نیما شاهرخ شاهی ۳۹ ساله بوده و دارای مدرک مهندسی عمران می باشد، فیلم سینمایی مکس دروازه ورود وی به دنیای سینما بوده است، همچنین یک خواهر دارد که در سوئد زندگی می کند.
بیوگرافی نیما شاهرخ شاهی
نیما شاهرخ شاهی متولد هفدهم مردادماه سال ۱۳۶۰ در ولنجک تهران می باشد، وی دارای مدرک مهندسی عمران از دانشگاه آزاد اسلامی می باشد.
وی از سال ۱۳۸۲ با حضور در فیلم سینمایی مکس به کارگردانی سامان مقدم وارد دنیای بازیگر شده است.
نیما شاهرخ شاهی در آثار تلویزیونی مانند «بیمار استاندارد»، «معراجیها»، «موج وصخره»، «زیر آسمان شهر»، «فاصلهها»، «شمس العماره» ایفای نقش کرده است و همچنین آثاری سینمایی مانند «اخراجیهای ۳»، «پایان نامه»، «آقای الف» و… را در کارنامه خود دارد.
وی تاکنون ازدواج نکرده و مجرد می باشد.
علاقه به کارگردانی و مسافرت
نیما شاهرخ شاهی عاشق مسافرت است و هر وقت فراغتی از کار داشته باشد، به سفرهای داخل و خارجی میرود. او علاقمند به اسکی و بویژه فوتبال است و تمامی اخبار فوتبال را دنبال میکند. موسیقی، دیگر دلمشغولی مهم او در زندگی است.
نیما شاهرخ شاهی تا کنون در بیش از ۱۳۰ فیلم و سریال تلویزیونی و نمایش خانگی ایفای نقش کرده است. دغدغه او در یکی دو سال اخیر، کارگردانی است. به همین خاطر در کلاسهای کارگردانی پیشرفته اصغر فرهادی شرکت کرده و بهتازگی دو فیلم کوتاه نیز ساخته است، که پخش جهانی آنها بهوسیله کمپانی بینالمللی American Bright Light Movies شروع شده است.
نیما شاهرخ شاهی در حال حاضر مشغول ساخت نخستین فیلم بلند سینمایی خود است.
گفت و گو با نیما شاهرخ شاهی
نیما شاهرخ شاهی در ابتدا به هنرمند شدن خود که خیلی اتفاقی بود پرداخت و عنوان کرد یکی از دوستان من برای حضور در تست بازیگری شرکت کرد و از من خواست تا برای گرفتن تست همراه وی بروم که آنجا بود نیما شاهرخ شاهی به صورت خیلی اتفاقی توسط کارگردان مورد تایید واقع شد و این چنین بود که نیما شاهرخ شاهی برای اولین بار بازیگری را در فیلم مکس تجربه کرد وخیلی زود راه صدساله را یک شبه طی کرد جای خود را بین هنرمندان تثبیت کرد و طرفداران بی شماری پیدا کرد.
آیا تاکنون پیش آمده در یک اثر ضعیف بازی کنید؟
نیما شاهرخ شاهی: واقعا بازیگر نمیتواند مانع این مساله شود. اگر همه بازیگران نگاهی به کارنامه هنریشان بیندازند، متوجه میشوند که چند کار ضعیف یا متوسط هم دارند. من هم ادعایی ندارم که همه آثاری که بازی کردم، خوب بوده و هیچ وقت در انتخابم اشتباه نکردهام.
البته در این سالها سعی کردم فیلمنامه خوب قبول کنم و کار خوب انجام بدهم، اما گاهی پیش آمده در اثر ضعیفی هم بازی کردهام، این ضعیف بودن ممکن است به سبب بازیگرانی باشد که روبهرویم قرار گرفتهاند یا اینکه خیلی با عجله کار را جمع کردهاند. من در این سالها در فیلمهای سینمایی، نمایش خانگی و تلهفیلم هم بازی کردم، اما معتقدم بازیگر در انتخاب سریال باید دقت بیشتری داشته باشد، چون فیلمهای سینمایی بیننده محدودی دارد، اما میلیونها نفر بیینده یک سریال هستند. بنابراین در سریال جای اشتباه وجود ندارد و تا جایی که میشود باید مانع این مساله شد، چون سریال خیلی دیده میشود.
یعنی حساسیت شما برای بازی در سریالها بیشتر از فیلمهای سینمایی است؟
نیما شاهرخ شاهی: نمیشود گفت من برای انتخاب فیلمهای سینمایی دقت نمیکنم. همیشه سعی میکنم کار خوب انتخاب کنم. مخاطب برایم اهمیت دارد و به نظرش توجه میکنم، ولی برخی مواقع هم پیش میآید شرایطی ایجاد میشود و در اثری بازی میکنم که خیلی خوشایند مردم نیست و آن اثر را دوست ندارند.
آیا تا به حال برایتان پیش آمده مخاطب نسبت به اثری که بازی کردید و آن را دوست نداشته واکنش نشان دهد؟
نیما شاهرخ شاهی: خدا را شاکرم من جزو بازیگرانی هستم که عموم کارهایم مورد پسند مردم واقع شده است، ولی گاهی هم پیش آمده که مردم فیلمهایم را دوست نداشتند. در این مواقع سعی میکنم در نهایت آرامش با فردی که نسبت به کارم نقد منفی دارد، صحبت کنم و دلایلش را بشنوم.
ولی برخی بازیگران در این مواقع واکنش خوبی نشان نمیدهند.
نیما شاهرخ شاهی: به نظرم وقتی با منطق صحبت کنیم، حتما به نتایج بهتر و رضایتبخش میرسیم، اما برخی مواقع شاهد هستیم نقدهایی که برخی مطبوعات چاپ میکنند، منصفانه نیست و حتی گاهی به اشتباه قضاوت میکنند. معتقدم وقتی یک نفر یکبار در زندگیاش مقابل دوربین نرفته و سختی کارهای نمایشی را درک نمیکند، حق ندارد نظرات شخصیاش را بهعنوان نقد بنویسد، بلکه باید این شرایط را لمس کرده باشد یا از نزدیک دیده باشد تا نقد کارشناسانه بنویسد.
متاسفانه گاهی شاهد حسادت و بخل برخی آدمها در سینما و تلویزیون هستیم. در حالی که اگر یک کار خوب است باید دوستانمان را تشویق کنیم و اگر کاری هم متوسط یا ضعیف است در نهایت آرامش آن را نقد کنیم. برایتان مثالی میزنم.
به نظرم اگر سریالی خوب است باید به آن بها بدهیم و حرفهای بیهوده را کنار بگذاریم.
پس با خواندن نقد غیرمنصفانه عصبانی میشوید؟
نیما شاهرخ شاهی: بستگی دارد نقد را چه کسی نوشته باشد. من پنج تا شش نفر را با عنوان منتقدان کاربلد در ایران میشناسم که کارشان درست است و بقیه را خیلی قبول ندارم. به نظرم آنها کسانی هستند که عشق بازیگری و کارگردانی داشتهاند، اما به هیچ جا نرسیدند و حالا منتقد شدند و نقدهای سطحی مینویسند. در مجموع نقد منصفانه را دوست داشته و قبول دارم، اما وقتی غرضورزی باشد، توجهی نمیکنم و عصبانی هم نمیشوم.
اهل تماشای سریالهای تلویزیون هستید؟
نیما شاهرخ شاهی: من سریالبین و تلویزیونبین حرفهای هستم و آثاری را که دوست داشته باشم، حتما دنبال میکنم. به هر حال شغل بازیگری به گونهای است که شب و روز ندارد، اما تا جایی که بتوانم سریالهای خوب را دنبال میکنم.
نیما شاهرخ شاهی: به همین دلیل معتقدم سریالهای خوب دیده میشود. البته ما در یک رقابت نابرابر با تعدادی از شبکههای ماهوارهای هستیم، اما اطمینان دارم اگر سریال خوب بسازیم، میتوانیم این شبکهها را کنار بگذاریم. همه ما دنبال این هستیم که نتیجه کار دیده شود. گرچه برخی بر این باور هستند که ما به دلیل محدودیتهایی که داریم، نمیتوانیم با سریالهای ماهوارهای رقابت کنیم، اما به نظرم با ساخت سریالهای خوب میتوان مردم را به سمت تلویزیون خودمان کشاند.
شاید به این دلیل سریالهای تلویزیونی را پیگیری میکنید که اگر در آثار همان کارگردان بازی کردید نسبت به کارهای قبلیاش شناخت داشته باشید؟
نیما شاهرخ شاهی: بله، در طول این سالها با کارگردانان، تصویربرداران و بازیگران زیادی کار کردهام و علاقهمندم کارهایشان را دنبال کنم که در تازهترین کارشان چه کردهاند. ضمن اینکه با ساختار و فضای کار کارگردانان مختلف آشنا میشوم تا اگر روزی قرار بود با او کار کنم نسبت به جنس کارش شناخت داشته باشم.
در مجموع دوست دارم نسبت به هر کاری اطلاعات داشته باشم. این احترام دو طرفه است و مطمئن هستم وقتی کارگردانی برای کارش از من دعوت میکند، دوست دارد با فضای کارهای قبلیاش آشنا باشم، چون زودتر میتوانیم به نتیجه مشترک برسیم.
اما معمولا بازیگران این کار را انجام نمیدهند و علاقهای ندارند به این شناخت برسند.
متاسفانه برخی اهالی سینما غرضورز هستند و چشم دیدن همدیگر را ندارند. خانم و آقا هم فرقی ندارد. نمیدانم چرا برخی چشم ندارند موفقیت همکارشان را ببینند. من وقتی با چنین صحنههایی روبهرو میشوم، خیلی ناراحت میشوم. درواقع این مساله یکی از عواملی است که نمیتوانیم کار یکدیگر را ببینیم.
من تا جایی که میتوانم، سعی میکنم از این آدمها دوری کنم، چون این افراد حالم را بد میکنند. دلم میخواهد همیشه حالم خوب باشد. به نظرم این آدمها جز اینکه حالت را خراب کنند، کار دیگری انجام نمیدهند.
چطور به این نگاه رسیدید و آن را در خودتان رشد دادید؟
نیما شاهرخ شاهی: نمیدانم! اما یک چیز را خیلی خوب میدانم. خدا من را از نقطه صفر به این مقطع رساند و بشدت مدیون او هستم. معتقدم در سپاسگزاری از خدا باید سعی کنم نگاهم را عمیق کنم و بتوانم پیشرفت و موفقیت دیگر دوستانم را ببینم.
وقتی میبینم آدمی که زحمت میکشد، کارش دیده میشود و حقش را میگیرد، خیلی خوشحال میشوم، چون همه ما برای کارمان سالها تلاش میکنیم. من سال ۱۳۸۰ وارد سینما شدم، سال ۱۳۸۲ مقابل دوربین رفتم و سال ۱۳۸۴ اکران شد. یعنی عملا چهار سال زحمت کشیدم و سال ۱۳۸۵ هم در فیلم پارکوی بازی کردم. در طول این سالها خیلی زحمت کشیدم.
به نظرم اگر کسی کمبود نداشته باشد، برای همه خوبی میخواهد. به همین دلیل میدانم خدا هر چه برای من میخواهد خیر و حق است. از این رو به جای اینکه حسدورزی کنم خدا را برای همه موفقیتهایم شکر میکنم و از دیدن موفقیتهای دیگران هم خوشحال میشوم. خوشبختانه چون این نگاه را دارم، همیشه پیشنهادهای خوب کاری هم به من میشود.
شما در طول این سالها با کارگردانان مختلف کار کردید که هر کدام از آنها سلیقه خودشان را دارند. ممکن است برخی از آنها خیلی خوب به پیشنهادهای بازیگران توجه کنند و برخی دیگر فقط خودشان را مولف کارشان بدانند. شما در این موارد چقدر انعطافپذیر هستید؟
نیما شاهرخ شاهی: کار هنر تعامل دو طرفه است. متاسفانه برخی کارگردانان پیشنهادپذیر نیستند و این اشتباه است. کارگردانی موفق است که به نظرات همه گوش بدهد و این به نفع خود او هم هست که همه نظراتشان را بگویند و او بهترین نظر را انتخاب کند، ولی اگر کارگردان بگوید که هر چه او میگوید درست است و نظر بقیه را قبول نداشته باشد به ضرر خودش رفتار کرده است.
البته باید بگویم برخی مواقع کارگردان به حدی کارش درست است که بازیگر باید خودش را به او بسپارد، مثل فریدون جیرانی که من در فیلم پارکوی خودم را به او سپردم و هیچ نظری نمیدادم و تمام ایدهها برای او بود.
شخصا علاقه دارید در کاری بازی کنید که بتوانید ایده بدهید یا اینکه دوست دارید کاملا خودتان را به کارگردان بسپارید؟
نیما شاهرخ شاهی: سعی میکنم کاری را انتخاب کنم که کارگردانش را میشناسم. دوست دارم در کاری حضور پیدا کنم که حالم را خوب کند و دستمزدم را بموقع پرداخت کنند. وقتی ما در یک فیلم یا یک سریال بازی میکنیم مثل یک خانواده دور هم جمع میشویم بهتر است حالمان خوب باشد و با این حال هر روز سر کار برویم، نه اینکه وقتی کار تعطیل میشود، خوشحال شویم.
اگر در اثری بازی کنید که به دلیل شرایط موجود حالتان خوب نباشد، آن وقت چه کار میکنید؟
خدا خدا میکنم که زودتر تمام شود!
پس خیلی سخت میگذرد.
بله، ولی تحمل میکنم.
شما در اکثر کارهایتان تهریش دارید. آیا این مساله اتفاقی پیش آمده یا خودتان اصرار دارید که گریم شما اینگونه باشد.
نیما شاهرخ شاهی: هر کاری طراح گریم دارد. برای من فرقی ندارد که گریمم چطور باشد. من جزو آن دسته بازیگران هستم که میگذارم هر اتفاقی برای گریمم بیفتد. از موی قرمز گرفته تا مدلهای مختلف ریش. هر چقدر گریم من را به نقش نزدیک کند برایم بهتر است و به نفعم هست. شاید دلیل اینکه بیشتر تهریش دارم، به این دلیل است که گریمورها اینطور میپسندند و میدانند چهره من اینگونه بهتر میشود.
کارهای سینمایی و تلویزیونی
سریال های تلویزیونی
● بیمار استاندارد – ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۵
● معراجی ها – ۱۳۹۳
● میلیاردر (فصل دوم) – ۱۳۹۱
● میلیاردر (فصل اول) – ۱۳۹۱
● مرد نقره ای – ۱۳۹۰
● دختران حوا – ۱۳۹۰
● موج و صخره – ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۰
● زیر آسمان شهر – ۱۳۸۹
● ملکوت – ۱۳۸۹
● فاصله ها – ۱۳۸۹
● شمس العماره – ۱۳۸۸
فیلم های سینمایی
● قرار بعدی همانجا – ۱۳۹۲
● سگ های پوشالی – ۱۳۹۲
● آقای الف – ۱۳۹۱
● تلفن همراه رئیس جمهور – ۱۳۹۰
● خودزنی – ۱۳۹۰
● گیرنده – ۱۳۹۰
● شبکه – ۱۳۹۰
● اخراجی ها ۳ – ۱۳۸۹
● آخرین سرقت – ۱۳۸۹
● پایان نامه – ۱۳۸۹
● آینه های روبرو – ۱۳۸۹
● بی انتها – ۱۳۸۹
● نفرین – ۱۳۸۹
● دموکراسی تو روز روشن – ۱۳۸۸
● ناسپاس – ۱۳۸۸
● لج و لج بازی – ۱۳۸۸
● کیش و مات – ۱۳۸۷
● مجنون لیلی – ۱۳۸۶
● دایره زنگی – ۱۳۸۶
● پارک وی – ۱۳۸۵
● مکس – ۱۳۸۲
فیلم تلوییونی و ویدیویی
● سیاهچاله – ۱۳۹۱
● سه خط موازی – ۱۳۹۱
● عطسه های نحس – ۱۳۹۱
● شمال شهر جنوب شهر – ۱۳۹۱
● سفر به سینما – ۱۳۹۱
● الاکلنگ – ۱۳۹۰
● برزخ – ۱۳۸۹
● و اینک زندگی … – ۱۳۸۹
● یکی از ما – ۱۳۸۹
● رفیق فابریک – ۱۳۸۹
● بند آخر – ۱۳۸۷
نقطه سر خط – ۱۳۸۷