روز حادثه، سعید دنبالم آمد و گفت با شاکی اختلاف دارد و میخواهد به او آزار برساند و من باید از این صحنه فیلم بگیرم. همان موقع یادم آمد که دامادمان در خانهاش نیست برای همین کلید خانه او را به سعید دادم و همراهش رفتم.
رسیدگی به این پرونده از ۱۴ خرداد امسال با مراجعه شاکی به کلانتری قرچک تهران آغاز شد. او به کارآگاهان گفت: «امروز در حالی که داشتم از مدرسه برمیگشتم، سعید (یکی از متهمان) جلویم را گرفت و به این بهانه که با یکی از بچههای مدرسه دعوا کردهام، من را مورد ضرب و شتم قرار داد و کیفم را زیر و رو کرد. بعد گفت باید کمکش کنم تا چند تا کپسول گاز را به خانهای در همان نزدیکی ببرد.
اول مخالفت کردم اما او با قمه تهدیدم کرد. در ادامه هم یکی از دوستانش به نام حمید به او اضافه شد و دو نفری قمه را کنار پهلویم گذاشتند و مرا به خانهای بردند. آنجا فهمیدم که حمل کپسولها بهانهای بیش نبوده و آنها میخواهند به من تعرض کنند.
مقاومت کردم اما آنها با ضرب و شتم شدید، مرا مورد آزار و اذیت قرار دادند و سعید از این اقدام فیلم گرفت. تهدیدم کرد اگر به کسی بگویم، فیلم را پخش میکند و هر بار که بخواهند باید به نیتشان عمل کنم. مرگ را جلوی چشمانم دیده و به آن راضی شده بودم. دست آخر هم موهای پشت سرم را با تیغ زدند. وقتی به خانه برگشتم، آنقدر شکسته و خجالتزده بودم که پدرم شک کرد. وقتی ماجرا را برایش تعریف کردم، گفت باید به پلیس مراجعه کنیم.»
با ثبت شکایت، تیمی از کارآگاهان به سرعت وارد عمل شده و هر دو عامل تعرض را دستگیر کردند.
سعید در بازجوییها منکر جرم خود شد و به کارآگاهان گفت: «آن روز شاکی میدانست که میخواهم به او تعرض کنم و خودش همراهم آمد. من چاقویی پشت لباسم داشتم که شاکی با دیدن آن ترسید و فکر کرد میخواهم آسیبی به او برسانم.»
انکار سعید در حالی بود که متهم دیگر (حمید) به وقوع حادثه با نقشه قبلی اعتراف کرد و گفت: «روز حادثه، سعید دنبالم آمد و گفت با شاکی اختلاف دارد و میخواهد به او آزار برساند و من باید از این صحنه فیلم بگیرم. همان موقع یادم آمد که دامادمان در خانهاش نیست برای همین کلید خانه او را به سعید دادم و همراهش رفتم. به بهانه اینکه باید چند کپسول حمل کنیم، شاکی را به خانه دامادمان کشاندیم اما من پشت در ایستادم و داخل نرفتم. چند لحظه بعد صداهایی شنیدم. سریع داخل رفتم دیدم شاکی میگوید که مورد تعرض قرار گرفته. من هیچ کاری با شاکی انجام ندادم و بیگناهم.»
با ثبت اعتراف متهمان، کیفرخواست پرونده با موضوع اتهامی «تهدید و ارعاب و آدم ربایی» صادر شد و برای رسیدگی در اختیار دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت.