احتمالا منتقدان گاردهایی که همواره در مقابل محصولات عامهپسند بوده را در برابر این سریال هم تکرار میکنند: اینکه داستان آبکی است، هیجانها ناگهانی و تحول ها غیرقابل باور بود. یا عشقها انقدر غلیظ نمیشوند. یا جهان داستان ساده است. اینها همه انتقادهایی است که به سریالهای ترکی و به همهی سریالها و محصولات عامهپسند وارد شده و این آثار با قدرت به راهشان ادامه داده و با مردم ارتباط گرفتهاند. چون اساسا بینندهشان را از طبقه روشنفکر و اعتبارشان را از منتقدان نمیگیرند.«مانکن» با وجود همهی ضعفها و قوتها صاحب ویژگیهایی است که سینمای ایران و فیلمهای جشنواره فجرش گمش کردهاند: نگاه اجتماعی، داستان و جرات استفاده از ترکیب تازه بازیگران
نگاه اجتماعی
این گمشده بزرگ اغلب فیلمهای جشنواره فجر در «مانکن» به شکل درستی دیده میشد. سریالی که ادعای سینمای اجتماعی را نداشت و اما نگاه اجتماعی داشت. در این داستان عشق دو جوان از طبقه متوسط رو به پایین جامعه مورد هجوم طبقه مرفه و بالای جامعه قرار میگیرد. گروهی که با گسترش فاصلهی طبقاتی در حال بلعیدن همه چیز طبقات پایین هستند و حالا برای تنها گمشدهشان که عشق است، سراغ قربانی کردن این طبقه میروند و همین جاست که ملودرام و داستان شکل میگیرد.
داستان
در شرایطی که اغلب فیلمهای جشنواره فجر به جای داستان بیانیههای سیاسی، اجتماعی و امنیتی میخواندند. در شرایطی که سالهاست چیزی به نام قصه در سینمای ایران حذف شده و داستانی با ویژگیهای درست ژانر در سینما گم شده. در شرایطی که ابتذال و لودگی جای لبخند و سوار شدن بر احساست جای ملودرام را گرفته، ساخت یک ملودرام عاشقانه بیادعا با همه ضعفها و مشکلاتش یک امتیاز است. حسین سهیلیزاده در تلویزیون و حالا در شبکه خانگی از ساخت محصولات عامهپسند خجالت نکشیده و بر خلاف سینمای ایران که محصولات عامهپسندش به محل رژه ستارهها تبدیل شده، دست به ریسک هم زده است.
ترکیب تازه بازیگران
«مانکن» در شرایطی ساخته شده که محصولات شبکه خانگی در جذب اندک ستارهها و اعتبارهای باقی مانده در سینما از هم سبقت میگرفتند و با ستارههای پرشمارشان شکست میخوردند. «مانکن» برای زوج اصلیاش یک ترکیب پر ریسک رفت: امیرحسن آرمان و نازنین بیاتی هیچ وقت به عنوان زوج اصلی یک فیلم در کنار هم امتحان نشده بودند و حضورشان کنار فرزاد فرزین و بازیگران با تجربه در نقشهای تازه از لحاظ ترکیب بازیگران به نتیجهی مطلوب رسید. درست در شرایطی که تهیهکنندگان سینمای ایران و اغلب فیلمهای جشنواره فجر کمترین ریسکی برای سپردن نقشها به چهرههای تازه و یا استفاده بازیگران شناخته شده خارج از کلیشههای مرسوم قبول نمیکنند. «مانکن» بدون عیب نیست، نقدهای وارده به آن هم اشتباه نیست اما ویژگیهایی دارد که میتوان به سینمای از مسیر خارج شده ایران دیدنش را پیشنهاد کرد.
نویسنده:بهنام شریفی