علی ملاقلی پور کارگردان فیلم سینمایی «قندون و جهیزیه» درباره مافیای سینما و شیوه اعتراض نامتعارفش سخنان جالبی زده است.
افشاگری کارگردان معروف از پشت پرده مافیا در سینما
علی ملاقلیپور کارگردان فیلم «قندون جهیزیه» در بخشی از این گفتگو درباره پایمال شدن حق فیلمش صحبت کرد و به مافیایی که در جشنوارههای سینمایی اعمال قدرت میکند اعتراض کرد.
چند سال پیش در اعتراض به نحوه اکران «قندون جهیزیه» به وسط زمین فوتبال رفتید تا به نوعی تبلیغ فیلمتان را کرده باشید. میخواهم بدانم بعد از آن روز مسئولان سینمایی در جهت برآورده شدن خواستههای سینماییتان از شما حمایت بیشتری بهعمل آوردند؟
هیچ فرقی نکردند. همان بودند که قبل از آن بودند. در آن مقطع البته آقای ایوبی و ایل بیگی با من جلسه گذاشتند و از من ناراحت بودند که این رفتارها درست نیست! من در جوابشان گفتم وقتی قلدرمآبانه سانسهای فیلم من را به فیلم دیگری اختصاص میدهند خیلی بدتر از رفتاری است که من انجام دادم. شما حق من را پایمال کردید و من اعتراضم را به بلندترین شکل ممکن به گوش بقیه رساندم. من که حق کسی را ضایع نکردم. کما اینکه اگر فیلم دیگری هم بسازم و باز ناحقی ببینم اصلا کوتاه نمیآیم.
الان که چند سال از آن روز میگذرد، به نظرتان شیوه اعتراضتان درست بود؟
اصلا قرار نیست جنس اعتراض نسلهای جدید شبیه نسل قدیم باشد. وقتی میدانم اعتراضم به ارشاد یا مطبوعات جواب نمیدهد برای چه باید آن را انجام دهم؟ مساله اینجاست که آیا ساز و کاری وجود دارد که در سینمای ایران نسبت به تبانیهایی که در جشنواره میشود یا حقخوریهایی که در حوزه اکران صورت میگیرد، بتوان اعتراض قانونی انجام داد؟ وقتی سازوکاری برای اعتراض من نوعی وجود ندارد من بازی را میبرم به جایی که دوربینهای زیادی است. هر ساله انواع و اقسام اعتراضها نسبت به اکران، مافیای جشنواره، تولید و… شنیده میشود که وزارت ارشاد میخواهد با کدخدامنشی اینها را حل کند. در صورتیکه در دنیا دوره کدخدامنشی تمام شده. جشنواره فجر با چه سازوکاری فیلمها را انتخاب میکند؟ هرکسی به من میرسد میگوید چطور ممکن است «قندون جهیزیه» در جشنواره فجر آن سال حضور نداشت! آنهم در حالیکه فیلمهایی در جشنواره هستند که اصلا قابلیت اکران عمومی هم ندارند.
به نظرتان برای اعتراض به این مافیای جشنوارهای، اینکه صاحبان یا عوامل فیلمی در لحظه آخر از نامزدی جشنواره فجر انصراف دهند، مفید و تاثیرگذار است؟
مهم نیست که این اعتراض به جایی میرسد یا نه! وقتی هنرمندی داد میزند شما نگاه کنید به سنگ روی پایش و اینکه چه کسی سنگ را روی پایش انداخته. در غیر اینصورت هنرمند مریض نیست که بیخود و بیجهت داد بزند. الان آمار سکته در بین هنرمندانی که به خاطر عصبانیت ناشی از کارشان از دنیا رفتند را ببینید. یکی پدر من، یکی همین الان مسعود ردایی (تهیهکننده «مالاریا») که در بیمارستان است و…، اینها شوخی نیست. در جشنواره فجر یکسری مادامالعمر داور هستند که اگر بالفرض یک بار در فجر داور نباشند، حتما داور جشنواره شهر میشوند یا میشوند داور جشنواره فیلم کوتاه یا …، بالاخره باید داور باشند. بعد این آدمها میآیند مانع حضور فیلم من در جشنواره داخلی فیلم فجر میشوند و وقتی بعدها ازشان میپرسم چرا؟ میگویند: ما در جشنواره فجر آن سال تبانی کرده بودیم سه فیلمی که هنوز تولیدش تمام نشده بود را وارد جشنواره کنیم که این کار را کردیم! میخواهم بگویم ما در چنین فضایی کار میکنیم.