همین تیم ملی که روزگاری اعلام لیست و استارت تمریناتش شور و شوق و حرارت ایجاد میکرد، حالا هر نوبت که فهرست بازیکنانش ارائه میشود، یک جنجال چندجانبه به راه میافتد و هر بار که تمریناتش را شروع میکند، تنش از سر و رویش میبارد.
این درست که در تمام دنیا در ازای هر لیست تیم ملی، چندین منتقد وجود دارند و انتقاد از فهرست سرمربیان تیم ملی، مثل اشتباه در گزینش ملیپوشان اجتنابناپذیر است، اما در ایران این انتقادات و تنشهای متعاقب آن خاستگاه دیگری دارد. اینجا منشأ دعوا، سوءتفاهم است، سوءتفاهمها و البته سوء تعبیرهایی که به خاطر فاصله ایجاد شده میان اهالی فوتبال تولید میشود.
تا وقتی میان سرمربیان لیگ برتری و کادر فنی تیم ملی ارتباط دوسویه برقرار نشود، همین اختلافات تکرار خواهد شد.
اینجا کیروش با برانکو زاویه دارد، برانکو با کیروش، شفر با هر دو و بقیه با هر سه خارجی سرشناس شاغل در فوتبال ایران. همین زاویه داشتنها کار را به جایی رسانده که ۳ مربی حرفهای که هر ۳ هم به زبان مشترک فوتبال مسلط هستند، حرف همدیگر را متوجه نمیشوند و با لحن پرخاشگرانه درباره هم حرف میزنند.
خسته شدیم از بس هشدار دادیم دود این اختلافات به چشم تیم ملی، پرسپولیس و البته استقلال میرود.
این که کیروش از استقلال ۶ بازیکن به تیم ملی دعوت میکند و متهم میشود به تلاش برای خالی نگه داشتن دست شفر و از پرسپولیس یک بازیکن به تیم ملی دعوت میکند و متهم میشود به پایین آوردن روحیه شاگردان برانکو، دلیلش فقط شخصیت انتقامجو و ناسازگار کارلوس کیروش نیست. ناسازگاری کارلوس به جای خود، یک بخش این انتقادات هم به همان زوایای متفاوت برمیگردد.
حواسمان به سرمایههای فوتبال خودمان باشد. بیش از این خرج دعوای خارجیهایی که خرجشان را میدهیم، نشویم.
این دعواها یک روز به پایان میرسد، کیروش، شفر و برانکو هم دیر یا زود از ایران میروند و آنچه بهجا میماند، یک تیم ملی ناهمگون، یک پرسپولیس سرخورده و یک استقلال خسته است…
مهدی هژبری – خبرورزشی