دغدغه آشتی دادن اهالی پایتخت با کتاب و کاهش فقر شهر در زمینه کتابخانه، ۲ عامل انگیزهبخشی بود که گروهی از همشهریان خوشذوق را به سمت ایجاد نخستین کافه کتابخانه شهر سوق داد. در هفته کتابخوانی سری به کافه کتاب دارالخلافه در خانه ۹۰ ساله «مهینالمُلک» بزنید.
حضور در کافه کتاب «دارالخلافه» که چند ماهی است در خانه موقوفه مهینالملک، داماد مظفرالدین شاه دایر شده، حکایت یک تیر و چند نشان است؛ با قدم گذاشتن روی کفپوشهای خشتی دالان باریکی که میرساندت به یک حیاط مصفا، حس میکنی پرتاب شدهای به تهران حدود ۱۰۰ سال قبل با همه عناصر باصفایش؛ از دیوارهای کاشیکاریشده، حوض لاجوردی با ماهیهای قرمز بازیگوش داخلش و تلنبه دستی کنارش و چرخهای طوافی با یک دنیا خاطره گرفته تا سماورهای قدیمی، جام و شمعدانهای برنجی و شیشهای و چراغهای والور. اما این همه ماجرا نیست. قدم به اندرونی که بگذاری، با مجموعهای از زیباییهای فرهنگی غافلگیر که نه، پذیرایی میشوی؛ از کتابها و مجموعه مجلات قدیمی و نسل اولیه تلویزیون، رادیو و دوربینهای عکاسی تا عکسها و نقشههای کمتر دیدهشده از محلههای دارالخلافه تهران و موسیقی اصیل ایرانی. اینجا درست در کنار یکی از شلوغترین نقاط مرکزی پایتخت و در خانهای ۹۰ ساله، با گردآوری مجموعهای از نابترین کتابهای ایرانی و خارجی و کمیابترین مجموعههای چاپی، نخستین کافه کتابخانه تهران برای افرادی که دلشان یک کنج آرام برای مطالعه میخواهد، برپاشده؛ فضای دلنشینی که دوستداران کتاب و فرهنگ را دعوت میکند به ضیافت کتاب و قهوه در حالوهوای عودلاجان و سنگلج و ارگ.
گشتیم، نبود، ایجاد کردیم
پای صحبتهایش بنشینی، میتواند مجموعهای از عوامل را بشمارد که ترغیبش کرد زحمت و هزینه سنگین احیای یک خانه موقوفه با عمر حدود یک قرن را به جان بخرد و فضایی با محوریت کتاب و کتابخوانی راهاندازی کند. اما زود میرود سر اصل مطلب و میگوید: «در محدوده مرکزی تهران (منطقه ۱۱) که همان هسته مرکزی تهران قدیم و دارالخلافه تهران محسوب میشود، تا دلتان بخواهد بیمارستان و مراکز تجاری و بازارهای خرید وجود دارد اما هرچه جستوجو کنید، کتابخانه مناسبی پیدا نمیکنید. این کاستی باعث شد ایده راهاندازی مجموعهای برای علاقهمندان کتاب در این محدوده به ذهنم برسد. شاید گفتهشود کافه کتاب در تهران زیاد داریم. اما اینجا در واقع، کافه کتابخانه است و نیت اصلی ما آشتی دادن شهروندان تهرانی با کتاب است.» «بهزاد یعقوبی»، مؤسس کافه کتاب دارالخلافه که خود هم دستی بر آتش کتاب و نویسندگی دارد و مجموعه ۳ جلدی گنجینههای دارالخلافه به قلم او بهتازگی رونمایی شده است، ازجمله شیفتگان هویت تاریخی تهران و علاقهمندان احیای خانههای موقوفه هم به حساب میآید. راز انتخاب یک خانه قدیمی و فراموششده و احیای آن برای دایر کردن کافه کتاب موردنظرش را باید در همین عشق و علاقه جستوجو کرد: «برای دایر کردن کافه کتاب موردنظرم درمیان خانههای اوقافی محدوده دارالخلافه تهران (مناطق ۱۱ و ۱۲) شروع به جستوجو کردم و ویژگیهای خانه موقوفه مهینالملک نظرم را جلب کرد. جالب است که دارالخلافه تهران ۶ محله داشت. وقتی به این خانه آمدم، دیدم ۵ اتاق در حیاط پشتی و یک اتاق در قسمت جلوی خانه دارد. این تناسب نظرم را جلب کرد و این ملک را انتخاب کردم و تصمیم گرفتم هر اتاقش را به نام یکی از محلههای ۶ گانه دارالخلافه نامگذاری کنم.»
غوطهور در دریای کتاب!
ماجراهای کافه کتابخانه دارالخلافه، نه از حیاط دلگشا و اتاقهای چشمنواز و نوستالژیک آمادهشده برای پذیرایی، بلکه از کتابخانه کمنظیرش شروع میشود؛ همانجا که یعقوبی با ۳ هزار جلد کتاب متنوع و ارزشمند از گنجینه شخصیاش، دوستداران کتاب را به چالشی دلچسب دعوت کرده است. در این فضای محصورشده با دریایی از کتاب که قرار میگیریم، مفهوم «کافه کتابخانه» برایمان معنادارتر میشود. یعقوبی جلد دوم «سالارنامه ناصرالدین شاه» چاپ سال ۱۲۹۰ قمری را که بعد از میکروبزدایی با دقت خاص نگهداری میشود، نشان میدهد و میگوید: «ما در این کتابخانه مجموعهای از کتابهای چاپ سنگی داریم که گردآوری آنها سالها طول کشیدهاست. سالارنامه، خاطرات احتشامالسلطنه و سفرنامه اوژن، ازجمله این کتابهاست.» لغتنامهها و دایرهالمعارفهای مهم ازجمله نخستین نسخه چاپی لغتنامه دهخدا در سال ۱۳۲۵، کتابهای ارزشمند ادبی، مذهبی و سیاسی، کتابهای مرجع و کتابهای تخصصی حوزه سینما، بخش دیگری از این گنجینه ارزشمند است. اما حکایت کتابهای تاریخی کتابخانه کافه کتاب دارالخلافه، چیز دیگری است: «کتابهای تاریخی این کتابخانه، کتابهای مرجع است؛ اینجا ۷۸ جلد کتاب و ۱۰ جلد مقالات معروف تاریخ معاصر داریم که میتواند بهترین منبع برای دانشجویان تاریخ باشد. نسخه اصلی برخی کتابهای تاریخی ارزشمند مانند مرآت البلدان هم بر غنای کتابخانه ما افزوده است.»
دیدار با نسل اول روزنامههای ایرانی
اگر شما هم از علاقهمندان ورق زدن آرشیو مطبوعات قدیمی و خواندن مقالاتی به قلم مرحوم دهخدا، میرزا جهانگیر صور اسرافیل و ملکالمتکلمین هستید، پیشنهاد میکنیم حتماً سری به کتابخانه کافه کتاب دارالخلافه بزنید: «در این کتابخانه تدارک ویژهای برای پژوهشگران عرصه مطبوعات دیدهایم. دوره کامل نخستین روزنامههای ایران ازجمله دولت علیه ایران، وقایع اتفاقیه، صور اسرافیل، شرف، مرآت السفر، تربیت و شرافت را در دسترس علاقهمندان و پژوهشگران قرار دادهایم و این افراد علاوه بر مشاهده نسخههای اصل این روزنامههای قدیمی، میتوانند از نسخههای افست این روزنامهها برای تکمیل تحقیقات خود استفاده کنند.» اما این همه داراییهای ارزشمند آرشیو غنی مطبوعات این کتابخانه نیست. به گفته یعقوبی، نشریات ادبی و هنری هم جایگاه ویژهای در این کتابخانه دارند، مجلاتی که گاه کلکسیونرها هم موفق به جمع آوری مجموعه کامل بعضی از آنها نمیشوند: «دوره کامل مجلههای هنر و مردم، سپیدوسیاه (شامل ۱۲۶۸ شماره در دهه ۴۰ و ۵۰)، یادگار، معارف اسلامی (اولین مجله سازمان اوقاف) و مجله یغما (از سال ۱۳۲۷ تا ۱۳۵۷) و برخی از شمارههای مجلههای آدینه و ایرانشهر هم در این بخش عرضه شده است.»
خوراکی میل ندارید؟ بفرمایید غذای روح!
«ما در این کافه کتاب هیچوقت نگاه اقتصادی نداشته و نداریم. تا امروز از هیچ نهادی کمک نگرفته و انتظار کمک هم نداشتهایم چون میخواهیم مستقل باشیم. البته با مشکلات فراوانی هم مواجه شدهایم که نمونه آخر آن، قطع آب کافه و صدور قبض ۴۳ میلیون تومانی برایمان بوده. مشکلی که دلیلش را تغییر کاربری ملک مسکونی به تجاری عنوان کردند و وقتی گفتیم ما مجوز فرهنگی داریم، گفتند: متولی امر فرهنگ در شهر، شما نیستید!» یعقوبی لبخند بر لب ادامه میدهد: «اما ما از رسالت خود در حوزه فرهنگ بهدلیل این مشکلات دست برنمیداریم. جالب است بدانید در ابتدا هم از طرف سازمان میراث فرهنگی برای مجموعه ما مجوز سفرهخانه سنتی صادر کردند اما نپذیرفتیم و آنقدر پیگیری کردیم تا بالاخره مجوز «واحد پذیرایی فرهنگی» گرفتیم. واقعاً دغدغه ما چیزی فراتر از درآمدزایی است. به همین دلیل است که در این کافه، خبری از قلیان، سیگار و غذا نیست.» مدیر کافه کتابخانه دارالخلافه به مهمترین وجه تمایز این مجموعه با سایر کافهها اشاره کرده و میافزاید: «در این کافه، هیچ اجباری برای دادن سفارش خوراکی نیست. افراد میتوانند بدون پرداخت هیچگونه هزینهای کتاب مورد نظرشان را از کتابخانه تحویل گرفته و در فضای کافه مطالعه کنند. اگر دوست داشتند، میتوانند برای حمایت از کافه کتاب، خوراکی هم سفارش دهند اما کسی آنها را مجبور به این کار نمیکند. اما از آن طرف، برای کسانی که در کتابخوانی استمرار داشتهباشند، تخفیفهایی در هزینه خوراکیها درنظر میگیریم.»
یک فضای دنج برای لذت بردن از کتاب
سری به فضای کافهای مجموعه میزنم. در آرامش دلپذیر اتاقها و زیر نوای دلنشین موسیقی اصیل ایرانی، عدهای سرگرم مطالعه کتاب هستند. از حالوهوای این کافه کتاب که میپرسم، «فاطمه زارع اهری» با هیجان میگوید: «برایم خیلی جالب است که در یک منطقه مسکونی چنین کافهای ایجاد شده است. صرفنظر از فضای زیبایش که به شنیدههای من از تهران قدیم عینیت بخشیده، بهخاطر کتابهای ارزشمند کتابخانه، شیفته این کافه کتاب شدهام؛ اینها همان کتابهایی است که همیشه دوست داشتم بخوانم و امکان دسترسی به آنها را نداشتم. اینجا در یک آرامش خاص، فارغ از تمام شلوغیهای بیرون، میتوانم چند ساعتی در یک فضای دنج بنشینم و کتاب بخوانم و گهگاه از جلسات مفیدی مانند حافظ خوانی هم بهره ببرم. این خیلی باارزش است.»
بیا با هم حرف بزنیم
«در چند بار حضور در این کافه کتاب، متوجه شدهام اعضای این مجموعه در کار نویسندگی، نقاشی و تئاتر هستند. به همین دلیل اینجا که میآیم، احساس آرامش میکنم و علاوهبر لذت بردن از فضای نوستالژیک و کتابخانه غنی، فرصت پیدا میکنم با انسانهای اهل فرهنگ و هنر و مطالعه صحبت و تبادلنظر کنم و از آنها یاد بگیرم. این خیلی دلگرمکننده است که میبینم جایی وجود دارد که اهالیاش دغدغهمند حوزه کتاب و فرهنگ هستند.» «محمود تهرانی» استاد دانشگاه ادامه میدهد: «جامعه ما و شهروندان به چنین فضاهایی نیاز دارند. خوب است از چهرههای شناختهشده در حوزه کتاب و تاریخ و فرهنگ دعوت شود به اینجا بیایند، با مردم صحبت کنند و به سئوالاتشان پاسخ دهند. حضور این شخصیتهای اثرگذار، حضور پررنگتر شهروندان را هم در این فضای فرهنگی به دنبال خواهد داشت.»
کتابم را در این فضای دلنشین مینویسم
«هیچوقت فکر نمیکردم گذرم به یک کافه بیفتد اما کافه کتاب دارالخلافه، نظرم را تغییر داد. حالا هفتهای ۲،۳ مرتبه به اینجا میآیم و از فضای دلنشینش بهره میبرم.» «اعظم اردیبهشت» ۵۴ ساله که در زمینه طب سنتی فعال است، با شوق و ذوقی خاص یکی از میزهای حیاط را برای نشستن انتخاب میکند و ادامه میدهد: «اینجا میآیم و در این آرامش، کتابی را که در زمینه طب سنتی در دست نگارش دارم، تکمیل میکنم. حتی چیزی هم سفارش نمیدهم و کارکنان این کافه هم هیچوقت اعتراض نمیکنند.» او هم معتقد است فضای کافه، میتواند فقط فضای گپوگفت و استفاده از خوراکیها نباشد: «به مدیر کافه کتاب پیشنهاد کردهام وقتی یک مشتری دمنوش سفارش میدهد، خوب است هنگام ارائه سفارشش بهصورت خیلی خلاصه از فواید آن دمنوش برایش گفتهشود. بهاینترتیب حتی حضور در کافه هم کاربردی میشود.»
Looking for a library? Come here
دارالخلافهایها که بهخوبی از موقعیت جغرافیایی و تاریخی ملک مهینالملک باخبرند، حتی پیشبینی حضور گردشگران و مهمانان خارجی را هم در کافه کتابشان کردهاند. مدیر کافه کتاب با اشاره به کتاب ۱۰ جلدی «گوته» چاپ ۱۸۴۰ میلادی در یکی از قفسهها میگوید: «در هنگام آمادهسازی کتابخانه، ۴۷۰ جلد از رمانهای معروف دنیا به زبانهای انگلیسی، فرانسوی، ایتالیایی، اسپانیایی و آلمانی بهاضافه کتابهایی به زبان انگلیسی در گروه سنی کودکان نیز تدارک دیدیم تا اگر یک گردشگر هم گذرش به اینجا افتاد، بتواند از کافه کتاب ما استفاده کند.» این پیشبینی هوشمندانه، مؤثر هم افتاد: «در عمر چند ماهه کافه کتاب، به دفعات میزبان گردشگران خارجی بودهایم که یا قبل از سفر به ایران از طریق اینستاگرام با کافه کتاب ما آشنا شده یا با راهنمایی تورهای گردشگری مهمان ما شدهبودند. هفته گذشته ۵ گردشگر آمریکایی مهمان ما بودند، چند وقت قبل هم یک خواهر و برادر فرانسوی و همه آنها در بازدید از بخشهای مختلف کافه کتابخانه، علاوهبر اینکه مجذوب تزیینات تداعیکننده جاذبههای معماری تهران قدیم شدهبودند، برایشان بسیار جالب بود که ما کتابهایی هم به زبانهای خارجی در کتابخانهمان داریم.»
اجاره ملک موقوفه از کارمند ناسا بهشرط کار فرهنگی
یکی از ویژگیهای کافه کتاب دارالخلافه این است که در یک خانه موقوفه دایر شده است. بهزاد یعقوبی که در سالهای گذشته بهعنوان امین ۷ موقوفه بزرگ بازار تهران و نماینده اداره ناحیه ۳ بازار تهران با سازمان اوقاف همکاری داشته و چندی قبل نیز کتاب «واقفان دارالخلافه» به قلم او به چاپ رسیدهاست، میگوید: «این خانه، موقوفه مهین الملک، داماد مظفرالدین شاه است و تمام درآمدهای حاصل از محل اجاره آن به مصرف امور درمانگاه خیریه «مهینیه» در میدان شهدا میرسد. ما این خانه را با هزینه کاملاً شخصی اجاره، احیا و تجهیز کردهایم. خوب است بدانید متولی این ملک، دکتر اسلامی است که از سال ۱۳۵۲ کارمند ناسا بوده و مدتی است توسط دولت ترامپ ممنوعالورود شده است. ایشان حاضر نبود این ملک را به افرادی اجاره دهد که کاربری مسکونی یا مواردی مثل رستوران برای این خانه درنظر داشتند و شرط کردهبود این ملک موقوفه را فقط به کسی اجاره میدهد که قصد کار فرهنگی تاریخی داشتهباشد.» مدیر جوان کافه کتاب میافزاید: «با اینکه به لحاظ قانونی و شرعی هیچ دینی به گردن ما نبود که نامی از موقوفه در سردر کافه کتاب بیاوریم اما اخلاق حکم میکرد این موضوع را مراعات کنیم. بنابراین هم اسم مرحوم مهینالملک را در سردر قید و هم عکسش را در ورودی کافه نصب کردیم.»
قدیمیترین وقفنامه تهران و ۲ هزار و ۴۰۰ سند وقفی دیگر
«ما در این کتابخانه، آرشیوی جامع شامل ۲ هزار و ۴۰۰ سند وقفی اسکن شده، یعنی تقریباً کل سندهای وقفی تهران را در اختیار داریم. اگر حدود ۴۰ جلد کتاب تخصصیمان در حوزه وقف را هم به این اسناد اضافه کنید، میتوان گفت در کتابخانه کافه کتاب دارالخلافه مجموعه کاملی در حوزه قوانین، موضوعات و چهرههای درخشان وقف برای پژوهشگران این عرصه آمادهشده است.» یعقوبی با اشاره به قدیمیترین وقفنامه تهران متعلق به «ملأ محمد مقیما رازی» مربوط به سال ۱۰۶۰ هجری قمری و سندی به خط فتحعلی شاه که در این کافه کتاب نگهداری میشود و حتی در آرشیو کتابخانه ملی موجود نیست، ادامه میدهد: «وقف، میراث ماندگار و صدقه جاریه است و در گذشته در نظر اهالی تهران جایگاه خاصی داشتهاست. کافی است بدانیم در نخستین آماری که در حدود سال ۱۲۸۶ شمسی از دارالخلافه تهران ارائه شد، تهران ۱۵۶ هزار نفر جمعیت داشته و از این تعداد، ۱۳۰۰ نفر واقف بودهاند که آمار قابل تاملی است. این نشان میدهد عوام و خواص جامعه آن روز تهران در امور اجتماعی سهیم بوده و کمبودهای شهر در زمینههایی مانند حمام، مسجد، آبانبار و… را از طریق سنت حسنه وقف جبران میکردند.» نویسنده کتاب واقفان دارالخلافه میافزاید: «تنوع وقف، بسیار زیاد است و ۷۰۰ نوع نیت وقف داریم. بهطور کلی وقف، یعنی حبس مال، و این مال، هرچیزی میتواند باشد، نه برخلاف تصور عموم، فقط ملک. خیّران میتوانند هر مالی که دارند را بر اساس نیاز روز، وقف کنند. مثلاً یک گروه پژوهشی میتوانند نتیجه چند سال تحقیق و پژوهش خود را وقف عام کرده و در دسترس تمام دانشجویان قرار دهند. یک گروه مردمنهاد میتواند مرکزی دایر کرده و آن را برای آموزش درس و حرفه برای کودکان کار وقف کند و…»
وقتی آقای کارگردان کتابهایش را به کافه کتاب هدیه داد
«استاد مجید مجیدی که یکی از مفاخر سینمای ایران است، چند بار در کافه کتاب ما حضور پیدا کردهاند. ایشان که از حضور در بخشهای مختلف این مجموعه، خوشحال و هیجانزده بودند، هدیهای به ما دادند که باعث شد همیشه حضورشان را اینجا احساس کنیم.» یعقوبی ادامه میدهد: «استاد مجیدی یکبار گفتند: حال خوبی که از این فضا گرفتم، باعث شد از گنجینهای که دلبستگی فراوانی به آن دارم، بگذرم. ایشان گنجینه کتابهای شخصیشان در حوزه سینما را به کتابخانه ما هدیه کردند که افتخار بزرگی برای ماست. میگفتند: این کتابها سالهاست با من است و دلم نمیآمد آنها را از خودم دور کنم اما شما یک قفسه برای آن در کتابخانهتان آماده کنید.» کافه کتابخانه دارالخلافه، از این قبیل مهربانیها کم ندیدهاست: «روزی که یک مادر ۸۳ ساله با زحمت فراوان خود را از غرب تهران به اینجا رساندهبود را هم فراموش نمیکنم. آن خانم فرهیخته هدیه ارزشمندی هم برایمان آوردهبود؛ کتاب قصائد عمر خیام چاپ سال ۱۳۱۰ با شرح مرحوم سعید نفیسی. ایشان میگفتند: برگبرگ این کتاب برای من خاطره است و آن را با عشق به کتابخانه شما هدیه میکنم.»
کتاب و فرهنگ، ناجی شبهای مرده تهران
«ما با تلاش فراوان و هزینه شخصی، مجموعه کاملی از کتابهای مهم در زمینههای مختلف را در این کافه کتاب گردآوری کرده و بهصورت رایگان در اختیار علاقهمندان قرار دادهایم تا کمک کنیم کتابخوانی وارد زندگی تهرانیها شود. در شرایطی که دسترسی به مراکزی مانند کتابخانه ملی برای عموم شهروندان سهل و آسان نیست، میتوان روی ایجاد فضاهایی مانند این کافه کتاب در بافت تاریخی تهران قدیم کار کرد.» مؤسس کافه کتاب دارالخلافه میافزاید: «درباره بازگشت زندگی به شبهای تهران فراوان شنیدهایم. اما آیا شبهای تهران با فروش کوکتل و همبرگر در خیابان سی تیر احیا میشود یا با توجه به فرهنگ شهر؟ واقعیت این است که تا برای فرهنگ تهران کاری نکنیم، این مشکل رفع نخواهد شد.» یا آیا گرچه پیوند زدن تهرانیها با دنیای کتاب و کتابخوانی، دغدغه اصلی اهالی کافه کتاب دارالخلافه است اما از برنامهریزی ویژه برای برگزاری برنامههای فرهنگی در این فضای خاص هم غافل نبودهاند: «قصد داریم هر هفته حداقل یک برنامه فرهنگی ویژه با حضور چهرههای شناختهشده در کافه کتاب برگزار کنیم. نخستین برنامه ما همزمان با روز فرهنگ پهلوانی با حضور بزرگانی مانند حاج محمدرضا طالقانی برگزار شد. این دغدغه را با برگزاری جلسات حافظ خوانی و مثنویخوانی با حضور کارشناسان ادامه دادهایم و برنامههای متنوعتری نیز در دست اجرا داریم ازجمله جلسات تهران شناسی، قصهخوانی با محوریت ماجراها و شخصیتهای محلههای قدیمی تهران و نیز جلساتی ویژه با حضور استاد عبدالله انوار با موضوعاتی از قبیل قنوات و نسخ خطی و هویت تاریخی تهران قدیم.»
/خبرگزاری فارس