سریال پربیننده فرار از زندان به زودی با قسمت جدید خود مهمان خانه های علاقه مندان خواهد شد. در این بخش می خواهیم یک نگاه کلی به خلاصه سری جدید این سریال محبوب داشته باشیم.
و البته که «فرار از زندان» بدون تئودور بگول، «فرار از زندان» نخواهد بود. در نتیجه چندان تعجبآور هم نبود که بازگشت رابرت نپر به عنوان تیبگ، این کاراکتر شرور اما دوستداشتنی خیلی زود تایید شد. باید دید آیا به حضور یک اپیزودی تیبگ در «پادشاهان فرار»، اسپینآفِ فراموششدهی «فرار از زندان» اشاره خواهد شد یا نه. اما خود نپر در مصاحبهای گفته است که تلاش او در صحبت با شیورینگ این بوده که زاویهی تازهای از شخصیتِ تیبگ را بررسی کنند و به سوالاتی مثل این بپردازنند که در طول ۶ سالی که تیبگ در زندان بوده، چه اتفاقی برای آن تدی نازنین افتاده است؟ آیا خدای نکرده باید با آدم ملایمتری طرف باشیم، یا او هنوز وحشیگری و دیوانگیاش را با قدرت حفظ کرده است؟ آیا او تغییر کرده و آیا اصلا میتواند تغییر کند؟ شما را نمیدانم، اما من که همان تیبگی را میخواهم که شاگرد اول کلاس درس جوکر بود! بماند که با توجه به جدیدترین تریلری که از سریال پخش شده، تیبگ از این به بعد یک دست مکانیکی خواهد داشت و اگر از من بپرسید فکر نمیکنم با دستِ جدیدش قرار است به پیرزنها کمک کند! راستی حالا که حرف از کاراکترهای دوجانبه است، بگذارید بگویم که پاول آدلستین، در نقش کلرمن، یکی از آنتاگونیستهای بیرحم و بهیادماندنی سریال که بعدا به قهرمانان پیوست، در مارس ۲۰۱۶ قراردادش را امضا کرده است. فقط تنها سوالی که میماند این است که او ایندفعه طرف چه کسانی را خواهد گرفت؟
حالا که روی دور خبر بد افتادهایم باید از حضور چندتا شخصیت جدید برای فصل جدید هم بگویم. اولی انتخاب مارک فیورستین در نقش کسی است که حسابی طرفداران عشق ناشکستنی مایکل و سارا را ناراحت خواهد کرد. بله، درست حدس زدید. از قضا اسکات نس، کاراکتر او با دکتر تانکردی ازدواج کرده است. بنابراین میبینید که حتی سارا هم بعد از پایان فصل چهارم آنقدر به مرگ مایکل باور داشته است که دور از چشم او، دوباره ازدواج کرده است. پس، حتی اگر مایکل از مرگ بازگشته باشد، ظاهرا دورهی عشق او و سارا به سر رسیده است. البته مگر اینکه مایکل تابوت خالیاش را با یک جنازهی دیگر پر کند! هرچند شاید ما برای فکر کردن به چنین نقشههای شرورانهای اینقدر پستفطرت باشیم، اما متاسفانه مایکل نیست! حیف! خبر بد بعدی نه برای ما، بلکه برای شخصیت این بازیگر، انتخاب اینبار لاوی در نقش شیبا، معشوقهی جدید لینکلن است که در کنار ورونیکا داناوان و سوفیا لوگو، سومین معشوقهی شناختهشدهی لینکلن است که میتوان تصور کرد کارش به جاهای باریکی کشیده خواهد شد. پس خدا به داد شیبا خانم برسد! از دیگر کاراکترهای جدید هم میتوان به یک سارق نابغهی هویت اشاره کرد که ظاهرا قرار است به دار و دستهی لینکلن برای وارد شدن به کشور جنگزدهای مثل یمن کمک کند یا هویت جدیدی را برای بازگرداندنِ مایکل به دنیای زندگان ردیف کند.
بعد از تمام اینها، مهمترین معمایی که این روزها مغز طرفداران را به کار گرفته، این است که ایندفعه مایکل و دار و دستهاش باید به مصاف با چه چیزی بروند؟ آنها از روی دیوارهای زندان فاکسریور عبور کردهاند، از دست کنهای به اسم الکس ماهون قسر در رفتهاند، دوباره از زندان بیقانون دیگری در پاناما که فاکسریور در مقایسه با آن مهدکودک بود فرار کردهاند و بعد هم یک سازمان اطلاعاتی کلهگنده را پیچاندهاند. داستان این فصل روی چه قفل دیگری برای شکستن و فرار تمرکز میکند؟ اصلا آیا بهتر نبود بیخیال زنده کردن مایکل میشدند؟ کسی که جلوی چشمانمان مُرد را چگونه میخواهید برگردانید؟ اول از همه دانا والدن، یکی از مدیرعاملهای گروه تلویزیونی فاکس گفته است ایدهای که او برای احیای شخصیت مایکل خوانده است کاملا هوشمندانه است. اینکه سریال توضیح منطقی و قابلباوری برای زنده بودن این کاراکتر رو خواهد کرد.
prison break
اولین خلاصهی داستانی سریال در مارس ۲۰۱۶ منتشر شد که توضیح میداد: «وقتی سارا با استفاده از سرنخهایی متوجه میشود که مایکل زنده است، با لینکلن گروهی را برای اجرای بزرگترین فراری که تاکنون دیدهایم تشکیل میدهد». اما در اولین تریلری که از سریال منتشر شد چیز جدیدی کشف میکنیم: این در واقع تیبگ است که این اطلاعات شوکهکننده را برای لینکن میآورد و احتمال زنده ماندن مایکل را پیش میکشد. نکتهی بعدی این است که اسکافیلد مثل همیشه در یک زندان خارجی تاریک و ترسناک دیگر محبوس شده و البته که در حال کشیدن نقشهای برای فرار، پیدا کردن رفقای به درد بخور از بین دیگر محبوسان و فرستادن اطلاعاتِ مهمی به لینکلن و سینوت برای آماده کردن مقدمات بیرون از زندان برای تکمیل فرار است.
ایندفعه مایکل و دار و دستهاش باید به مصاف با چه چیزی بروند؟
اما سوال این است که او چگونه سر از پشت میلههای زندان در آورده است؟ جدا از این حقیقت که اسکافیلد استادِ فرار از زندان است و بیرون از زندان هوش و قابلیتهایش بیاستفاده میماند، دامینیک پرسل در ماه ژوئن ۲۰۱۶ در این باره گفت: «روشنه که مایکل در پایان سریال اصلی به نظر مُرده بود، اما اون نمرده، بلکه کارش به کار کردن برای یه سازمان کشیده». اولین چیزی که با شنیدن اسم «سازمان» به ذهنمان میرسد، یک سازمان جاسوسی/اطلاعاتی مثل همان چیزی است که داستان حول و حوش آن در فصل چهارم میچرخید. اما اگر تریلرهای سریال را با دقت تماشا کرده باشید، حتما میتوانید حدس بزنید که منظور از این سازمان، یک گروه تروریستی است و بله، این گروه تروریستی، گروهی نیست جز داعش خودمان. اگر در دورانی که سریال اصلی پخش شد، فعالیتهای مخفیانهی سازمانهای اطلاعاتی به خاطر حوادث یازده سپتامبر داغ بود، این روزها کارهای داعش روی بورس است.
حالا به همان چیزی میرسیم که من را بهشخصه بیشتر از هرچیزی برای فصل پنجم هیجانزده کرده است و آن هم این است که مایکل نه در داخل زندانی معمولی، بلکه در داخل کشوری که تحت کنترل یک سری متعصب خشنِ روانی است، زندانی شده است. این یعنی لینکلن و دار و دستهاش برای کمک به مایکل، خود اول باید وارد زندان شوند. این یعنی مثل قبل اگر در حین فرار دستگیر شوند، به زندان برنمیگردند و چند سال به مدت حبسشان اضافه نمیشود، بلکه یکراست کارشان به جاهای باریکی میکشد که فکر کنم همهی ما خوب با آنها آشنا هستیم. مسئلهی بعدی این است که برخلاف گذشته که مایکل از هوشش برای فراری دادن برادرش از زندانی که به ناحق رفته بود یا فروپاشی یک سازمان شرور استفاده میکرد، حالا ظاهرا شهرت او به گوش داعشیها رسیده است و آنها او را برای انجام کارهای خودشان زندانی کردهاند. در شروع فصل پنجم با مایکلی طرف میشویم که به مدت ۷ سال مجبور شده هوش و تواناییهایش را به داعشیها قرض بدهد و چه کارهای بدی که آنها با مغز مایکل نکردهاند! بنابراین در شروع دوبارهی سریال مایکل در وضعیت روانی دربوداغانی به سر میبرد و به نظر میرسد انگیزهی اصلیاش برای فرار بیشتر از اینکه برگشتن به آغوش همسر و بچه و برادرش باشد، فراری دادن نبوغش از دست داعشیهاست.
با اینکه هنوز چند ماه به آغاز پخش فصل پنجم باقی مانده است، اما طرفداران از همین حالا بحثهای مربوط به فصل ششم و حتی بیشتر را پیش کشیدهاند. چون خودمانیم ۹ قسمت اصلا کیف نمیدهد! در جولای ۲۰۱۶ شیورینگ در جواب به این سوال که آیا سریال بعد از فصل پنجم ادامه پیدا خواهد داشت گفت که «فرار از زندان» بعد از ماجراهای این مینیسریال برنخواهد گشت. بعد از پایان فصل چهارم خیلیها باور داشتند که سریال میتوانست خیلی بهتر تمام شود. بنابراین نقش فصل پنجم بیشتر از هرچیزی، تهیهی یک جمعبندی فوقالعاده برای مایکل و دار و دستهاش است. حق با شیورینگ است. بهشخصه ۹ اپیزود از یک مینیسریالِ باکیفیت را به ۵ فصل سریالی که محبوبیت و شهرت افسانهای «فرار از زندان» را زیر سوال ببرد ترجیح میدهم. با این حال، خودِ میلر در مصاحبهای در این باره گفته است که ساخت فصلهای بیشتر غیرممکن نیست. که همیشه فضا برای انجام کار بیشتر وجود دارد. به شرطی که داستانی که قرار است تعریف کنیم ارزشش را داشته باشد و به شرطی که همهچیز موجه و جذاب و قوی باقی بماند.
بازگشت دوبارهی سریال اما بیشتر از هرچیزی به کیفیت فصل پنجم و مقدار استقبال تماشاگران بستگی دارد. با اینکه در روزهای ابتدایی احیای سریالهای پرطرفدار قدیمی هستیم، اما نتایج امیدارکننده بوده است. مثلا مینیسریال «یک روز دیگر زندگی کن»، اسپینآف «۲۴» در سال ۲۰۱۴ روی آنتن رفت و خیلی خوب ظاهر شد. چیزی که به ساخت یک مینیسریال جدید به اسم «میراث» ختم شد که اواخر ۲۰۱۷ پخش خواهد شد. همین شبکهی فاکس سریال کاراگاهی/ماوراطبیعهاش یعنی «پروندههای ایکس» را سال پیش برگرداند که با نقدهای ضد و نقیضی روبهرو شد و طبق گفتههای مدیر شبکه نشانهها از بازگشت دوبارهی آن خبر میدهند. از دیگر احیاهای جدید میتوان به سریالهایی مثل «پسران با دنیا آشنا میشوند» (Boy Meets World)، «دالاس» (Dallas)، «فول هوس» (Full House) و «دختران گیلمور» (The Gilmore Girls) اشاره کرد که تمامیشان مورد استقبال قرار گرفتند. البته نباید شکستهایی مثل مینیسریال «قهرمانان» را فراموش کنیم که همیشه احتمال پیوستن «فرار از زندان» به جمع آنها وجود دارد. پس «فرار از زندان» فقط در صورتی برای فصل ششم برخواهد گشت که فصل پنجم از لحاظ تعداد بینندگان و استقبال منتقدان آتشبازی راه بیاندازد. و این دقیقا آخرین معمای ماست که باید تا زمان پخش سریال برای پیدا کردن جوابش صبر کنیم: آیا مایکل اسکافیلد و دار و دستهاش میترکانند یا… بهتر است آن را به زبان نیاورم!