حدود ۵۰ نفری که برای تماشای نبرد خونین سگ های زبان بسته امده و بر روی انها شرط بندی می کنند، هرچه نبرد سگ ها شدت می گیرد پول های شرط بندی نیز بیشتر می شود.
سگگلادیاتوربازی از همسایههای غربی به کشور آمده است
جنگ حیوانات از سالهای دور با اسمهای مختلف بسته به نوع حیوان در کشور برگزار میشده است. عنوان «جونگاجنگ» و «ورزاجنگ» برای نبرد گاوها به کار میرود و جنگ خروسها هم اسمهای مختلفی دارد. یک حیوان را با قابلیتهایی ویژه از یک نژاد خاص مثل سگ سرابی یا ورزا یا جونگا (که در گیلان و مازندران این اسم را به کار میبرند)، انتخاب میکنند، از تولگی به پرورش آن با رژیم غذایی خاص و تمرینهای بسیار سخت و اغلب زجرآور اقدام میکنند که حیوان آماده شود و وقتی به سن مناسب میرسد جثهای پیدا کند و فارغ از طول عمرش بتواند بجنگد.
مصائب کودکان برگزیده برای جنگ و مادرانشان
حیوانی که برای این نبردها انتخاب شده از تولگی رژیم غذایی خاص دارد. مستمرا کتک میخورد، تحریک میشود و با سگهای دیگر درگیر میشود. درگیریهایی که البته کنترل شده است تا آسیب نبیند چون باید به قیمت بالایی به فروش برسد. استرسهای روزانه به او وارد میشود زیرا چنین حیوانی باید مرتبا در سطح بالایی از استرس باشد و پس از حدود هفت ماه سهمگین برای سگ یا دو سال سیاه برای گاو، تازه حیوان به یک میدان جنگ میرود که بتواند چند دقیقهای دوام بیاورد و زخمی و فاتح بیرون بیاید و قیمتش برای صاحبش بالاتر برود یا کشته شود و تکه پارههاش از میدان بیرون برود و اگر گاو است خوراک شود و اگر سگ است در خاک شود.
از سوی دیگر مادری که این توله را به دنیا میآورد نیز معمولاً به خاطر نوع نژادش فقط برای زادآوری استفاده میشود، از زندگی طبیعی محروم است و تنها برای «نسلکِشی» نگهداری میشود که تمام توان فیزیکی و بافت استخوانهایش را در این میان از دست میدهد تا تولهای به دنیا بیاورد که یک روز در چنین میدانی کشته شود.
این فعال محیط زیست و حقوق حیوانات تصریح میکند: یکی از مشکلات ما این است که خشونت عریان اثر مستقیم روی میزان خشونت در جامعه و حتی میزان جرم دارد و ابعاد اجتماعی آن خیلی گستردهتر از ابعاد محیط زیستی و حتی خود حقوق حیوانات است.
وی درباره اینکه آیا دستگاههای مربوطه با این موضوع برخوردی دارند یا نه میگوید: این اتفاق به هر دلیل تا کنون جمعآوری نشده است. در مورد ورزاجنگ در استان گیلان بارها و بارها برخورد داشتیم اما این برخوردها بی فایده بوده است. البته مثلاً موردی هم در استان زنجان بود که خیلی سر و صدا میکند و از طرف جامعه نکوهش میشود و موج خبری راه میاندازد و خانم ابتکار هم واکنش نشان میدهد و دستگاه قضایی هم در استان به موضوع ورود میکند و به تذکر و تعهد ختم میشود اما پس از مدتی دوباره میدان جنگ برپا میشود. به نظر میرسد به هر دلیل روی این موضوع حساسیتی که لازم بوده اعمال نشده است.
دستگاه قضایی به دلایل شرعی و قانونی ورود کند
این فعال محیط زیست و حقوق حیوانات درباره اینکه چه نهادهایی در این زمینه مسئولند میگوید: سازمان محیط زیست و محیطبانان به لحاظ قانونی در این راستا وظیفهای ندارند و اگر در استان زنجان و گیلان در سوابق این سالهای اخیرشان فعالیتی هم بوده به دلیل انتظار عرفی از این نهادها بوده و عملاً خارج از حوزه وظایفشان بوده است به دلیل اینکه سازمان محیط زیست اصولاً در حوزه حیات وحش مدیریت دارد و قاعدتاً این حیوانها که پرورشی هم هستند ربطی به سازمان محیط زیست ندارد. در حوزه سازمان دامپزشکی هم ضوابط و قوانینی در این زمینه تعریف نشده و افزون بر این سازمان دامپزشکی ضابط اجرایی و قضایی هم ندارد که بخواهد به موضوع ورود کند. نیروی انتظامی و سایر دستگاهها هم اغلب تا شکایتی رخ ندهد ورودی نداشتهاند و عملاً قوه قضاییه است که باید به لحاظ شرعی و قانونی به موضوع ورود کند.
سبزی تأکید میکند: جامعه هم پذیرش این رفتار را ندارد و تنها قشر خاصی که از این اتفاق بهره میبرد دنبال تداوم آن هستند. یک ورزا قبل از اینکه به میدان جنگ برود به قیمت گوشتش قیمتگذاری نمیشود. مثلاً اگر ۲ تا ۵ میلیون قیمت گوشت این حیوان باشد قیمت زنده آن از ۵ تا صد میلیون تومان قیمتگذاری میشود. اگر برنده باشد ممکن است بیش از صد میلیون هم قیمتگذاری شود. اینها و معاملات جانبی باعث شده قشر کوچکی که از این موضوع منتفع میشود عملاً جلوی قانون و دولت بایستد و فضا را مدیریت کند تا این امکان برایش باقی بماند.
پیدایش شبکههای اجتماعی در سالهای اخیر نیز به بازنشر ویدئوها و عکسهای این نوع حیوانآزاری دامن زده است اما واقعیت آن است که آنچه در عکسها دیده میشود یا فیلمهایی که در فضای مجازی از این جنگها پر شده است تنها یک تصور محدود از صحنه خونین جنگ را منتقل میکنند و حضور در میان چنین فضای خونین و پر دردی چیز دیگری است. حضور در کنار آدمهایی که از کشته شدن موجودی شادی میکنند که زجر میکشد، عربده میکشد، کور میشود، دستش میشکند، قفسهی سینهاش شکافته میشود و ستون اسکناسهای روی هم نشسته را بلندتر میکند.