یک آهنگساز بزرگ فرانسوی تحت تأثیر ترجمه ویکتور هوگو از منطقالطیر، سمفونی مشهوری ساخت
«هفت شهر عشق را عطار گشت، ما هنوز اندر خم یک کوچهایم»؛ این شاید بهترین توصیف درباره عطار و پیچیدگیهای شعر و اندیشه او باشد. مضمون اشعار عطار و عمق آن، باعث شده است طی دهههای گذشته، خوانندههای بزرگی مانند استادمحمدرضا شجریان، شهرام ناظری، حسامالدین سراج، همایون شجریان و وحید تاج به سراغ اشعار او بروند و آن را با موسیقی سنتی ایرانی درآمیزند. در آستانه روز بزرگداشت عطار نیشابوری، با دکتر اسماعیل آذر درباره جلوههای موسیقی در آثار عطار گفتوگو کردیم که در ادامه آن را میخوانید.
ذهن اروپاییها مشغول عطار است
ذهن بسیاری از اروپاییها در سالهای گذشته، مشغول عرفان ایرانی و آثار عطار بوده است. این را دکتر اسماعیل آذر میگوید و دراینباره میافزاید: «سنسانس، یکی از مشهورترین موسیقیدانهای اروپا، تحت تأثیر ترجمه و نوشتار ویکتور هوگو در کتاب شبهای ایرانی، سمفونی موسیقی بزرگی را با موضوع منطقالطیر عطار ساخت. ببینید، این گوشه کوچکی از اندیشه عطار در غرب است. در ایران، اصولا عطار را با شش اثر اسرارنامه، مصیبتنامه، مختارنامه، الهینامه، منطقالطیر، تذکرهالاولیا و البته دیوان اشعار میشناسند. برای اینکه با عطار آشنا شوید، باید کُدهای عطار در آثارش را بشناسید. مثلا در الهینامه، حرف عطار این است که انسان باید به درون خویش بازگردد وگرنه در زندگی موفق نیست؛ حرف عطار در مصیبتنامه هم، وقتی داستان شش پسر پادشاه را روایت میکند که هر کدام خواستههایی دارند، اما کمکم متوجه میشوند خودشان آنها را دارند و باید سفر درونی به خویشتن داشته باشند، همین است.»
قابلیت استفاده از اشعار عطار در موسیقی
دکتر آذر با اشاره به ساخت برنامه «گلهای جاویدان» طی سالهای گذشته، میگوید: «بسیاری از خوانندهها، در غزلهای آوازی از شعر عطار استفاده کردند. از بسیاری از این غزلهای عارفانه عطار، در موسیقی ایرانی استفاده شده است. در مجموع خوانندهها در میان آثاری که از آنها نام بردیم، بیشتر به سراغ مختارنامه که دربردارنده رباعیهای عطار است، میروند. شاید یکی از دلایلی که آثار عطار به اندازه اشعار دیگر شاعران، در آثار موسیقایی استفاده نمیشود، این است که نتوانستهاند عطار را بشناسند و با او رابطه برقرار کنند؛ چون عطار کارهایش بسیار گسترده است. در نگاه اول، شعر عطار پیچیدگیهایی دارد و حاوی کدهایی است که هرکسی میخواهد به اندیشه عطار نزدیک شود، اگر آنها را بشناسد به دلش میچسبد. در هر حال، اگر عطار را شناختید، دیگر نمیتوانید او را از دایره اندیشه خودتان بیرون بگذارید. همانطور که جاذبه شعر او باعث شد که سنسانس آن سمفونی بزرگ را بسازد. بنابراین اشعار عطار قابلیت این را دارد که دائما برای موسیقی مورد استفاده قرار گیرد.»
خوانندهها به سراغ اشعار آهنگین عطار نرفتند
دکتر آذر معتقد است عطار اشعاری دارد که خودش موسیقی است. او دراینباره میگوید: «عطار اشعاری دارد که آهنگش در غزلش هست و من ندیدم و نشنیدم کسی از این موسیقی عطار در اثرش استفاده کند.» نظر او درباره استفاده از اشعار عطار در موسیقی پاپ مثبت نیست و دراینباره اینطور توضیح میدهد: «اصولا موسیقی پاپ برای ما یک موسیقی غریبه است و یکی از آسیبهای موسیقی ایرانی، حضور موسیقیهای نامتناسبی به نام پاپ است. موسیقی پاپ، تهی از مضمون است. البته باید از چند خواننده خاص پاپ، مانند دکتر محمداصفهانی که کارشان قابل تقدیر است، بگذریم. در حالت عمومی، اغلب کسانی که وارد موسیقی پاپ میشوند یا درد بیکاری دارند یا شوق صحنه وگرنه در طول این سالها، ما چیزی از استحکام موسیقی در آثارشان ندیدهایم. بسیاری از اشعار موسیقی پاپ میتواند آسیب بزرگی به پیکره موسیقی ایرانی بزند و بنابراین حضور عطار در این سبک موسیقی توجیهی ندارد.»
گفتوگو با دکتر راشد محصل، استاد ادب فارسی در آستانه روز بزرگداشت عطار نیشابوری
نقش باشگاه استعدادیابی عطار در کشف مولانا
از آثار عارف نامدار نیشابور، میتوان در ساخت کارهای برجسته نمایشی استفاده کرد
الهه آرانیان- هوای فروردین به یُمن یادواره شاعر بلندآوازه قرن ششم هجری، عطر و بوی شعر و غزل دارد؛ هم او که وقتی شعرش را میخوانیم، اول از همه متوجه خود و درون خود میشویم؛ کسی که داستان سیمرغ و شیخ صنعانش زبانزد است و اگر نبود تمثیلها و حکایاتش، شاید امروز از مثنوی مولوی هم خبری نبود. عطار نیشابوری یکی از قلههای فرهنگ و ادب فارسی است؛ شاعر و عارف بزرگی که کاشف استعداد بینظیر مولانا جلالالدین محمدبلخی شد و سر کشیدنِ شعله پرشورِ ذوق و طبعش را وعده داد. در آستانه روز بزرگداشت عطار نیشابوری، شاعر، نویسنده و عارف نامی ایرانزمین، درباره آنچه او به میراث ادبی فارسی اضافه کرد با دکتر محمدرضا راشد محصل، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی گفتوگو کردهایم.
رواج عشق و درد در شعر فارسی
دکتر راشدمحصل معتقد است عطار نیشابوری مفهوم درد و طلب را به میراث ادبی فارسی اضافه کردهاست. او میگوید: «عطار در حقیقت عشق را رواج داد و درد را اضافه کرد؛ «قدسیان را عشق هست و درد نیست/ درد را جز آدمی درخورد نیست». عطار درد را از آنِ شیفتگانِ انسانی دانستهاست و قدسیان را از آن خالی و بینصیب میداند. راهی را که سناییغزنوی آغاز کرد، عطار رواج داد و مولانا به کمال رساند». این استاد پیشکسوت ادبیات فارسی، عطار نیشابوری را شاعری بزرگ و نویسندهای توانمند میداند و درباره آثار قطعی او که شامل الهینامه، اسرارنامه، مصیبتنامه، منطقالطیر، مختارنامه و تذکره الاولیا هستند، میگوید: «دقت نظر و آموزش عطار در الهینامه برجسته است. الهینامه در حقیقت طرز سلوک را به سالکان آموزش میدهد. اما در نثر اثری مانند تذکره الاولیا باید گفت عطار نیشابوری از نثرنویسان و تذکرهنویسان بسیار برجسته است».
مولانا شاگردعطار
استاد ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی اعتقاد دارد که عطار بیش از همه بر مولانا تأثیرگذار بوده است: «در مناقبالعارفین نقلقولی از مولانا آمده که گفته است: «هر که سخنان عطار را بهجد خواند، اسرار سنایی را فهم کند و هرکه سخنان سنایی را به اعتقاد مطالعه نماید، کلام ما را ادراک کند و از آن برخوردار شود و بر خورد». همچنین میگوید: «عطار روح بود و سنایی دو چشم او/ ما از پی سنایی و عطار آمدیم». البته سلوک مولانا و عطار متفاوت است. مولانا شیفته عشق است در حالی که عطار هراس دارد از اینکه طی طریق نتواند؛ «بعد از این وادی فقر است و فنا/ کی بود اینجا سخن گفتن روا». هراسِ عطار با آنچه مولانا بیان میکند، متفاوت است. مولانا برخلاف عطار، از همان ابتدا عاشقانه و بسیار عامل صحبت میکند: «ای رستخیز ناگهان وی رحمت بیمنتها/ ای آتشی افروخته در بیشه اندیشهها/ امروز خندان آمدی مفتاح زندان آمدی/ بر مستمندان آمدی چون بخشش و فضل خدا». عطار را هراس و خوف در بند دارد، در حالی که مولانا را عشق میجهاند و به حرکت وا میدارد. مولانا همچنین در زمینه داستانها و امثال هم از آثار عطار فراوان استفاده کردهاست، اما آن انتقادهایی که در مثنویهای عطار میبینیم، در مثنوی مولوی نمیبینیم».دکتر راشدمحصل آثار کلاسیک ادبیات فارسی، از جمله آثار عطار نیشابوری را بهترین زمینه برای اقتباس و ساخت آثار نمایشی میداند: «مثنویهای عطار به ویژه تمثیلهای او در الهینامه و مصیبتنامه بهترین زمینه برای اقتباس نویسندگان و سازندگان آثار نمایشی است. متأسفانه آنطور که باید به ظرفیت این آثار توجه نشدهاست. همانگونه که شاهنامه فردوسی دریایی برای اقتباس است، دیگر آثار ادبی از جمله متون نظم و نثر عطار نیشابوری نیز فرصت مغتنمی برای اقتباسِ اهل تکنیک است».