شنبه , ۱ ام دی ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۱۰:۱۴ قبل از ظهر به وقت تهران

تحلیل عجیب امیر تتلو از فیلم «برادرم خسرو»! +عکس

تحلیل امیر تتلو از فیلم «برادرم خسرو»: بیماری‌ ای هست به اسم شیدایی به من می گفتن این بیماری را داری؛ این بیماری را کسانی دارند که فکر می کنند تو داری؛ کاری می کنند طرف دیوونه شه!

برادرم خسرو فیلمی به کارگردانی احسان بیگلری، نویسندگی پریسا هاشم‌پور و احسان بیگلری و تهیه‌کنندگی سعید ملکان محصول سال ۱۳۹۴ است.

خسرو، نقش اول این فیلم با بازی شهاب حسینی به اختلال دوقطبی مبتلاست و بنا بر شرایطی مجبور شده مدتی در منزل برادرش ناصر که یک دندانپزشک است زندگی کند.

از بازیگران این فیلم می توان به شهاب حسینی، هنگامه قاضیانی، ناصر هاشمی و بیتا فرهی اشاره کرد.

تحلیل عجیب امیر تتلو از فیلم «برادرم خسرو»!

احسان بیگلری که پیش از این با فیلمسازان شاخصی چون پوراحمد و فرهادی تجربه همکاری داشته است می‌گوید: من از همه آن‌ها چیزهایی یادگرفته‌ام و تجربه کار کردن با آن‌ها خیلی خوب بود. اما همیشه می‌خواستم فیلم خودم را بسازم و از دل این تجربه‌ها به فیلم خودم رسیدم. علی ملاقلی پور، نویسنده و کارگردان فیلم‌های ” قندون جهیزیه ”، “سیزده “و اینجا بدون من “ در صفحه اینستاگرامش به تعریف و تمجید از این فیلم پرداخت: شروع خوب فیلم “ برادرم خسرو “ در اکران سینماها، با بازی درست هنگامه قاضیانی و ناصر هاشمی و بازی جالب شهاب حسینی در نقش یک بیمار دو قطبی و حساس، فضاسازی و کارگردانی فیلم فراتر از یک فیلمساز اول است. کاری که احسان بیگلری خوب از پس این فیلم سخت و سنگین براومده.

نرگس آبیار، فیلنامه نویس و کارگردان فیلم‌های ” شیار ۱۴۳ ” و ” نفس “ در صفحه اینستاگرامش از ویژگی‌های مثبت فیلم “ برادرم خسرو “ نوشت و از مخاطبانش خواست تا فیلم را ببینند: “ برادرم خسرو “ فیلم قابل تأملی است. نگاهی دقیق و جزئی نگر دارد به ماجرا؛ و شخصیت‌هایی که روایت کرده است شبیه فیلم‌های رایج سینمای ایران نیست؛ و کارگردان سعی کرده خودش باشد؛ و نگاه خودش را به تصویر بکشد. پیشنهاد کرده بودم فیلم را ببینید و در موردش صحبت کنیم. بی شک نظرات شما برای من و همکارانم سازنده است. علی علایی ، منتقد سینمای ایران و رئیس سابق انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی یادداشت کوتاهی را پیرامون فیلم “ برادرم خسرو “ نوشته است: “ برادرم خسرو “ باید سیاه و سفید می‌بود. من آن را سیاه و سفید زیسته‌ام. هر که با این قطب‌ها سرکرده، تضاد آشکار و دردناک نوسان بین این دو قطب را حتماً رنگی ندیده! رنگ مال سینما و پرده سینماست. این حکایت خاموش‌ترین دلخوشان رنجور تاریخ درد، که چنین خوب و دقیق روایت شده، از هر خسروی مسیحی می‌سازد که صلیب رنج‌هایش را به تنهایی تا جلجتای خویش بر دوش می‌کشد و دم برنمی‌آورد. چرا که سینما پدید آمده تا این رنج‌ها را روایت کند، پس چه حاجت به واگویه‌های چون منی که خسرو برادرم بود و من برادر خسرو. هر دوی ما برادران دیگر خسروانی که به جای تاج و تخت، روزگار چنین کلاهی بر سرمان گذاشت و چنین تختی نصیبمان کرد که به آن در بند شدیم.

۵/۵ - (۱ امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *