جمعه , ۳۰ ام آذر ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۸:۲۱ بعد از ظهر به وقت تهران

اسیدپاشی، پایان رابطه دختر و پسر جوان با هم

رابطه دانشجوی سال آخری پزشکی با یکی از همکلاسی‌هایش با اسیدپاشی پایان گرفت. دختر و پسر جوان یکدیگر را متهم به اسیدپاشی کرده‌اند و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری ارسال شده است.

اسیدپاشی، پایان رابطه دختر و پسر جوان با هم

به گزارش خبرنگار جا‌م‌جم، فروردین۹۵ پسر جوانی که از ناحیه دست و صورت با اسید سوخته بود به بیمارستانی در تهران آمد و درخواست کرد محل سوختگی‌هایش پانسمان شود. دقایقی بعد دختر جوانی به همان بیمارستان آمد که او هم با اسید سوخته بود.
حراست بیمارستان که به این موضوع مشکوک شده بود با پلیس تماس گرفت و موضوع را خبر داد. با حضور پلیس در بیمارستان و تحقیقات اولیه مشخص شد، این دختر و پسر جوان با هم ارتباط داشته و از سوی مردی ناشناس هدف اسیدپاشی قرار گرفته‌اند. پسر جوان به ماموران گفت: امروز لیدا به خانه‌ام آمد و چند دقیقه بعد صدای زنگ در را شنیدم. در را باز کردم که مردی ناشناس ظرفی در دست داشت و محتویات آن را روی من و لیدا ریخت و فرار کرد. با سوزشی که روی صورت و دستم حس کردم، متوجه شدم اسید است.
تحقیقات دراین‌باره ادامه داشت تا این‌که پسر جوان به نام مهرداد بعد از مرخص‌شدن از بیمارستان با مراجعه به پلیس روایت جدیدی را مطرح کرد و گفت: در دانشگاه با لیدا آشنا شدم. او دانشجوی فوق‌لیسانس بود. قصد داشتم با او ازدواج کنم اما بعد از مدتی متوجه شدم رفتار و دیدگاه او نسبت به زندگی با من متفاوت است. به همین خاطر به رابطه‌ام با او پایان دادم و با دختر دیگری نامزد کردم. روز حادثه لیدا به خانه‌ام آمد تا برای آخرین‌بار صحبت کنیم. همان موقع نامزدم هم آمد که او را دست به سر کردم تا متوجه ارتباطم با لیدا نشود. لیدا وقتی متوجه شد نامزد کرده‌ام از آشپزخانه چاقویی برداشت و تهدید کرد که خودش را می‌کشد. برای این‌که او را آرام کنم، قول دادم نامزدی‌ام را به‌هم بزنم. بعد هم روی تخت دراز کشیدم و چشمانم را بستم تا کمی آرام شوم اما ناگهان سوزش شدیدی روی دست و صورتم احساس کردم. چشمانم را که باز کردم لیدا را با ظرف اسید بالای سرم دیدم. به خاطر آبرویم ابتدا این موضوع را مخفی کردم اما الان واقعیت را می‌گویم و از لیدا شکایت دارم.
پس از این شکایت ماموران از لیدا تحقیق کردند که او پسر جوان را به عنوان عامل اسید پاشی معرفی کرد و گفت: روز حادثه وقتی نامزد مهرداد رفت، او به سمت من آمد تا مرا آزار دهد. من هم در برابرش مقاومت کردم. او خیلی عصبی بود و از دستشویی اسید برداشت و روی من ریخت. به خاطر آبروی خود و خانواده‌ام موضوع را مخفی کردم اما حالا که مهرداد داستان را به دروغ روایت کرده از او شکایت دارم.
با توجه به شکایت دختر و پسر از یکدیگر، پرونده برای محاکمه به شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد تا در دادگاه مشخص شود عامل اسیدپاشی کدامیک از آنها بوده‌اند.

۴.۵/۵ - (۲ امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *