مجله انلاین دوستان : روزنامه کیهان در صفحه فرهنگ مقاومت خود، خاطراتی از شهدای دفاع مقدس را به چاپ رساند. آنچه پیش رو دارید، یکی از این خاطرات است.
در روستای محل زندگیمان رسم بر این بود که عروس را تا چند روز روی تختی کنار داماد مینشاندند و زنان و دختران روستا به دیدن آنها میآمدند.
آب، آینه و قرآن را در برابر عروس و داماد گذاشتم. محمد قرآن را گشود و چند آیهای خواند؛ آن وقت عروس را تنها گذاشت و از خانه بیرون رفت.
گفتم : «هر چیزی رسم و رسومی داره؛ بیا کنار همسرت بنشین تا مردم نگویند چرا رفتار داماد این طور است.»
اما محمد گفت: «من این رسم و رسومات رو قبول ندارم. یک بار ممکنه سرم رو بلند کنم و چشمم به نامحرم بیفتد؛ تا وقتی که اینها توی خانه باشند بیرون میمانم.»
بالاخره همه که رفتند محمد به خانه آمد و کنار همسرش نشست.
راوی: همسر شهید محمد طاهری