مجله انلاین دوستان : حاشیه های سریال «عشق تعطیل نیست» آنقدر پر رنگ و زیاد بود که شاید تعقیب کنندگانش از خود بینندگان سریال بیشتر شد. از گفتگوی جنجالی محمدرضا گلزار تا حاشیه هایی که درباره سرمایه گذار پروژه به وجود آمد اما اتفاقی که اخیرا افتاده این است که چند روز پیش کارگردان این سریال در دادسرا رؤیت شده. به همین خاطر گفتگویی با او ترتیب دادیم تا چرایی این حضور را جویا شویم.
آقای بیرنگ چند روز پیش به ما خبر دادند که شما در حالی که احضاریه در دست داشتید در دادسرای حوزه فرهنگ و رسانه دیده شده اید. ماجرا کماکان مربوط به «عشق تعطیل نیست»، سرمایه گذارش و محمدرضا گلزار است؟
– رفتن من به دادسرا هیچ ربطی به موضوعات مربوط به محمدرضا گلزار یا سرمایه گذار «عشق تعطیل نیست» ندارد. من برای یک کار دیگر به دادسرا رفته بودم که تمایلی ندارم درباره اش حرف بزنم. اجازه بدهید کار من پروسه قانونی اش را طی کند و بدون مشورت با وکیلم درباره اش صحبت نکنم. در حال حاضر کارهای مهمتری دارم و وقتی ندارم که به این چیزها فکر کنم و برایم اهمیتی هم ندارد. این روزها گالری ای را برپا کرده ام به نام «بیرنگ» که نقاشی و کارهای تجسمی را دنبال می کنم.
قصد ندارید سری جدید «عشق تعطیل نیست» را بسازید؟ به همان پنج قسمت بسنده می کنید؟
– در حال حاضر اصلا شرایط ساخت سری جدید فراهم نیست. فقط در صورتی آن را ادامه می دهم که بتوانم بازیگران مورد نظر و حرفه ای ام را پیدا کنم. همان پنج قسمت با آن آدم ها و سوپراستارها از سرمان هم زیاد بود. اصلا بیژن بیرنگ کی با سوپراستارها کار کرده که بار دوم باشد؟ من همیشه خودم سوپراستار خلق کرده ام. من بلد نیستم و علاقه ای هم ندارم با اینجور آدم ها کار کنم.
مگر چه سختی هایی دارد؟
– الان به این نتیجه رسیده ام که نمی شود با کسانی کار کرد که وقتی می آیند سر صحنه می خواهند خودشان را تحمیل کنند؛ چه به فیلمنامه چه به سبک کار به این دلیل که سوپراستار هستند! خب باشند! برو زندگی خودت را بکن! اگر قبول می کنی که بیایی و کار کنی باید اصول حرفه ای را هم رعایت کنی. مگر چه فرقی به جهت انسانی بین شما و خسرو شکیبایی هست، یا چه فرقی بین شما و خانم نادره خیرآبادی وجود دارد؟ من با این همه بازیگر بزرگ کار کرده ام. هیچ کدام شان اینقدر نق نمی زدند! مرحوم شکیبایی تا آخرین لحظه زندگی اش می گفت «میشه قسمت دوم خانه سبز را بسازی من بازی کنم؟» شما جایگاه مرحوم شکیبایی را با این سوپراستارها می توانید مقایسه کنید؟
گفتید این سوپراستارها خودشان را به گروه تحمیل کردند. یعنی به چه صورت؟
– آقای سوپراستار با بادیگارد و کانکس سر صحنه «عشق تعطیل نیست» می آمد. خودش را از همه دور می کرد که من ستاره ام. حالا کدام کارگردان می تواند به ایشان یا به آن خانم بگوید «بالای چشمت ابروست؟!» آقا مصاحبه کردند که من از این قصه خوشم نیامد. نیامد که نیامد. پول و دستمزدت را گرفته ای، فیلمنامه را خوانده ای، موظفی بیایی سر صحنه. اصلا شما در چه جایگاهی هستی که بگویی من از این فیلمنامه خوشم نیامد. من ادبیات نمایشی خوانده ام و همیشه سعی کرده ام کار نویی تحویل بدهم. چه آن زمان که در تلویزیون بودم، چه الان. شمایی که بیژن بیرنگ را می شناختی اگر سبک کاری اش را قبول نداشتی، چرا قرارداد بستی؟
گویا همان سوپراستار که مد نظر شماست در گفتگویی عنوان کرده بودند با بیرون آمدنش از پروژه «عشق تعطیل نیست» کار را خوابانده اند. چقدر با این اظهارنظر موافق هستید؟
– اگر این اتفاق در آمریکا می افتاد و بازیگری این حرف را می زد که من کار را خواباندم قطعا با او برخورد می شد. ببینید من خودم نخواستم این کار را ادامه بدهم و دیگر هم نمی خواهم با این آدم کار کنم.
آقای بیرنگ به نظر می رسد با یک نگاه به مجموعه هایی که گل کرده اند، کار در مدیوم شبکه نمایش خانگی، فقط برای بازیگران سود دارد و برای کارگردان به همان اندازه سود ندارد؛ نظر شما چیست؟
– ببینید اگر یک تهیه کننده حرفه ای مثل آقای امامی که پشت کار «شهرزاد» است در پروژه حضور داشته باشد، همه چیز خوب پیش می رود. اگر بازیگر جایگاه خودش را بشناسد و حرفه ای عمل کند قطعا حاشیه به وجود نمی آید. در همین سریال «شهرزاد» که من طرفدارش هستم و آن را دنبال می کنم سوپراستارهای زیادی بازی می کنند اما کدام یک از آنها با کانکس و بادیگارد سر صحنه می روند؟ شما ببینید شهاب حسینی به عنوان یک ستاره با کارگردان فیلم اولی کار می کند و به خاطر فیلمنامه خوب کار و دغدغه ای که برای نقش دارد، دستمزد نمی گیرد و در خدمت پروژه قرار می گیرد.
البته این مسائل که می گویید شامل همه ستاره های سریال شما که نمی شد؟
– من از بازیگری مثل بهنوش بختیاری واقعا ممنونم. وقتی آمد سر کار به من گفت آقای بیرنگ من هفده سالگی ام با خانه سبز شما عوض شد. همین شد که حداقل دستمزد را گرفت و با جان و دل کار کرد.
قرار نیست که به تلویزیون برگردید و دوباره در آن مدیوم سریال سازی را تجربه کنید؟
– من از تلویزیون نرفته ام که بخواهم برگردم. تلویزیون خانه من است؛ خانه ای که الان شرایط مساعد ندارد. مدیران هم می دانند که بدون بودجه و سرمایه نمی شود کار درست و حسابی تحویل داد. برای همین است که امثال من، حسن فتحی و داود میرباقری که در تلویزیون نفس کشیده ایم و بزرگ شده ایم رو به شبکه نمایش آورده ایم.