مجله انلاین دوستان : از بیشتر کسانی که به من برای مشاوره مراجعه میکنند شنیدهام که خیانت همسرانشان از طریق اساماس، ایمیل و فیسبوک بوده است. من باور ندارم که این روشهای ارتباطی باعث باز شدن فضا برای خیانت میشود. فقط گرفتن مچ آدمها را آسانتر میکند.
بعضیها نمیتوانند جلو خودشان را برای چک کردنهای مداوم بگیرند. ارباب رجوعهایی داشتهام که موبایلهای همسرانشان را چک میکردهاند. بیشترآنها زن بودند و اکثرشان بعد از اینکه یکبار مچ همسرشان را در خیانت گرفته بودند به این کار روی آوردهاند. اعتماد بین آنها شکسته شده و اضطراب زیادی درمورد رابطهشان دارند. چه موضوع این باشد چه نباشد، کسی که مدام همسرش را چک میکند دچار عدم امنیت و مشکلات مربوط به اعتمادبهنفس است.
در مواردی که کسی قبلاً به آنها خیانت کرده و همسر کنونیشان کاملاً معصوم است، موقعیتی بسیار ناعادلانه ایجاد میشود. زوجهایی را دیدهام که مرد کاملاً به همسر خود وفادار بوده اما باز هم همسر او مدام در حال چک کردن او بوده است. بعضی اوقات وقتی زنی نمیتواند به اضطراب خود غلبه کند، شکافی بین آنها ایجاد میکند و رابطه بر هم میخورد.
خیلی وقتها هم مردهایی کاملاً وفادار را دیدهام که فقط بخاطر اینکه همسرشان بیاندازه آنها را متهم به خیانت کرده است، دست به خیانت زدهاند. آنها به نقطهای رسیدهاند که فکر کردهاند وقتی اینقدر باید برای کاری که نکردهاند متهم شوند، پس بهتر که آن کار را انجام دهند. در چنین مواردی خیلی ناراحتکننده است که ببینیم ترس از خیانت همسر باعث شده که بدترین ترس او به واقعیت تبدیل شود.
وقتی اعتمادی شکسته میشود، دوباره اعتماد کردن خیلی سخت است. همه چیز به گرفتن یک تصمیم هوشیارانه از اعتماد به کسی برمیگردد. باید از خودتان بپرسید، شفافیت در یک رابطه به چه معناست؟ آیا چک کردن گوشیهای همدیگر نشانه شفافیت است یا عدم امنیت؟ این چک کردنهای مضطربانه هیچ جایی در یک رابطه شفاف ندارد.
وظیفه من بعنوان یک متخصص مشاور این است که به این افراد پارانوئید کمک کنم بتوانند دوباره اعتماد کنند. یک راه برای انجام این کار این است که کمکشان کنم بفهمند که وقتی با بیاعتمادی به کسی نگاه میکنند، همه چیز مشکوک به نظر خواهد رسید. حتی اگر ایمیلهای خودمان را مشکوکانه چک کنیم، بالاخره یک ایمیل مشکوک پیدا خواهیم کرد.
اگر نگاهتان اینطور باشد هر نوع صحبتی را ممکن است تیک زدن ببینید. اگر به دنبال پیدا کردن سند و مدرک برای شیطنت همسرتان هستید، مطمئناً آن را خواهید یافت. من زوجها را تشویق میکنم که به جای این، سعی کنند مچ همدیگر را در مواقعی که کار خوبی انجام میدهند بگیرند. گرفتن مچ همدیگر در مواقعیکه کار بدی انجام میدهیم هیچ عاقبت خوشی ندارد و هیچکس هم دوست ندارد بداند که کسی او را مدام کنترل میکند.
همچنین اگر کسی بخاطر اینکه همسرش قبلاً به او خیانت کرده است، مدام او را چک کند، من طرف او را میگیرم. غلبه بر شکسته شدن اعتماد کار بسیار سختی است. فردی که خیانت کرده است باید بداند که او مسئول به وجود آمدن این پارانویا و شکاکیت است و به همین دلیل نمیتوانند به چک کردنهای مداوم همسرش اعتراض کنند.
اما اگر کسی عادت به چک کردن همسر خود دارد بدون اینکه قبلاً خیانتی صورت گرفته باشد، به این معنی است که اعتماد به نفس بسیار پایینی دارد. احتمالاً نگران هستند که اگر مراقب نباشند، همسرش فردی جذابتر از آنها پیدا کند. خیلیها را دیدهام که با این نوع حسادتها همسرانشان را از خود دور کردهاند. پس مراقب باشید: اگر شما هم اهل اینطور چک کردنهای آزاردهنده هستید، فقدان اعتماد شما میتواند به خیانت همسرتان در آخر منجر شود. اگر زوجی با چنین موقعیتی پیش من بیایند، به آنها خواهم گفت که رابطهشان روی یک زمین لرزان است. به آنها میگویم که «دست بردارند، یا از این چک کردنها مداوم و یا از رابطهشان.» بودن در رابطهای که نتوانید اعتماد کنید هیچ ارزشی ندارد.
در یکی از افسانههای یونانی خواندهام که خدای عشق گفته است، «عشق در جایی که اعتماد نیست نمیتواند وجود داشته باشد.» من با او موافقم. اگر نتوانید به همسرتان اعتماد کنید، چهار انتخاب دارید: یا به آن رابطه خاتمه دهید و کسی را پیدا کنید که بتوانید به او اعتماد کنید؛ یا تصمیم بگیرید که دوباره به همسرتان اعتماد کنید؛ یا تصمیم بگیرید که ساکت بمانید و بیاعتمادیتان را فقط پیش خودتان نگه دارید؛ و یا برای حل مسائل و مشکلات بیاعتمادیتان از متخصص کمک بگیرید.