عضویت در کانالهای اینترنتی و قرار دادن عکس در پروفایل شبکههای مجازی، زن و مردی را برای جدایی راهی دادگاه خانواده کرد.
مرد با چهرهای برافروخته پشت در شعبه ۲۶۸ دادگاه خانواده ونک به انتظار نشسته بود تا هرچه زودتر به پروندهاش رسیدگی شود.
دقایقی بعد در حالی که آرام و قرار نداشت همراه زن جوان وارد اتاق شد و هر دو در برابر قاضی نشستند. قاضی حسن عموزادی در حالی که به پرونده روی میزش نگاهی می انداخت از آنها خواست درباره علت طلاقشان توضیح دهند.
مرد که از عصبانیت سرخ شده بود به قاضی گفت: عکسهای همسرم در همه گروههای تلگرامی پخش شده است و من باید بیغیرت باشم که با این شرایط بخواهم زندگیام را با این خانم ادامه دهم. هزار بار گفته بودم در این برنامههای اینترنتی عضو نشو و عکست را برای تماشای دیگران در این شبکهها قرار نده ولی هیچ وقت به حرفهایم گوش نداد تا اینکه چند روز پیش به طور اتفاقی به گوشی اش پیغام آمد و دیدم که در یک گروه تلگرام عضو شده که به هیچ عنوان در شأن و شخصیت همسرم نبود. از آنجا که عکسش را هم در پروفایلش گذاشته بود بیشتر عصبانی شدم. من کارمند هستم و نمیخواهم آبرویم پیش همکارانم برود و عکس زن و بچهام در اینترنت پخش شود. بنابراین ترجیح میدهم که با این شرایط از زنم جدا شوم تا هر کاری که دلش میخواهد انجام دهد.
زن ۳۸ ساله که تا این لحظه ساکت به حرفهای همسرش گوش میداد قطرههای اشک چشمهایش را پاک کرد و گفت: همسرم بددل است. آقای قاضی من هیچ کار خطایی نکردهام و نمیدانم حتی چگونه در شبکه تلگرامی عضو شدهام. اگر می خواستم کار خلافی انجام دهم خیلی راهها بود که میتوانستم ولی من هیچ گناهی ندارم. همه دوستانم عکسهای خود و خانوادهشان را در پروفایلشان میگذارند و هیچکس هم کاری به آنها ندارد ولی مسعود دائم با من بحث می کند و دعوا راه می اندازد.
این مرد در پاسخ گفت: من صبح تا شب کار میکنم تا زن و بچهام در آسایش باشند اما همسرم هر لحظه سرش با گوشی گرم است و در حال عوض کردن عکسها و دیدن فیلم و حضور در شبکههای مجازی است. همین مادر قرار است الگوی دخترمان شود و من بعدها چگونه میتوانم جلوی دخترم را بگیرم. در گذشته همه یک آلبوم خانوادگی داشتند که هر کسی هم اجازه دیدن آن را نداشت. ولی حالا آلبوم عکسهای خانوادگی زن و شوهران در معرض تماشای همه است و هر غریبهای میتواند به زندگی آدمها سرک بکشد.
قاضی با شنیدن اظهارات این زوج آنها را به سازش دعوت کرد تا به خاطر این مسأله زندگیشان را خراب نکنند ولی مـــرد حرفش یک کلام بود و میخواست زنش را طلاق بدهد.
اکرم که همچنان اشک میریخت به قاضی گفت: به خاطر همسرم از همه کانالها بیرون آمدهام و عکسم را هم برداشتهام ولی این رفتارها همهاش بهانه است و نمیتوانم منطق شوهرم را درک کنم ولی به خاطر تنها دخترمان نمیخواهم سر این مسأله زندگیمان از هم بپاشد و فرزندمان بیچاره و آواره شود.
قاضی دادگاه ونک صدور رأی را به جلسه آینده موکول کرد و از این زوج خواست تا با مراجعه به مشاور و روانشناس مشکلشان را حل کنند تا رأی نهایی را صادر کند.