یکشنبه , ۲ ام دی ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۸:۰۳ بعد از ظهر به وقت تهران

دوپینگ بی‌ نتیجه شبکه ۳

سریال دوپینگ با حضور بازیگران خوبی همچون هادی حجازی فر، شبنم مقدمی ، محمد بحرانی و نیما شعبان نژاد با وجود شروع خوبی که داشت، در ادامه نتوانست انتظارات را برآورده کند و در اخر نیز از پایان بندی بسیار ضعیفی برخوردار بود …

https://www.dustaan.com/files/uploads/2020/03/%D8%B3%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%84-%D8%AF%D9%88%D9%BE%DB%8C%D9%86%DA%AF-%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%D8%A8%DA%A9%D9%87-3.jpg

پایان‌بندی سریال رضا مقصودی چه کیفیتی داشت و پایان زودهنگام تصویربرداری‌ چه لطمه‌ای به آن زد؟

پیش‌نویس خودکار

مائده کاشیان – سریال «دوپینگ» که از اواخر اسفندماه روی آنتن شبکه سه رفته بود، شنبه‌شب به پایان رسید. در ابتدای سریال می‌شد با توجه به  ایده خوب قصه و داستان فانتزی مجموعه، روی جذابیت اش حساب کرد اما هرچه داستان پیش رفت، انتظارات را برآورده نکرد و شنبه‌شب با پایان‌ بدی که داشت، به آخر رسید. در ادامه نگاهی به پایان‌بندی «دوپینگ» داشته‌ایم.
چرخه تکراری اتفاقات
سریال «دوپینگ» قصه پرجزئیات و منسجمی را دنبال نمی‌کرد که انتظار داشته باشیم از دیدن قسمت آخر غافلگیر شویم. ایده اولیه سریال درباره دو شخصیت بود که با خوردن قرصی توانایی عجیبی در نفوذ روی افراد و قدرت بدنی بالا، پیدا می‌کردند، ولی این موضوع به خوبی بسط داده نشده بود و مخاطب چندین قسمت شاهد اثر قرص بود که از یک جایی به بعد جذابیت اولیه را از دست داد. قسمت‌های پایانی هم به فشارهای «توران» برای دزدی از طریق «شیوا»، دزدی‌های متعدد «شیوا» و تلاش پلیس برای پیدا کردن او گذشت و این چرخه مدام تکرار شد.
روایت قصه به جای دیدن اتفاقات
«پول‌های مال‌باخته‌ها را پس دادیم»، «زودتر از موعد آزاد شدم»، «بابا خانه را فروخت تا پول مال‌باخته‌ها را پس بدهد»، این‌ها جملاتی بودند که قسمت آخر در قالب نریشن از زبان «شیوا» بیان شدند و مخاطب شاهد هیچ کدام از آن‌ها نبود. هرچند که گفتیم انتظار دیدن اتفاق ویژه‌ای را در پایان سریال نمی‌کشیدیم اما قرار هم نیست همان چند اتفاق جزئی مربوط به سرنوشت شخصیت‌ها را در سریال نبینیم و در عوض در قالب نریشن بشنویم. انتظار مخاطب از تماشای سریال این است که شاهد وقوع اتفاقات باشد نه این که یکی از شخصیت‌ها، قصه را برایش روایت کند.
سرنوشت نصفه و نیمه شخصیت‌ها
درباره سرنوشت شخصیت های «توران» و «فریدون» از زبان «شیوا» شنیدیم که مجبور شده‌اند خانه قدیمی خود را برای جبران خسارت بفروشند و از یکدیگر جدا نشده‌اند، این که آیا به دلیل دست داشتن‌ در سرقت‌های «شیوا» مجازات شده‌اند یا خیر، اصلا مجازات آن‌ها چه بوده و چه زمانی انجام شده را احتمالا مخاطب باید در ذهن خود بازسازی می‌کرده! سرنوشت «زکریا» هم با اکتفا به سکانسی که نشان می‌داد با زنی بزرگ تر از خودش ازدواج کرده و صاحب فرزند شده، روشن شد و این که برای او به عنوان سازنده قرص‌ها چه اتفاقی  افتاد را نمی‌دانیم.
پیام‌های آموزنده «کامران» و «شیوا»
بدترین قسمت یک فیلم یا سریال، شعارهایی‌ است که شخصیت‌های قصه در قالب دیالوگ‌های گل‌درشت سر می‌دهند و پیام‌های اخلاقی را یادآوری می‌کنند. وقتی این نکات آموزنده از طریق نریشن گفته شود، بیشتر توی ذوق مخاطب می‌زند. در یکی از سکانس‌های قسمت پایانی، وقتی «شیوا» و «کامران» تصمیم گرفتند قرص‌ها را دور بیندازند، همه نکات آموزنده و اخلاقی سریال با این مضمون که اگر لیاقت و توانایی داشته باشی به خواسته‌ات می‌رسی و اگر حرف حق بزنی دیگران حرفت را قبول می‌کنند، از زبان این دو شخصیت مطرح شد.
پایانی شتاب‌زده
«دوپینگ» قرار بود ۳۰ قسمت باشد، اما شیوع ویروس کرونا برنامه‌ریزی‌ها را به هم ریخت. پس از شیوع بیشتر ویروس، تعداد قسمت‌های سریال کمتر شد و تصویربرداری آن ۱۲ فروردین به پایان رسید. کمتر شدن تعداد قسمت‌های سریال، باعث شد این مجموعه پایان سرهم‌بندی‌شده‌ای داشته باشد. «پایتخت ۶» هم به چنین سرنوشتی دچار شد و پایان آن تا تصویربرداری قسمت‌های آخر نیمه‌کاره ماند. شاید بهتر است تلویزیون سریال‌هایی که آماده پخش است را روی آنتن بفرستد تا سریال‌ها نیمه‌تمام نمانند.

امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *