دوشنبه , ۱۰ ام دی ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۶:۲۹ قبل از ظهر به وقت تهران

گفت و گو با شهره سلطانی/ آدم خود خواهی نیستم

شهره سلطانی در سال ۱۳۴۸ در شهر بجنورد به دنیا آمد. وی لیسانس موسیقی از دانشگاه آزاد اسلامی می‌باشد. بازی در تئاتر را از سال ۱۳۶۶ و همچنین کار در سینما را از سال ۱۳۷۲ با فیلمی به نام «عبور از تله» به کارگردانی «غلامرضا رمضانی» آغاز کرد. سلطانی سرپرست گروه موسیقی بانوان دات است. وی در کنار بازیگری، نوازنده تخصصی ساز سنتور و پیانو است و ردیف‌های آوازی را نزد هنگامه اخوان آموزش دیده است.

%d8%a8%db%8c%d9%88%da%af%d8%b1%d8%a7%d9%81%db%8c-%d9%85%d8%b5%d8%a7%d8%ad%d8%a8%d9%87-%d8%b4%d9%87%d8%b1%d9%87-%d8%b3%d9%84%d8%b7%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%b9%da%a9%d8%b3

شهره سلطانی از بوتیک یا مهمانی پیدا نشده که بازیگر شود، بلکه خودش دلش خواست بیاید و زحمت بکشد. حرف‌های من را به حساب خودخواهی نگذارید، ولی واقعا برای جایگاهم زحمت زیادی کشیده‌ام.

به گزارش جام جم، شهره سلطانی فعالیت سینمایی‌اش را با بازی در فیلم «سه مرد عامی» به کارگردانی سیامک شایقی شروع کرد.

او با بازی در مجموعه تلویزیونی «روزی روزگاری» به کارگردانی امرالله احمدجو در نقش معصومه به شهرت رسید و به عنوان یک بازیگر توانای تلویزیون به محبوبیت دست پیدا کرد.

از دیگر مجموعه‌های تلویزیونی او می‌توان به خانه سبز، همسایه‌ها، شلیک نهایی، رستوران خانوادگی، جوانی، برای آخرین بار، این خانه دور است، ضلع ششم، شلیک نهایی، طاغوت، ترش و شیرین و قاب خاطره اشاره کرد.

 

او این روزها در مجموعه تلویزیونی «پنچری» به کارگردانی برزو نیک‌نژاد و تهیه‌کنندگی مهران مهام مشغول بازی است و نقش زنی به نام دنیا را بازی می‌کند که از خارج به ایران آمده و درگیر ماجراهایی می‌شود.

 

بازی در این مجموعه بهانه‌ای شد برای گفت‌وگو با شهره سلطانی به بهانه بازگشت او به تلویزیون و نقشش در سریال پنچری.

 

شما در طول سال‌های فعالیت‌تان در عرصه بازیگری نقش‌های متعددی را تجربه کرده‌اید. آیا نقشی بوده که حسرتش به دلتان مانده باشد؟

بله، خیلی پیش آمده است. بزرگ‌ترین بدشانسی زندگی‌ام در سریال امام رضا(ع) یا همان ولایت عشق پیش آمد. لادن طباطبایی بعد از مصدوم شدن، نقشم را بازی کرد. روز اول فیلمبرداری از اسب افتادم. در حالی که من سوارکار خوبی هستم و براحتی سوارکاری می‌کردم. بعد از گریم و پوشیدن لباسی که برایم دوخته شده بود، سوار اسب شدم، اما افتادم و مهره پنجم کمرم شکست. البته من از قبل با یک اسب دیگر تمرین کرده بودم و سر صحنه اسبی سفید برایم آوردند و گفتند با این اسب در صحنه کار کنم که جلوه بیشتری داشته باشد، اما از آنجا که اسب به من عادت نداشت، رم کرد و مرا انداخت.

 

این نقش مال من بود و خوشبختانه آقای فخیم‌زاده در یکی از مصاحبه‌هایش یادی از من کرد که قرار بود این نقش را بازی کنم، اما نشد. من همیشه برای این یادآوری قدردان آقای فخیم‌زاده هستم. در مجموع خیلی از نقش‌ها را دوست داشتم بازی کنم، اما یا در آن لحظه یادم نبودند یا این که نخواستند نقش را به من بدهند.

 

ولی در مجموع نقش‌هایتان را خیلی گزیده انتخاب می‌کنید؟

پاسخ دادن به این پرسش ممکن است تعریف از خود شود که البته امیدوارم این اتفاق نیفتد و خوانندگان روزنامه جام‌جم بدانند که این باور و اعتقاد شخصی من است. من بازیگری را از تئاتر شروع کردم و خیلی از این هنر آموختم. یاد گرفتم خوب ببینم، به متن توجه کنم، روی نقش کار کنم و ارتباط با پارتنر و محیط را بهتر درک کنم. من این فرهنگ را با خودم از تئاتر به تلویزیون بردم. زمانی که کار در تلویزیون را شروع کردم، شرایط خیلی متفاوت بود. تعداد بازیگران بویژه جوانان محدود بود؛ ضمن این که هر فردی براحتی نمی‌توانست وارد دنیای بازیگری شود. واقعا مناسبات درست بود.

 

بعد از بازی در سریال روزی روزگاری نقش‌هایی شبیه معصومه به من خیلی پیشنهاد شد، اما نپذیرفتم، چون دوست نداشتم نقشم را تکرار کنم و همیشه از این مساله فاصله گرفته‌ام. با توجه به این که کم‌سن و سال بودم، اما از کلیشه‌ها دوری کردم و سعی داشتم با معیارهای خودم انتخاب کنم.

 

به یاد دارم وقتی من سریال روزی‌روزگاری را بازی کردم، ۱۸ سالم بود. در طول این سال‌ها دغدغه مالی هم به من فشار آورد، اما تا زمانی که نقش مطلوبی پیشنهاد نشود، نمی‌پذیرم. باید به این مساله اشاره کنم که من، هم بچه تئاتر هستم و هم بچه تلویزیون.

 

خودتان با بررسی کارنامه هنری‌تان به چه نتیجه‌ای می‌رسید؟

به این که هرگز حاضر نشدم نقش تکراری بازی کنم. اگر تمام کارهای من را کنار هم بچینید، متوجه می‌شوید نقش تکراری نداشته‌ام و همیشه تلاش کرده ام نقشم حرفی برای گفتن داشته باشد.

 

اگر قرار باشد مسیری را برای کارنامه هنری‌تان ترسیم کنید، در کدام جایگاه قرار دارید؟

من آدمی هستم که برای کارم زحمت کشیده‌ام، درس خوانده‌ام و مصائب تلویزیون و سینما را دیده‌ام، اما صبوری کرده‌ام. من جای درست و معتبری هستم. شهره سلطانی از بوتیک یا مهمانی پیدا نشده که بازیگر شود، بلکه خودش دلش خواست بیاید و زحمت بکشد. حرف‌های من را به حساب خودخواهی نگذارید، ولی واقعا برای جایگاهم زحمت زیادی کشیده‌ام.

 

بعد از این همه سال برایتان مهم است نقش اول بازی کنید؟

بله، من سال‌های گذشته فکر می‌کردم آنچه اهمیت دارد مجموع کار است؛ اما این طور نیست. همیشه نقش‌هایی تاثیرگذار بازی کرده‌ام. دلم نمی‌خواهد صرفا حضور فیزیکی داشته باشم. وقتی یک کار را می‌پذیرم همه موارد از متن گرفته تا نویسنده، کارگردان، بازیگران و… برایم مهم است.

 

شما از تئاتر به تلویزیون آمدید. فکر می‌کنید تلویزیون در معرفی شهره سلطانی به مخاطبان چقدر موثر بوده است؟

مدیون تلویزیون هستم، زیرا باعث رشد من شده است. ۱۸ سالم بود که در مجموعه روزی روزگاری بازی کردم و به یاد دارم در خیابان همه من را با انگشت نشان می‌دادند که این همان بازیگر نقش معصومه است. به همین دلیل تلویزیون در معرفی‌ام به مخاطبان خیلی تاثیرگذار بوده و من هم سعی کرده‌ام همیشه مطالعه کنم تا نقشم را تک‌بعدی بازی نکنم.

 

مدیون تلویزیون هستم، اما از این رسانه انتظار داشتم که من را رها نکند. من دو سال بازی نکردم، به خاطر این که نقش‌های خوبی پیشنهاد نمی‌شد و اصولا تا وقتی که نقش چنگی به دلم نزند، بازی نخواهم کرد.

 

این روزها در سریال پنچری مشغول بازی هستید. در این مجموعه چه نقشی را بازی می‌کنید؟

نقش دنیا را بازی می‌کنم که از خارج از کشور برگشته و از آن طرف با خودش ماجرایی می‌آورد؛ ضمن این‌که زنی مرفه و مستقل است و خیلی نگاه مالکیتی روی همه چیز دارد.

 

نقش‌تان جدی است یا طنز؟

دو وجهی است.

 

کارگردانی این سریال به عهده برزو نیک‌نژاد است. آیا تا به حال با او کار کرده بودید؟

نه، شرایط همکاری فراهم نشده بود؛ اما من او را از سال‌های قبل می‌شناسم. وقتی در سریال جوانی بازی می‌کردم، نیک‌نژاد در آن سریال دستیار کارگردان بود و از همان زمان به دوستان تاکید می‌کردم او یک روز کارگردان می‌شود و کارگردان خوبی هم خواهد شد.

 

نقش دنیا چه ویژگی‌هایی داشت که شما را برای بازی قلقلک داد؟

وقتی سریال را ببینید حتما متوجه جذابیت آن می‌شوید. درباره نقش نمی‌توانم در حال حاضر حرف بزنم، اما مسلما تفاوت‌هایی دارد که من را به چالش کشیده است. این چالش را در سریال طنز ترش و شیرین هم داشتم، چون اولین تجربه کار طنز من بود. من در عالم بازیگری به پاسکاری اعتقاد دارم و خیلی به گل زدن معتقد نیستم، اما در مجموعه پنچری هم پاس می‌دهم و هم این که گل خواهم زد!

امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *