مجله انلاین دوستان : یک پدر اهل بریتانیا پس از ۳۰ سال زندانی کردن و تعرض به دختر خود به ۱۸ سال حبس محکوم شد .
قربانی خانم ” بوبی وودلی ” ۳۴ ساله پس از ۳۰ سال مورد تعرض و اذیت و آزار قرار گرفتن توسط پدر خود آقای ” کولین گوس ” ۷۷ ساله سرانجام توانست با بیان شکنجه های خود این پدر بی رحم را متهم و به مجازات اعمال غیر انسانی خود برساند .
قربانی گفت: هنگامی که مادرم ۱۸ سال و پدرم ۳۰ سال داشت من به دنیا آمدم وقتی فقط ۴ ساله بودم برای گذراندن تعطیلات به مدت ۲ هفته با پدر و اقوامش به مزرعه ای در” دون “رفتیم که روزهای شوم زندگی من از انجا آغاز شد و در آنجا مورد اذیت و آزار او قرار گرقتم .من که نمی دانستم که برای من چه اتفاقی دارد می افتد پس از بازگشت از سفر رفتار پدرم را برای مادر خود بازگو کردم.
مادرم با گزارش به پلیس باعث بازداشت او برای نخستین بار شد اما پس از اینکه هیچ جرمی ثابت نشد او تبرعه و آزاد شد .
او پس از آن شروع به رفع مایحتاج من و تهیه هر چیزی که دوست داشتم کرد.از خرید شیشه های شکلات و آبنبات های رنگی در کودکی گرفته تا وقتی بزرگتر شدم با دادن پول مرا سورپرایز می کرد وقتی به سن ۱۴ سالگی رسیدم دریافتم که ازای همه آنها را باید بپردازم.
در همان موقع مادرم که دیگر امیدی به ادامه زندگی با پدرم نداشت ،ما را ترک کرد و من با هیولای زندگی ام تنها ماندم . پس از مورد تجاوز قرار گرفتن توسط او در سن ۱۴ سالگی ،تصمیم به درخواست کمک از معلم خود گرفتم و برای بار دوم با شکایت از او و حمایت مسئولین از این مرد بی شرم و سرکوب من به بهانه ی هزیان گفتن او به جنایت خود ادامه داد.
پس از شکایت و مضنون به تجاوزشدن سرپرست من ، تصمیم گرفته شد تا در یک موسسه نگهداری از بچه های بی سرپرست به زندگی خود ادامه دهم و یک روز که در حال برگشت از مدرسه به مکان زندگی ام بودم او بوسیله خودروی خود مرا دزدید و برای اینکه کسی مرا پیدا نکند در صندوق خودرو نگهداری می کرد.
شبها و روزهایی که بدون هوای کافی برای نفس کشیدن بدون آب و غذا کافی در آن تاریکی حبس بودم که در یک مورد حبس من ۵ هفته در صندوق پژو این پدر بی رحم به طول انجامید و او فقط با دادن مقداری آب میوه و یک نوع داروی اعتیاد آور مرا ساکت نگه می داشت .
پس از آن مرا به خانه ای در ” کورن وال ” در نزدیکی ” سالتاش ” برد و در آنجا حبس کرد من که مانند یک کنیز و برده به جای مدرسه رفتن مجبور به آشپزی و تمیز کردن خانه بودم تا شب که او به خانه باز می گشت و مرا مورد اذیت و آزار قرار می داد.
پس از یک سال هنگامی که یکی از همسایه ها خبر گم شدن ” بوبی ” را در سال ۱۹۹۰ در یک خبر ویددیویی در تلوزیون دید او را شناخت و با پلیس تماس گرفت.
” گوس ” جنایت کار توسط پلیس بازداشت و بازهم به طور ناباورانه ای بدون هیچ گونه اتهام آزاد شد و ” بوبی ” که از زندگی با همسر خود راضی بود و یک دختر ۷ ساله داشت برای حفظ زندگی دخترش و از ترس اینکه دخترش طعمه پدر حیوان صفت خود شود تصمیم به شکایت از پدرم و اعتراف شکنجه و جنایت او در ۳۰ سال گذشته گرفت.
” گوس ” پس از آن توسط پلیس بازداشت و در دادگاه به اتهام تعرض و شماری از جرایم دیگر به ۱۸ سال زندانی در سن ۷۷ سالگی محکوم شد .