور هیچ مدرکی از جانب او به هیچ نهادی ارائه نشده است.
به طوری که روز گذشته حسینعلی امیری، قائم مقام و سخنگوی وزارت کشور اعلام کرد که:« مستندات آقای حدادعادل یا باید به آقای وزیر یا به آقای مقیمی و یا به بنده ارائه شود که به هیچیک از ما ارائه نشده است.» وی در ادامه اظهار داشت: «اگر آقای حداد عادل مستنداتی دارد به ما بدهد و مطمئن باشد که به آن رسیدگی خواهد شد. وظیفه شورای نگهبان هم بررسی صحت برگزاری انتخابات در حوزههای انتخابیه است.
وقتی شورای نگهبان جهت انتخابات را در مرحله اول در کل حوزههای انتخابیه جز دو حوزه تایید کرد باید این را بر تمام استنادها و شکایتها مفروض بگیریم. یعنی به تمامی گزارشها رسیدگی شده است. اگر شورای نگهبان به دخالت مسئولان در امر انتخابات به صورت مستند و محکم میرسید تعارف نداشت و صحت انتخابات را در آن حوزهها تایید نمیکرد.» بدین ترتیب نه تنها برگزارکنندگان که ناظران بر انتخابات نیز با تایید درستی آن، نقشههای آقای سخنگوی بازنده را نقش بر آب کردند و خط بطلانی کشیدند بر این افترای بزرگ او.
ماجرای جیب احمدینژاد!
تهمت زدن و نداشتن سند و مدرک برای اثبات آن، پروسهای است که بنیانگذار آن محمود احمدینژاد است و از همین روی اظهارات هفته گذشته حداد نام رئیس دولت نهم و دهم را به اذهان متبار میسازد. همان که زمانی اعلام کرد که اسامی۳۰۰ مفسد اقتصادی را در جیب هایم دارم و روزی در معرض دید افکار عمومی قرار خواهم داد اما به هنگامی که از او خواستند تا نام این افراد را افشا کند، به دلیل آنکه کلاس کارش بسیار بالا بود و از افت آن نگران! از افشای اسامی خودداری کرد و با بیان اینکه نامها در جیبهایم است، گفت « فهرست بلندی از نام کسانی که به بیتالمال دستدرازی کردهاند در جیب کتام موجود است و میخواستم به این فهرست اشاره کنم اما برخی دوستان شفیق گفتند از این کار بگذر و کارخود را انجام بده ما نیز توصیه دوستان شفیق را پذیرفتیم» بدین ترتیب تا زمان جلوس حسن روحانی بر کرسی ریاست جمهوری، دست در جیبهایش نکرد تا خود رئیس دولت تدبیر و امید دست به کار شود و از سر اضطرار و ناچاری دستانش را در جیبهای احمدینژاد کند و از لابه لای ۸۰۰ میلیارد دلار پول حاصل از درآمد نفت، یک به یک اسامی مفسدین پنهان شده در جیبهای او را بیرون کشد. اما در حین این عمل به ناگاه دریافت که هر یک از این مفسدان مخفی شده در جیبهای احمدینژاد یکی از دولتمردان و مدیران دولت پاکدستان! است که احمدینژاد بنابر مصلحت قصد افشای اسامی آنها را نداشت. شاید رئیس فرهنگستان هنر و ادب پارسی همانند احمدینژاد درصدد حفظ کلاس و سطح خود است و اسامی را در جیب کاپشن بهاری که نه، در جیب یکی از کت و شلوارهایش جای داده است تا مبادا خدشهای بر کلاسش وارد سازد.
شاید روزی …
حدادعادل برای لاپوشانی شکست سنگین خود و یارانش در انتخابات هفتم اسفندماه، تهمت سنگینی را به دولت منتخب مردم بدون ارائه هیچ سند و مدرکی وارد ساخت. این راه بگم بگم که او در حال پیمودن آن است مقصدی جز ناکجاآباد ندارد. محمود احمدینژاد به عنوان رییس دستگاه اجرایی کشور هشت سال آن را طی کرد و بهجایی نرسید و تنها به واسطه آن تبدیل شد به خوراک طنزپردازان این مرز و بوم. حال چه رسد به او که حتی از ورود به خانه ملت هم بازماند.
غلامعلی حداد عادل همان که از ورود مجدد به خانه ملت بازمانده است یک هفته ای میشود که با بیماری «بگم بگم» دست و پنجه نرم میکند و علائم آن را از خود نشان میدهد چراکه در هفتهای که گذشت ابتدا اعلام داشت که مسئولان دولتی به صورت آشکار در انتخابات دخالت داشتهاند و نمونههای متعددی از این دخالت را در دست دارد. بعد که از او پرسیده شد که چطور بدون ارائه مستندات چنین اتهاماتی را مطرح میکند، پاسخ داد که: «مستنداتی داریم که قرار است منتشر شود.» و بدین سان از ابتلای خود به بیماری سهمگین « بگم بگم» خبر داد.
رئیس فرهنگستان هنر و ادب پارسی همانند احمدی نژاد درصدد حفظ کلاس و سطح خود است و اسامی را در جیب کاپشن بهاری که نه در جیب یکی از کت و شلوارهایش جای داده است تا مبادا خدشه ای بر کلاسش وارد سازد.