دوشنبه , ۱۰ ام دی ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۶:۴۹ قبل از ظهر به وقت تهران

تلاش نافرجام مادر کودک ۳ ساله برای خودکشی!

 پله‌های پل عابرپیاده بالا می‌رفت تا سناریوی تلخی را در میدان شهرداری تجریش رقم بزند. می‌خواست به زندگی‌اش برای همیشه پایان دهد.

تلاش نافرجام مادر کودک ۳ ساله برای خودکشی!

ناامیدی و غم در چشمانش موج می‌زد. مشخص بود که هیچ چیز و هیچ‌کس نمی‌تواند او را از این کارش منصرف کند. انگار نه صدایی می‌شنید و نه کسی را می‌دید. از همان لحظه اول از حرکاتش مشخص بود که قصد شومی دارد، برای همین توجه مردم را به خود جلب کرد. همه یکی‌یکی پایین پل ایستادند و او را نظاره کردند. اما هیچ‌کس فکرش را هم نمی‌کرد که دقایقی بعد پلیس و آتش‌نشانی بتوانند این زن را از کارش منصرف کنند. مردم با کلانتری تماس گرفتند، آتش‌‌نشانی هم در جریان ماجرا قرار گرفت و مأموران بلافاصله خود را به محل رساندند. خیلی زود همه تجهیزات برای نجات جان این زن آماده شد. زمینه‌چینی برای خودکشی احتمالی این زن فراهم شد. او همچنان اشک می‌ریخت و از بیکاری و بی‌پولی‌اش می‌گفت. اینکه شوهرش او را ترک کرده است و دیگر هیچ‌کسی را ندارد:   «شوهرم بدهی زیادی داشت و به زندان افتاد. مدت طولانی مجبور بودم با بدبختی بچه‌ام را بزرگ کنم، تا اینکه شوهرم چند ماه پیش از زندان آزاد شد، اما مرا ترک کرد. دیگر حاضر نشد در کنار من و بچه‌اش بماند. حالا باید چه کار کنم. تنهایی و بدون پول و بدون کار نمی‌توانم زندگی کنم.»
زن جوان اینها را با اشک فریاد می‌زد، از اینکه چندین ماه به دنبال کار گشته، اما نتوانسته است کاری پیدا کند، تا اینکه مأموران کلانتری به همراه معاون کلانتری در محل حاضر شدند. سرهنگ خسروزاده، معاون کلانتری ١٠١ تجریش در ابتدا مردم را از محل متفرق کرد. او معتقد بود حضور مردم در صحنه می‌تواند بر استرس و اجرای تصمیم این زن تأثیر زیادی بگذارد. از مردم خواست به خاطر آرامش این زن هم که شده از محل دور شوند. وقتی آنجا خلوت شد، سرهنگ خسروزاده از پله‌های پل بالا رفت و خود را به زن نزدیک کرد. او با صحبت‌هایش سعی کرد مانع کار این زن شود: «وقتی بالا رفتم، زن سی‌وهشت ساله گریه می‌کرد و از مشکلاتش می‌گفت، من هم سعی کردم او را آرام کنم. حال‌وروز خوبی نداشت و هر لحظه ممکن بود خودش را به پایین پرت کند. وقتی مرا دید، می‌خواست خودش را بیندازد. خیلی با او صحبت‌کردم، حدودا ۴۵ تا ۵٠ دقیقه طول کشید. این زن هر لحظه آرام و آرام‌تر می‌شد، با این حال متقاعدکردنش بسیار سخت بود. از طرف دیگر عوامل آتش‌نشانی هم تمام تجهیزات را آماده کرده بودند که اگر او خودش را پرت کرد، حداقل بتوانند نجاتش دهند، تا اینکه درنهایت توانستیم این زن را از خودکشی منصرف کنیم.»
وقتی این زن منصرف شد، با اشک فریاد زد که بچه‌ام بچه‌ام. دقایقی بعد فردی بچه‌اش را آورد. درنهایت نیز این زن به همراه فرزند سه ساله‌اش تحویل اورژانس اجتماعی شد تا آنها به او رسیدگی کنند.
سرگرد مریم آقا‌گل، معاون اجتماعی کلانتری ١٠١ تجریش در تحلیل این موضوع به خبرنگار «شهروند» می‌گوید: «از علل فردی این حادثه مشکلات خلقی و افسردگی و انزوای اجتماعی است. همچنین عوامل خانوادگی یعنی ترک همسر، حمایت‌نشدن عاطفی و مغشوش‌بودن شرایط خانوادگی را هم می‌توان ذکر کرد. اگر بخواهیم به عوامل اجتماعی موضوع اشاره کنیم مهاجرت به قصد کسب شرایط بهتر زندگی مهم‌ترین عامل اجتماعی است. تمام این موارد باعث شد تا این زن اقدام به خودکشی کند و در شرایطی قرار بگیرد که تصمیم درستی را انتخاب نکند. حمایت و صحبت‌های امیدوارکننده و همچنین توجه به این‌گونه افراد می‌تواند در منصرف‌کردن آنها از چنین عملی بسیار تأثیرگذار باشد.»

۴.۵/۵ - (۲ امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *