دوشنبه , ۳ ام دی ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۳:۳۲ قبل از ظهر به وقت تهران

قسمت هفدهم ماه عسل؛معلمی که از تصادف زنده ماند تا روزهای تلخ نابغه فوتبال +تصاویر و فیلم

هفدهمین قسمت از برنامه ماه عسل با اجرای احسان علیخانی به زندگانی مردی پرداخت که پانزده سال بیماری خود را پنهان کرده بود!

تصادف همه چیز را تغییر داد

امروز در بخش اول یک معلم فداکار مهمان احسان علیخانی بود،  اقای حاجی زاده از یک اتفاق مهم در زندگی اش در ماه عسل میگوید

همسر اقای حاجی زاده: یک تصادف زندگی ما را درگیر خیلی تغییر کرد؛ بعد از تصادف با چوب زیر بغل میرفت مدرسه چون دوست داشت که به همه کمک کند تا اینکه….

معلمان ما ایثارگرند

اقای حاجی که به عنوان یک معلم فداکار مهمان برنامه است ، از خصوصیات همکارانش میگوید:

حاجی زاده: معلمان ما همه قهرمان اند و با این حقوق خیلی کم مدام در حال إیثار هستند….
علیخانی : هنوز هم خانه ندارید.
همسر حاجی زاده: فعلا که مستأجر هستیم
حاجی زاده: بعد از ٢٧ سال

اقای حاجی زاده: بعد از آن تصادف فهمیدم یکی از شاگردانم نارسایی کلیوی دارد و برایم خیلی شیرین بود که عمل اهدا را انجام بدهم و بالاخره تصمیمم را گرفتم.

وقتی فهمیدم کبد ندارم

اقای مطهری که دکترای تئاتر دارد دیگر مهمان امروز ماه عسل است، او از روزهایی که متوجه شد که کبد ندارد و به پیوند میرسد میگوید:

اقای مطهری : با یک دردی به بیمارستان منتقل شدم و همان جا بر أساس آزمایشات فهمیدیم که کبد ندارم ، کبدم منقضی شده پیوند انجام دادیم اما اولین بار پس زد خیلی ناامید بودم…

اقای مطهری: من دکترای تئاتر داشتم اما به روزگاری رسیدم که روی تخت بیمارستان افتادم اما حتی نمیتونستم بگم اُ درحالی که سالها سلفژ کار میکردم

اقای مطهری: من اون کسی رو که نگذاشت کتابم منتشر بشه رو نمیبخشم چون درد اون روزا و عصبانیتم باعث شد که کبدم دچار این مشکل بشه، نمیبخشم آقای علیخانی….

 

برنامه امشب ماه عسل میزبان یک آقای ۴۲ ساله به نام آقای حاجی زاده بود که معلمی با ۲۷ سال سابقه کار است.

این معلم ۴۲ ساله در روستای حصار افشاریه از تاکستان قزوین متولد شده و در خانواده‌ای متوسط رشد کرده است.

وقتی آقای حاجی زاده توضیحانی درباره دوران کودکی خود داد به این موضوع اشاره کرد که در ۴ سالگی به مدرسه رفته و در کلاس اول درس خوانده و شاگرد اول شده است.

این مهمان ماه عسل همچنین به این موضوع اشاره کرد که پس از بزرگ شدن به دانشسرا وارد شد و استخدام رسمی آموزش و پرورش شد و در زمانی که خودش ۱۶ سال سن داشته و همسرش ۱۲ ساله بوده قرار ازدواج می‌گذارند و ۴ سال پس از آن عقد می‌کنند.

آقای حاجی زاده که در این زمان از خدمت معاف شده بود در ازای معاف شدنش مد ۸ سال برای تدریس به مناطق محروم می‌رود.

در ادامه ماه عسل مشخص شد که این فرد در سال ۸۰ که مشغول درس خواندن در رشته تربیت بدنی بوده، صبح یک روز سوار اتوبوس می‌شود و با چند تن از دوستان خود مشغول صحبت می‌شود، اما در نهایت به انتهای اتوبوس می‌رود تا کمی استراحت کند، اما توجه به این که جاده لغزنده بوده اتوبوس با یک تریلی که بارش ورقه‌های آهن بود تصادف می‌کند و ۱۶ نفر کشته می‌شوند.

پس از کشته شدن ۱۶ نفر از سرنشینان اتوبوس این گونه تصور می‌شود که آقای حاجی زاده هم فوت کرده بنابراین در داخل یک وانت به بیمارستان منتقل می‌کنند، اما در آن جا متوجه می‌شوند که او زنده است و برای درمان او را به یکی از بیمارستان‌های تهران می‌آورند تا این که پس از مدتی حالش رو به بهبود می‌رود.

آقای حاجی زاده که از تأثیرگذاری این اتفاق بر روی خود سخن می‌گفت: به این موضوع اشاره کرد که به شکرانه زنده ماندن خود در حادثه تصادف اتوبوس تصمیم می‌گیرد که یکی از کلیه‌های خود را اهدا کند و با توجه به این که معلم بوده و اطلاع
داشته که یکی از شاگردانش مدت‌ها است از بیماری کلیه رنج می‌برد کلیه‌اش را به آن دانش آموز اهدا می‌کند.

در ادامه برنامه دانش آموزی که آقای حاجی زاده به او کلیه اهدا کرده بود مقابل دوربین قرار گرفت و به این موضوع اشاره کرد که معلمش برای اول حکم یک فرشته نجات را داشته است.

گزارش از بهاره کنجکاوفرد – میزان

امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *