در مورد انتخابات آمریکا اگر فرض را بر این بگذاریم که رئیسجمهور منتخب و نهایی از حزب دموکرات بوده و سکان قوه مجریه را بهدست خواهد گرفت رویکردهای متعددی قابل تصور است.
یکی از رویکردها نگاه خوشبینانه به این نتیجه است به این معنی که شاهد ایجاد تحول عمدهای در مورد عملکرد آمریکا در قبال سایر کشورها و بهویژه جمهوری اسلامی ایران خواهیم بود و در مقابل این رویکرد نیز یک نگاه واقعبینانه، قابلتصور است.
در مورد نگاه خوشبینانه باید گفت که این نوع نگرش میتواند در آینده خطراتی را برای کشور ایجاد کرده و امیدی واهی در زمینه روی دادن اتفاقات خوب ایجاد کند که به تبع این امید واهی، هزینههایی نیز ایجاد شده و نتایج آن بعدها نیز قابلجبران نخواهد بود.
این در حالی است که سیاست خارجی آمریکا واحد است؛ سیاست خارجی هیچ حزبی در آمریکا با دیگری متفاوت نیست بهخصوص دو حزب جمهوریخواه و دموکرات که مردم مجبور به رای دادن به یکی از آنها هستند.
زمانی که رئیسجمهور از حزب جمهوریخواه در مسند قدرت قرار دارد، تنشهای بسیاری در عرصه بینالملل ایجاد میشود بهویژه در زمان ریاستجمهوری ترامپ، شاهد خروج وی از توافقهای بینالمللی و زیر پا گذاشتن تعهداتش از جمله در مورد برجام، معاهده آب و هوایی پاریس، نفتا و… بودیم.
نکتهای که باید در مقابل به آن توجه داشت تجربه دوران ریاستجمهوری دموکراتهاست. در این دورهها روسای جمهور در ظاهر وعدههای مثبتی دادهاند و تلاش کردهاند در مورد حقوق بشر و دموکراسی، ظاهرسازی کنند اما با دقیق شدن به رفتار آنها میبینیم اغلب تحریمهای شدید در همین دوران بهویژه در زمان ریاستجمهوری اوباما و کلینتون اعمال شده و حتی حملات بسیاری به کشورها صورت گرفته و تحریمهایی
نهادینه شده است.
بنابراین باید در سیاست داخلی و خارجی کشور تمام این فاکتورها و واقعیات لحاظ شود، از خوشبینی و بدبینی صحبتی نمیکنم اما تمام این مولفهها باید درنظر گرفته شود، چرا که دو حزب موجود در آمریکا سیاست واحدی را دنبال میکنند و قرار نیست شاهد آورده مثبتی برای روابط میان دو کشور جمهوری اسلامی ایران و آمریکا باشیم و سکانداران حکومت در آمریکا احترام بیشتری برای سایر کشورها قائل شوند.
قطعا باید نگاهی به تاریخ داشته باشیم تا دچار اشتباهات تکراری نشویم، نباید براساس نگاه خوشبینانه تصور شود که قرار است فردی با تفاوتهای بسیار، رئیسجمهور آمریکا باشد.