چهقدر تنها هستند آنهایی که میخواهند با حضور «دیگری» از تنهایی بیرون بیایند.
به باور من انسان ِ عمیقا تنها، انسانی است که از خود میگریزد و حوصلهاش از”با خودش” سر میرود.
آدمی که کنار خود احساس تنهایی میکند، انسان تنهایی است که تلاش میکند کنار دیگران بر تنهایی غلبه کند. چنین انسانی به راستی تنها است.
کسی که کنار خود حوصلهاش سر میرود به سمت دیگری میرود تا تنهاییاش را فراموش کند؛ این دیگری میخواهد همسر، فرزند یا دوست باشد.
آدمی که با خودش در صلح است، کمتر احساس تنهایی میکند و کمتر حوصلهاش سر میرود.