مقتدا، نام کودکی ۶ ساله است که با وجود سن و سال کمش روزهای بسیار سختی را در کنار داعشی ها به چشم دیده است، او میگوید وقتی تروریست ها در منطقه بودند ماسعی می کردیم تا خانه خارج نشویم…
این خانوادهها یکی پس از دیگری چادرهای اضطراری فراهم شده توسط کمیساریای عالی سازمان ملل برای پناهندگان را اشغال میکنند؛ در عین حال، آثار مخرب بلندمدت تاکتیکهای ضد انسانی داعش بر همگان علیالخصوص بر روی کودکان بیشتر آشکار میشود.
ضرب و شتم فیزیکی، شکنجههای روانی و نمایش اعدام آن هم به دفعات بیشمار جزو لاینفک زندگی کودکانی بوده که در موصل و در زیر تیغ خلیفه بزرگ شدهاند. نمایش خارج از انتظار و موقتی خشم، مشکل در ابراز عواطف و کابوسهای شبانه تنها بخشی از علائم قابل مشاهده آنها است.
مقتدا، ۶ ساله، ترسی که همواره با آن بزرگ شده را اینگونه توصیف میکند: «شما آنها [داعش] را خواهید دید؛ مردانی با ریشهای بلند [تا بالای سینه] و لباسهایی تا زانو. وقتی آنها در منطقه بودند، ما سعی میکردیم در خانه بمانیم و بعد از دو روز حس میکردیم که دیگر نمیتوانیم نفس بکشیم.»
خالد، تاجر اهل زمار استان نینوای عراق، به خاطر به همراه داشتن ۱۵۰ پاکت سیگار دستگیر شد. هنگام دستگیری دو دختر کوچک خالد نیز همراهش بودند. او میگوید: «مرا به باد کتک گرفتند و وقتی دخترانم شروع به جیغ و فریاد کشیدن کردند، داعشیها آنها را هم زدند.»
خالد پنج ماه در زندان حبس شد و در آن مدت مرتب شلاق و شوک الکتریکی میخورد؛ حتی پس از آنکه زانوهای خالد به دلیل ابتلا به دیابت ورم کرد، داعشیها او را تهدید به نقص عضو کردند. خانواده خالد، دو همسر و هشت فرزند، محکوم به تحمل شکنجههای روانی اعضای گروه تروریستی داعش شده بودند. خالد میگوید: «به آنها میگفتند که من اعدام شدهام یا اینکه زندهام ولی مرا به رقه، پایتخت خود خوانده داعش، فرستادهاند.»
فرزندان خالد بیشتر شبها کابوس میبینند. آنها پس از آنکه مدت زیادی را با ترس از مرگ پدرشان گذراندند، حالا در کمپ نیز باید نگران جان اقوامشان باشند که هنوز در مناطق تحت کنترل داعش زندگی میکنند.
باپیر، ۲۶ ساله، به همراه همسرش فریال صبری، ۲۲ ساله، و پسرش “اوان” و دخترش ویانا. این خانواده ایزدی اهل سنجار هستند که در حال حاضر در شمال اربیل زندگی میکنند
بنا به آخرین آمار قندیل، سازمان بشردوستانه فعال در امور حفاظت از آوارگان، تعداد ۹۰۷۶ خانوار از زمان شروع عملیات موصل در ۱۶ اکتبر سال ۲۰۱۶ در دو کمپ اضطراری شرق موصل – کمپهای حسن شام و خضیر – مستقر شدهاند.
محمد جابر، مدیر کمیته اضطراری موصل در قندیل، میگوید: «برای ما مهم بود که کمپها در نزدیکی موصل باشند، زیرا خانوادههای فراری بدون وسیله میتوانند در عرض چند ساعت به کمپها برسند.»
جمعآوری تلویزیونها و کنسولهای بازی
یکی از کسانی که به تنهایی این مسیر خطرناک را طی کرد “کوثر” نام دارد. این زن بیوه ۳۲ ساله به همراه خانوادهاش به کمپها آمده است. پسر ارشد کوثر چند ماه پیش کشته شد. کوثر نسبت به نحوه بازتاب خشونت در فرزند کوچکش توسط داعش ابراز نگرانی میکند و میگوید که پسر کوچکش از رفتارهای غیر قابل انتظار و خشونت آمیز رنج میبرد.
کوثر میگوید: «وقتی داعشیها آمدند، فورا تلویزیونها و کنسولهای بازی را از تک تک خانهها جمعآوری کردند. اگر در خانهای یکی از اینها پیدا میشد، آنها مرد خانه را به شدت مورد ضرب و شتم قرار میدادند. آنها سپس از همین تلویزیونها برای نمایش اعدامها و ویدیوهای تبلیغاتی خود استفاده کردند. آنها میدانستند که کودکان کنجکاو خواهند بود، زیرا نه مدرسهای دارند که بروند و نه کاری که بخواهند انجام دهند؛ به همین دلیل میدانستند که کودکان دور تلویزیونها جمع خواهند شد و تماشا خواهند کرد.»
امنیت برای تازهواردان به کمپ همچنان نگرانی اصلی محسوب میشود. اما در کمپهای قدیمیتر که با خط مقدم جنگ در موصل فاصله بیشتری دارند و خانوادهها بیش از یک سال است که در آن مستقر هستند، چندین مورد گزارش شده که در آن کودکان به سمت شهر برگشته تا در نبرد با داعش شرکت کنند.
علی مجبیل، ۴۵ ساله، توانست به همراه همسر و ۹ فرزندش از منطقه تحت اشغال داعش در استان نینوا فرار کند. آنها در حال حاضر در کمپ هارشم در شمال اربیل زندگی میکنند.
وی میگوید: «پسر دومم قصد داشت انتقام بگیرد اما برای پیوستن به ارتش خیلی جوان بود. به همین خاطر وقتی ۱۷ سالش شد به نیروهای حشد الوطنی پیوست. آن گروه نیز به مدت ۲ ماه به پسرم آموزش دادند و سپس او را به خط مقدم فرستادند. ولی سه سال بعد جانش را از دست داد.»
شناسنامههای داعشی کودکان
آسیبهای وارده به کودکان موصل فراتر از آسیبهای جسمی و عاطفی است. بر اساس گزارش آرام عبدالکریم، کارشناس حقوقی فعال در زمینه مسائل مربوط به هویت تازهواردان، هر کودکی که پس از ژوئن سال ۲۰۱۴ در بیمارستانی در تحت مناطق کنترل به دنیا آمده باشد، دارای مدارک شناسایی صادر شده از سوی داعش است.
داعش تنها یک ماه پس از تصاحب موصل نظام ثبتی اداری خودش را با برند “داعش” در شهر مستقر کرد. آقای عبدالکریم میگوید که خانوادههای این کودکان باید مدتی را در کمپها بمانند تا شناسنامههای رسمی عراقی را دریافت کنند – اتفاقی که فرآیند آن شاید تا چندین سال طول بکشد.
چند همسری اتفاقی متداول در منطقه است که حاصل آن ایجاد خانوادههای بزرگتر و شناسنامههای بیشتر است. مواردی وجود دارد که در آن تمام شناسنامهها، اسناد ازدواج و گواهی فوت اشخاص یک خانواده همگی توسط داعش صادر شده است.
لاوک احمد، مدیر بخش عراق قندیل، معتقد است که این مشکل در دراز مدت وجود خواهد شد. وی میگوید: «نبرد آزاد سازی موصل بیش از حد انتظار به طول انجامیده، اما حتی زمانی که شهر آزاد شود، باز هم باید چندین سال منتظر ماند. مسئله پیچیدهتر از صرفا بازگشت به خانه است.»