مجید توکلی(کارگردان سینما) نوشت: هنوز وقتی بعد از سیزده سال در قامت حاج یونس فتوحی دارد دلبری میکند، یعنی دربارهی بازیگری حرف میزنیم بدون تاریخ مصرف، بدون بازی اضافه و بدون ادا و اصول. هنوز هم بعد از سیزده سال حاج یونس فتوحی تازگی دارد، قدیمی نشده، جدالش با پسرش جلال تماشاییست. عشقش به هستی ناب است و مقابلهاش با قدسی(همسرش) ، از جنس و خجالتی آشناست.
نگاه، حرکت چشم، راه رفتن و حتی سکوت در بازیگری، همهاش یکجا، نمونهی کاملیست از هنر بازی جناب مستطاب «علی نصیریان» در مجموعهی «میوه ممنوعه»که ترکیبیست از معرکهگیری، پردهخوانی، نقالی و خیمهشببازی. درست همان اصل جنس. همان یافتههای بازیگری در نسلی که شوربختانه در مسیر تلخ پایان است. آقای نصیریان در میوه ممنوعه درخشان است. انگار نقاشی می کند، میرقصد، مثل نقالی چوب به دست میچرخد و بازی میکند.
بازیهای درست در مواجه با شخصیتها و موقعیتهای مختلف در سریال معروف آن دورانِ حسن فتحی. که اتفاقا، به غیر از اینجا، بازی ماندگار دیگر آقای نصیریان در تجربهی همکاری با همین کارگردان و در سریال «شهرزاد» بود که آن «بازی» هم کلاسیست پر نکته و پر بار.علی نصیریان بدون اغراق نماد یک بازیگر حرفهای و آدم حسابی است. با اخلاق و بیحاشیه. در همهی این سالها فقط و فقط بازیگری کرده و نقشهایی خلق کرده،
یکی از دیگری ماندگارتر. سبک زندگیاش نمونه درخشان یک بازیگر یا یک آدم حرفهای است. ایکاش اجازه میدادند تا مستندی از زندگیشان ساخته شود. کتابی نوشته شود تا بماند به یادگار برای نسل امروز و نسلهای بعدتر. ایکاش…
الان که این چندخط را مینویسم تلویزیون روشن است و میوه ممنوعه پخش میشود. همان سکانس معروف ورود حاج یونس فتوحی به منزل. همانجایی که با متن کاظمیپور و دیالوگ های آهنگین علیرضا نادری عشق بازی می کند. آنجایی که در یک میزانسن بازیگری تماشایی، رو به جلال نهیب میزند: «توی لندهور بیرگ، شدی خیرخواه و مُصلح ؟؟ دلال کنجی، شدی واسه من مُنجی؟ بگم جلوی مادر و خواهرات چه عیار طراری هستی که خلقالله مبهوت مونده از کارای تو؟» و در نهایت خلق یک سکانس درخشان بازیگری.چشمگیر و آموزشی.
آقای نصیریان حالا با ۸۵ سال عمر با عزت، بازماندهی سرپای نسل پرافتخار بازیگری ایران است. بازماندهای سلامت که هیچوقت حتی جای خالیاش را هم نمیشود تصور کرد. هرگز…