دیگر نمی توانم رفتارهای وحشتناک همسرم را تحمل کنم. نه تنها خودم امنیت جانی ندارم بلکه می ترسم بلایی بر سر نوزاد یک ماهه ام بیاورد چرا که همسرم پس از نوشیدن مشروبات الکلی دست به کارهای هولناکی می زند تا حدی که …
این ها بخشی از اظهارات زن جوانی است که با سروصورت خون آلود خود را به کلانتری شهرک ناجای مشهد رساند و سراغ افسر نگهبان رفت او در حالی که از شدت ترس بر خود می لرزید و قانون را پناهگاه مطمئنی یافته بود با تشریح یک حادثه تلخ گفت: من کارشناس ارشد یکی از رشته های زیرمجموعه پزشکی هستم و در یک بیمارستان معتبر کار می کنم اما همسرم که شغل آزاد دارد و اهل یکی از شهرستان های خراسان رضوی است در منزل مسکونی مشروبات الکلی مصرف می کند و در همان حالت مستی مرا کتک می زند، امروز نیز بعد از نوشیدن مشروب با چوب به جانم افتاد و مرا با سروصورت زخمی از خانه بیرون انداخت. او سپس تهدیدم کرد که با چوب به سر نوزاد یک ماهه ام می زند. اکنون من نگران جراحت ها و زخم های سروصورت خودم نیستم ولی می ترسم در همین مدت کوتاه که خودم را به کلانتری رساندم بلایی سر فرزندم آورده باشد و …
افسر نگهبان وقت کلانتری با شنیدن اظهارات دردناک این زن جوان بلافاصله دستور بررسی موضوع توسط نیروهای گشت انتظامی را صادر کرد. لحظاتی بعد خودروهای پلیس برای نجات جان یک نوزاد آژیرکشان عازم خیابانی در منطقه آزادشهر مشهد شدند.در حالی که نگرانی در چهره نیروهای انتظامی موج میزد، همه امکانات پلیسی را برای پیشگیری از وقوع یک حادثه تلخ به کار گرفتند. زن جوان از درون خودروی پلیس ماموران را به نشانی منزلش راهنمایی می کرد. وقتی نیروهای پلیس آرایش عملیاتی به خود گرفتند یکی از افسران کارآزموده زنگ منزل را به صدا درآورد. مرد ۴۰ ساله که متوجه حضور پلیس شده بود ناگهان فریاد کشید «اگر کسی به در منزلم نزدیک شود هدف تیر قرار می گیرد!»در همین هنگام صدای شلیک یک تیر نیروهای انتظامی را به تکاپو واداشت. زن جوان با شنیدن صدای گلوله اشک هایش سرازیر شد و این ماجرای خانوادگی شکل حادتری به خود گرفت. با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع سرپرست گروه های عملیاتی ضمن کسب دستورات تلفنی از قاضی دکتر رحمانی (معاون دادستان مرکز خراسان رضوی) برای ورود به منزل، مراتب را به سرهنگ فیاضی (رئیس کلانتری شهرک ناجا) نیز اطلاع دادند. دقایقی بعد با حضور فرماندهان انتظامی گروه های ویژه ای از یگان امداد نیز عازم محل شدند. زمان به سرعت سپری می شد که با تدابیر سرکلانتر، نیروهای انتظامی به حالت آماده باش درآمدند و در همین حال فرمانده با همکاری زن جوان و به صورت تلفنی با مرد ۴۰ ساله وارد گفت وگو شد. چند دقیقه بعد این تدابیر کارساز شد و نیروهای انتظامی مرد ۴۰ ساله را به همراه نوزاد یک ماهه درحالی به بیرون از منزل کشاندند که هیچ گونه درگیری رخ نداد. وقتی حلقه های قانون به دستان «محمود» گره خورد، گروه ویژه ای از نیروهای کلانتری ناجا با دستور مقام قضایی به بازرسی منزل پرداختند که در نتیجه یک شیشه مشروبات الکلی، یک قبضه سلاح شکاری، یک قبضه سلاح چخماقی قدیمی سرپر به همراه یک قبضه شمشیر، تعدادی فشنگ ساچمه ای و یک عدد پوکه کشف و ضبط شد. زن جوان درحالی که هنوز اشک می ریخت نوزادش را در پناه قانون به آغوش کشید و بدین ترتیب نیروهای انتظامی همزمان با پایان این عملیات مرد ۴۰ ساله را به کلانتری هدایت کردند اما او درحالی که همه این حوادث را به نوعی انکار می کرد درباره شلیک یک تیر هوایی در داخل منزل گفت: اسلحه شکاری من دارای مجوز رسمی است آن لحظه مشغول تمیزکردن اسلحه بودم و از این که فشنگی داخل آن است، اطلاع نداشتم به همین دلیل ناگهان گلوله شلیک شد! الکل های کشف شده نیز که طبی است برای ضدعفونی کردن سطوح آلوده به کار می بردم و هیچ گونه مشروبی هم مصرف نکردم از سوی دیگر شکایت همسرم را قبول ندارم و …
شایان ذکر است، تحقیقات پلیس درحالی با دستور رئیس کلانتری درباره این آشوب هولناک ادامه یافت که بررسی های پلیس از مصرف مشروبات الکلی توسط مرد ۴۰ ساله حکایت داشت و …
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی