مجله انلاین دوستان : برگزاری مراسم جشن تولد هرقدر برای بچههای یکی دو نسل پیش جامعه ساده بود، برای بچههای امروز به مراسمی بزرگ با امکانات غیرمتعارف و البته هزینههای زیاد و نجومی برای خانوادهها تبدیل شده است.
دیجی خانم و آقا با شش ساعتاجرا، گریمور کودک، شعبدهبازی، کندی بار و تزئینات تم تولد مطابق با خواسته کودک، کیک تولد متناسب با تم انتخابی، نمایش عروسکی تنپوش، فیلمبرداری تکدوربین کودک همراه تدوین فیلم دو ساعت، عکاسی ویژه از کودکان با همراه نورپردازی حرفهای دو ساعت، نمایش عروسکی، نمایش خلاق با ایفای نقش کودکان حاضر و البته با حضور ویژه خاله و عموهای معروف و شخصیتهای عروسکی.
همه اینها پکیج ویژهای است که این روزها موسسات خدمات مجالس و تشریفات برای یک جشن تولد ساده کودکانه ارائه میکنند. اما هزینه جشن تولدهایی که پایشان به همین راحتی به موسسات اینچنینی باز میشود، خیلی راحت هم بالا میرود و تا دهها میلیون تومان میرسد؛ اتفاقی که میتواند زنگ هشدار را برای متولیان فرهنگی جامعه به صدا در بیاورد و از تغییری خبر بدهد که سبک زندگی اسلامیـ ایرانی جامعه ما را نشانه رفته است. اتفاقی که جشن تولدهای امروزی را به جشنهایی پرهزینه تبدیل کرده تا جایی که حالا آنچه ذهن خانواده هارا درگیر میکند، برگزار کردن یا نکردن این مراسم نیست، بلکه این نوع و شکل برگزاری جشن تولد است که خیلی وقتها مساله ساز میشود.
خدمات میلیونی برای یک جشن به اصطلاح تولد !
برگزاری مراسم جشن تولد هرقدر برای بچههای یکی دو نسل پیش جامعه ساده بود، برای بچههای امروز به مراسمی بزرگ با امکانات غیرمتعارف و البته هزینههای زیاد و نجومی برای خانوادهها تبدیل شده است.
مراسمی که پر از رنگ و نور و سر و صدا که تفاوت زیادی با جشنها و دورهمیهای سادهای دارد که تا پیش از این بین خانوادهها رواج داشت. سرنخ این مراسم را که بگیرید میتوانید در صفحات نیازمندیهای روزنامه به آگهیهای کوچکی برسید که خدمات مختلفی برای برگزاری مجالس ارائه میکنند. ما هم برای پا گذاشتن به این دنیای پرهیاهو و پرزرق و برق، سراغ همین آگهیها میرویم. با شماره تلفنی که در قسمت انتهایی یکی از این آگهیها نوشته شده تماس میگیریم و زن جوانی مشتاقانه خدمات شان را معرفی میکند و قبل از هرچیز تعداد مهمانها را میپرسد و این یعنی خدمات شرکت برای مهمانیهای زیر ۱۰۰ نفر صرف نمیکند. صدای آن سوی خط، در ادامه تاکید میکند که بهتر است این جشن تولد را در یکی از سالنهایی که آنها معرفی میکنند برگزار کنیم؛ سالنهایی که اجاره هشت ساعته شان از یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومان شروع میشود و تا دهمیلیون تومان هم میرسد.
گفتوگویمان که کمی طولانیتر میشود اطلاعات دیگری از قیمتها و خدمات دیگر به دستمان میرسد: مثل این که برای یک ساعت شعبدهبازی باید مبلغی حدود ۴۰۰ هزارتومان کنار بگذاریم و اجرای دیجی هم اگر آقا باشد ۶۰۰ هزار تومان و اگر خانم باشد ۸۰۰ هزار تومان هزینه دارد .
یکی دیگر از تلفنها مربوط به موسسهای است که یک شعار ویژه هم برای خودش انتخاب کرده: بهترینها را از ما بخواهید. بعد از چند بار تماس و شنیدن بوق اشغال، بالاخره صدایی از آن سوی خط جواب میدهد و میگوید سوپرایز مخصوص موسسه ما دعوت از عموها و خالههای تلویزیون است. قیمتها هم از ساعتی یک میلیون تومان شروع میشود و برای شخصیتهای معروف و محبوب بچهها حتی به هشت میلیون تومان هم میرسد.
موج نگرانکننده تغییر در سبک زندگی
اینها تنها چند نمونه کوچک از خدمات مختلفی است که جشن تولدها و دورهمیهای ساده گذشته خیلی از خانوادهها را به مکانی برای خودنمایی و تجمل گرایی تبدیل کردهاند. اتفاقی در حال گسترش که فرهنگ و هویت اصیل جامعه ما را هدف گرفته و به نظر میرسد باید برای آن دنبال راه چاره بود.
این را دکتر غلامرضا قاسمیکبریا، روانشناس و استاد دانشگاه به ما میگوید و تاکید میکند: در گرایشهای مختلف زندگی و سبک زندگی، متغیرهای زیادی و جود دارند که به نسبت اهمیتشان موج تولید میکنند، اگر این متغیرها در تولید موج، مدیریت نشوند، ممکن است حرکتهایی غیرقابل کنترل به وجود بیاورند و عوارض زیادی را به ساختار خانواده و جامعه وارد کنند.
کبریا با اشاره به پیشرفت صنعت و فناوری میگوید: انسان عصر حاضر به خاطر پیشرفتهای مختلفی که در این عرصه رخ داده، در معرض استفاده از امکانات مختلفی قرار گرفته است، این امکانات به نسبت برای بیشتر انسانها رفاه کاذبی را ارمغان آورده است. حالا نشانههای این رفاه کاذب را شما میتوانید در بخشهای مختلف زندگی انسانها ببینید؛ در ماشینی که سوار میشوند یا در لوازمی که استفاده میکنند. برای مثال در خیلی از خانوادهها لوازم الکترونیکی وجود دارد که اصلا کاربردی ندارند و با این حال خانوادهها برای خرید آنها کلی هزینه کردهاند. این وسایل چون ضروری نیستند، مورد استفاده هم قرار نمیگیرند؛ چرا که از اول کارکردی نداشتند. این یک جنبه از مصرف گرایی در زندگی امروز بعضی خانوادههاست. اما مصرفگرایی و رفاه زدگی جنبه دیگری هم دارد.
به گفته این استاد دانشگاه، مصرفگرایی وقتی هشداردهنده میشود که آیینها، مراسم و سنتهای یک خانواده و جامعه را هدف قرار میدهد. کبریا با اشاره به این موضوع میگوید: این موج غلط وقتی جنبههای ظاهری زندگی ما را هدف قرار داد به سبک زندگی و رفتارهای ما هم کشیده میشود و تغییراتی مثل همین تولدهای گران قیمت یا عروسیهای تجملاتی و… را به وجود میآورد.
پیشنهاد این کارشناس مسائل خانواده، حفظ و بسط سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی موجود در جامعه و شناساندن و آگاهی بخشی این نوع سبک زندگی به عموم مردم است. دکتر کبریا میگوید: اسراف در دین و شرع ما نهی شده است، اما میبینیم که در این جشنها و مراسم بریز و بپاشهای بیهودهای انجام میشود که مصداق بارز اسراف هستند. این همان موج غلطی است که چون مدیریت نشده به سبک زندگی ما هم ورود پیدا کرده است.
کبریا ادامه میدهد: برای حل این معضل باید سبک زندگی همه خانوادهها در جامعه به جایی برگردد که خورد و خوراک برحسب نیازهای بدن باشد، تفریحات و جشنها برحسب نیازهای روحی باشد، امکانات رفاهی و صنعتی برحسب نیازهای محیطی باشد؛ چراکه اگر غیر از این باشد بنیان خانواده کم کم با مشکل مواجه میشود.
الگوبرداری از سبک زندگی چهرهها
نشانههای رواج جشنهایی اینچنینی وقتی بیشتر میشود که سری به دنیای مجازی بزنید و تصاویر جشن تولدهایی که چهرههای معروف برای بچههایشان گرفتهاند، پشت سرهم برایتان ردیف شود. آخرین نمونه این تصاویر، عکسهای لورفته از مراسم تولد دختر یکی از چهرههای معروف ورزشی است؛ تصاویری که انتشارش هیاهوی زیادی به پاکرد.
حجتالاسلام نصرالله پژمانفر، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در همین زمینه به ما میگوید: متاسفانه تغییرات فرهنگی ای که امروز در جامعه ما اتفاق میافتد، براساس آموزشهایی است که در جامعه وجود دارد. این آموزشها دو شکل دارند: یک سری از آنها مستقیم و علنی است و تکلیف انسانها با اینها در پذیرفتن و نپذیرفتن مشخص است. اما یک سری از آموزشها هم جنبه پنهانی دارند؛ یعنی به صورت پنهانی اتفاق میافتد و سبک زندگی ما را تحت تاثیر قرار میدهد. در این بخش شاید هدف آموزش نبوده باشد، اما عدهای از همین بخش الگو میگیرند.
به گفته حجتالاسلام پژمانفر، ریشه این آموزشها به افرادی میرسد که نقش کلیدی و محوری در جامعه دارند. این عضو کمیسیون فرهنگی مجلس با اشاره به این موضوع میافزاید: افرادی که چهره یا الگو هستند، خواسته یا ناخواسته دیگران را هدایت میکنند. رفتارشان زیر ذرهبین است و من فکر میکنم باید همه چهرههای معروف و افراد سرشناسی که در جامعه ما نقش و رویکرد نخبگی بر دیگران دارند و تاثیرات عمومی میگذارند از اسراف، زیاده روی و تجملگرایی در زندگیشان پرهیز کنند؛ زیرا مردم عادی به آنها نگاه میکنند. مردم عادی از این گروه تبعیت میکنند و این اتفاق میتواند در درازمدت مشکلات زیادی را به وجود بیاورد.