مجله انلاین دوستان : با نمایش خوک، بچه، آتش سفیر کبیر انگلیس در ایران به شاه میگوید اگر این کارگردان و هنرپیشه در لندن این نمایش را اجرا میکردند زنده نمیماندند!! و شاه تنها بی اعتنا از کنار این موضوع گذشته است.
موضوعی ویرانگرتر از آن نبست که دریابیم فرهنگ در حکومت پهلوی به دست کسانی افتاده بود که فاسدترین مفسدین فکری و هویتی بودند و با روشهای مختلف و ابزارهای متعدد تلاش میکردند که فرهنگ دینی و ملی جامعه را به نابودی بکشانند.
تلویزویون ایران توسط یکی از عوامل شناخته شده بهایی تاسیس شد که شنیعترین تصاویر را به خانههای مردم میفرستاد که بعدها توسط عوامل پهلوی سیاهترین فیلمها در تلویزیون شاهنشاهی پخش می کردند.
شوهای تلویزیونی و فیلمها بی محتوا که همگی مروج فرهنگ غرب و به سخره گرفتن ارزش های مذهبی بوده و سینمای کشور نماد کامل انحطاط اخلاقی بود و مطبوعات صرفا دفترچه یادداشتی برای دربار پهلوی به حساب میآمد.
مصطفی جوان در این باره میگوید: مطبوعات نقشی ضد دینی داشته و به دنبال مخالفت ارزشهای اسلامی و هویت ملی و مردم بودند.
در ۱۷ دی در روزنامه اطلاعات مقالهای علیه امام (ره) منتشر میشود که که اهانتهای بسیار شدیدی به ضعامت مرجعیت شیعه وارد میشود که این امر قیام ۱۹ دی در قم رقم خورد .
روزنامه آیندگان امکانات و سرمایه خود را از رژیم صهیونیستی تامین میکرد و گرداننده این روز نامه افرادی ضد دین بودند که سیاست کلی آنها دفاع از رژیم صهیونیستی و توطئه علیه جهان اسلام بود.
مجدآبادی پژوهشگر ارشد تاریخ در این باره میگوید: میتوان گفت که بیش از نیمی از حوزههای فرهنگی مارا در آن زمان بهاییها اداره میکردند و سپردن بحث فرهنگی کشور به دست فردی(فرح پهلوی) که خود عاشق فرهنگ غرب و سکولار به تمام است، بزرگترین فاجعه را در کشور رقم زد و کانون پروش فکری کودکان و نوجوانان در دست کسی است که به تمام معنا میتوان اورا فاسد خواند.
دانشگاهها ماهیت خود را از دست داده و به نمایشگاه خواستههای غرب تبدیل شده بودند و هدف آنها ترویج غربگرایی و دور شدند از بومی کردن علم بود.
نیمه اول سال ۱۳۴۶ برنامه ریزی برای جشنی به اصطلاح هنری شکل گرفت؛ جشن هنر شیراز که نام دیگرش را میتوان جشن فرح پهلوی گذاشت شروع به ترویج ابتذال و بی بند و باری کرد که شنیعتری اعمال در آن به وقوع پیوست و فاجعه نمایش خوک، بچه، آتش در دهمین سال برگزاری این جشن اتفاق می افتد.
مجدآبادی در این باره میافزاید: با نمایش خوک، بچه، آتش سفیر کبیر انگلیس در ایران به شاه میگوید اگر این کارگردان و هنرپیشه در لندن این نمایش را اجرا میکردند زنده نمیماندند!! و شاه تنها بی اعتنا از کنار این موضوع گذشته است.
جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی به عنوان نمادی از باستان گرایی سیاه پهلوی با صرف صدها میلیون دلار از جیب مردم کشور فرصت ابتذال پراکنی را برای درباریان و میهمانان غربی آنها فراهم آورده بودند که همه انها بخشی از کارنامه سیاه پهلوی تبدیل شدند.