بسیاری از زوج های جوان عاشقانه با هم ازدواج کرده و زندگی زناشویی شان را شروع می کنند ولی با گذشت زمان این زندگی به شکست خورده و از هم می پاشد. در این مقاله به شما نشانه هایی را می گوییم که به شما می گوید آیا شما و همسرتان عاشقان واقعی هستید یا نه؟
زندگی ایده آل : هنگام ازدواج با هم پیمان میبندید که همیشه پشت و پناه هم باشید، در خوشی و ناخوشی، در شادی و اندوه و … این کلمات یعنی دو نفر که میخواهند خانوادهای تشکیل دهند باید درک کنند که عشق، فقط مربوط به احساسات نیست، بلکه تصمیمی باارزش و مهم است.
همه آدمها در جستجوی عشق هستند. متاسفانه بسیاری از رابطهها پایان خوشی ندارند و علتش هم این است که فشار کلیشهها و قضاوتهای سفت و سخت اجتماعی بیشتر از نیروی خواستههای واقعی است و افراد شتاب زده ازدواج میکنند نه برای اینکه خانوادهای تشکیل دهند بلکه به دلیل احساسات گذرا و ترس از تنها بودن تن به ازدواج میدهند. در این مطلب کمکتان میکنیم تا خودتان بسنجید که آیا آمادهی برقراری یک رابطهی محکم هستید یا نه.
عشق باید به رشد فردی کمک کند
یک فرد عاقل و بالغ هرگز دست از رشد و بهتر شدن برنمیدارد و عشق، تنها تاثیری که دارد این است که او را قویتر میکند. اینگونه افراد ترسی از تغییر نگرش خود ندارند و حاضرند عیبهای خود را بپذیرند. آنها میتوانند بادرایت و ملاحظه کار و حواس جمع باشند. دو نفر که عاشق هم هستند همیشه سعی میکنند برای رابطهای شکوفاتر خود را بهتر کنند.
اگر طرف مقابلتان از شما بخواهد همانطوری که هست او را بپذیرید و عادتهای بدش را قبول کنید، رابطهی شما رشد نخواهد کرد و به زودی برای هم غریبه خواهید شد.
عشق، پیش از هر چیزی یعنی گذشت
یک آدم خودخواه به دنبال انگیزه دادن به همسرش نیست و تلاش نمیکند خلاءهای بینشان را پُر کند. اما در یک رابطهی واقعا عاشقانه همه چیز کاملا برعکس است : دو طرف سعی میکنند تمام چیزها را با هم شریک شوند. آدمهای نابالغ فقط سعی میکنند مورد عشق و علاقه و گذشت قرار بگیرند و خودشان تلاشی برای عشق ورزیدن نمیکنند. مورگان پک روانپزشک و نویسندهی آمریکایی در کتابش به نام «جادهی کم گذر»، چنین اعتیاد دردناکی را «نوعی ضد عشق» مینامد. اگر همسری که همیشه هر چیزی را که خواسته به دست آورده، روزی که شما دچار مشکلی شدید ترکتان کرد اصلا تعجب نکنید.
یکی از جبنههای عشق، اراده است
هنگام ازدواج با هم پیمان میبندید که همیشه پشت و پناه هم باشید، در خوشی و ناخوشی، در شادی و اندوه و … این کلمات یعنی دو نفر که میخواهند خانوادهای تشکیل دهند باید درک کنند که عشق، فقط مربوط به احساسات نیست، بلکه تصمیمی باارزش و مهم است. یک رابطهی بالغ و بالنده، هدفهای مشترکی دارد.
مولفههای یک رابطهی بالنده، هدفهای مشترک هستند؛ ارادهای بیغل و غش برای با هم بودن و تمرکز توجهات و انرژی روی همدیگر، حتی اگر وسوسهها و تردیدهایی وجود داشته باشد.
اگر بعد از هر بحث و اختلافی، بار و بندیلتان را ببندید و به یاد عشق یا نامزد سابقتان بیفتید و …، پس باید به این فکر کنید که رابطهتان واقعا چقدر دوام خواهد داشت.
عشق، تمرین میخواهد
صبور بودن نسبت به عادتها و ویژگیهای همسر، حواس جمع و مراقب بودن و … همهی اینها ممکن است خسته کننده به نظر برسند و البته انرژی و تلاش زیادی نیز میطلبند، اما اینها اساس یک رابطهی مناسب و معقول هستند. اگر میخواهید عشقتان را تقویت کنید، باید به سختی کار کنید. اگر رنجشها و ناراحتیها ادامه پیدا کنند، روزی رابطهتان نابود خواهد شد.
عشق یعنی پذیرفتن مسئولیت
مسئولیت پذیری، خصوصیتی است که یک بزرگسال را از کودک متمایز میکند. و میتوانید همین معیار را به ازدواج و رابطه نیز ربط دهید. این خیلی خوب است که کسی را داشته باشید که بتوانید به او تکیه کنید، اینطور نیست؟ و آیا حاضرید آن نفر شما باشید؟ بله، ازدواج تعهدات جدی به دنبال دارد و همان چیزی است که رابطهتان را تقویت میکند. اگر کسی بگوید: ازدواج تغییری در مسئولیتهایم ایجاد نمیکند، علامت این است که او هنوز آمادگی یه رابطهی بلند مدت را ندارد.
عشق یعنی احترام به فردیت یکدیگر
یک فرد بالغ، هدفهایش را مشخص کرده و ساختار شخصیتی خود را پیدا کرده است و به همین علت آماده است تا به علاقهمندیها و شخصیت فرد مقابل احترام بگذارد. چنین رابطهای رها از هر گونه فشار و تنشی است: دو طرف به همدیگر آزادی میدهند و همیشه سعی میکنند به یک توافق و سازش برسند. آنهایی که تنها سرگرم علاقه مندیهای خودشان هستند، آمادگی گوش دادن به یک نفر دیگر و درک و پذیرفتن او را ندارند.
عشق جلوی ناامیدی و رنجیدن شما را نمیگیرد
ناامیدی و دلخوری و ناراحتی چیزهای طبیعی در زندگی هستند و حتی کسی که عاشق ماست هم نمیتواند همیشه از ما محافظت کند. ما باید شجاعت روبرو شدن با سختیها را داشته باشیم و هیچکس را مقصر ندانیم و سرزنش نکنیم. در چنین شرایطی یک رابطه، قوی و ریشه دار خواهد بود. روانشناسان عقیده دارند که اگر ما این هفت اصل را درک کنیم و باور داشته باشیم، واقعا میتوانیم رابطهای بسیار خوب ایجاد کنیم. آنها توصیه میکنند اگر احساس میکنیم خودمان یا فرد مقابلمان هنوز از این جنبهها آماده نیست، بهتر است ازدواج را به تاخیر بیندازیم. اینکه وقت خود را صرف رویاها و سرگرمیها و رشد فردیمان کنیم، خیلی بهتر از این است که برای بازیابی خود از یک رابطهی دردناک و شکست عاطفی، زمان و انرژی صرف کنیم.