یک تهیهکننده برنامههای تلویزیونی معتقد است زمانی که فکر پیر در تلویزیون حاکم باشد و بخواهد با نگاهی که در دهه ۶۰ و ۷۰ است، برنامهسازی کند، در دنیای رسانه قافله را میبازد.
سهیل سلیمانی درباره وضعیت مدیران صداوسیما گفت: وقتی شما میخواهید از جوانان صحبت کنید باید فکر جوان داشته باشید. زمانی که مدیران صداوسیما بازنشستههایی هستند که سه دوره حکمشان تمدید شده چه انتظاری از آنان دارید که بتوانند درباره جوان و باذائقه جوان سخن بگویند. زمانی که من تهیهکننده نمیتوانم در مورد برنامهام مدیر شبکه را ببینیم و وقتی مدیرگروه شبکهها با اطرافیان خود کار میکنند، معلوم است که خروجی درستی از برنامهها درنمیآید. من از جوانگرایی شبکهها استقبال میکنم.
تهیهکننده برنامه «با صبح» ادامه داد: زمانی که فکر پیر در تلویزیون حاکم باشد و بخواهد با نگاهی که در دهه ۶۰ و ۷۰ است برنامهسازی کند، در دنیای رسانه قافله را میبازد. وقتی من بنا بر ذائقهی جوان امروز برنامه میسازم اما مدیرم از من توقع ساخت برنامههای شعارزده دهه ۶۰ را دارد، نمیشود درست کار کرد. در حقیقت تو داری برای دنیای مدرن برنامه میسازی در صورتی که همان فکر پیر به تو هزار انگ میزند که شما بلد نیستید برنامه بسازید و نباید در این شبکه باشید.
این تهیهکننده به ساخت برنامه «با صبح» در شبکه دو سیما اشاره کرد و گفت: ۸۰ قسمت برنامه «با صبح» را ساختیم اما بعد از دو سال حتی برآورد مالی نشده و من تمام هزینه ساخت و تولید خارج از سازمان برنامه را از جیب خودم خرج کردم و در حال حاضر میگویند که میخواستی برنامه نسازی. همین فکر نپذیرفتن ریسک، پیش از این هم بود. یادم میآید مسابقه «ثانیهها» را میساختیم که در فضای مجازی هیاهویی بر سر بیسوادی شرکتکنندههای آن به وجود آمد. بعد از این اتفاق به جای اینکه سعی کنند از برنامه حمایت شود و به جای اینکه خوشحال بشوند که تاثیرگذاری برنامه این قدر بوده که اینچنین به چشم آمده و پی آن را بگیرند، جلویش را گرفتند و گفتند هرکس که در مسابقه جواب اشتباه داد، کات بدهید و جواب اشتباه را حذف کنید و بگوید نمیدانم تا مردم به او نخندند. این موارد تفاوت یک فکر پیر و یک فکر جوان است؛ اینکه تو بتوانی حتی تهدیدها را به فرصت بدل کنی نه اینکه بترسی که نکند این میز را از من بگیرند.
تهیهکننده برنامه «پنجرهها» دربارهی استفاده از تجربه مدیران با تجربه بیان کرد: من با بهرهگیری از افراد باتجربه در تلویزیون مشکلی ندارم اما این افراد باید به عنوان مشاور در کنار ما قرار بگیرند. زمانی که سنمان بالاتر میرود محافظهکارتر میشویم و با عقل تصمیم میگیریم. جوان امروز به هیجان احتیاج دارد و این هیجان با محافظهکاری این دوستان توفیر صد درصدی دارد. همچنین خانوادهها در هجمه شبکههای اینترنتی و ماهوارهای که به صورت متنوع به او خوراک میدهند به هیجان و نگاه نو نیاز دارند و این را امثال من تهیهکننده باید تامین کنیم. اگر قرار است از این به بعد هم با نسخه دهه ۶۰ و ۷۰ برنامه بسازیم، باید فاتحه تلویزیونمان را بخوانیم. تلویزیون امروز ما در کنار تجربه به جسارت نیاز دارد، اتفاقی که امیدوارم در همه شبکهها بیفتد وگرنه در آینده نزدیک تلویزیون همین مخاطبان باقیمانده خودش را هم از دست خواهد داد.
سلیمانی با بیان اینکه در حال حاضر دو ایراد اساسی در تلویزیون وجود دارد، گفت: اولین ایراد، حذف شدن ردیف بودجه اتاق فکر و نویسنده از برنامههای تلویزیونی است که به نظرم پاشنه آشیل هر برنامه است. هر عنصری را حذف کنیم، نمیتوانیم نویسنده و اتاق فکر را از بین ببریم و همچنین اغلب برنامهها با بودجه اندک و گاهی بدون بودجه تولید میشوند. ایراد دوم این است که برخی مدیران اصرار دارند با مواضع دهه ۶۰ و ۷۰ برنامهسازی کنند و فقط پز روشنفکری میگیرند.
سلیمانی در پایان گفت: برخی مدیران ترجیح میدهند با اطرافیان خود کار کنند و به هر دلیل سنگاندازی میکنند که برخی از تهیهکنندهها برنامه نسازند. در همین تلویزیون ما تیمهای موفقی بودند که برنامهسازی میکردند و در جامعه اثرگذار بودند اما امروز آنها کجا هستند؟ در واقع حلقه تنگ شده و پولی هم که به تلویزیون تزریق میشود به افرادی که مدیران میخواهند داده میشود و به ما نیز میگویند بروید برنامه بسازید و اگر اسپانسر گرفتید، تولید برنامه را ادامه دهید و به این شکل ما زمین میخوریم. در واقع آنها افراد کاربلد تلویزیون را حذف کردهاند و باعث شدند این افراد به فکر مهاجرت از تلویزیون بیفتند. ما به تزریق ایده جوان و اعتماد به جوانان نیاز داریم. باید به داد شبکههای تلویزیونی رسید که از رخوت خارج شوند.