شنبه , ۱ ام دی ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۱۱:۲۲ قبل از ظهر به وقت تهران

رمز موفقیت نرگس آبیار از زبان خودش!

نرگس آبیار از کارگردانان سرشناس و موفق کشورمان ،می‌گوید از همان بچگی دوست داشته نویسنده شود و با اشتیاق پیگیر این حرفه هم بوده و هست. هر چند بعد به سمت فیلمسازی می‌رود و اکنون به یکی از کارگردانان موفق سینمای ایران تبدیل شده است.

جام جم آنلاین: با نرگس آبیار هم‌صحبت شدیم تا برایمان از تجربه‌های زندگی‌اش بگوید و این‌که چگونه به جایگاهی که امروز دارد، رسیده است.
رمز موفقیت خانم کارگردان از زبان خودش

رمز موفقیت نرگس آبیار از زبان خودش!

به عنوان یک فیلمساز که هم تجربه ساخت چند فیلم را دارید و هم کسب جوایز زیادی از جشنواره‌‌ های داخلی و خارجی، به نظرتان خانم‌ها برای موفقیت چه مسیری را بهتر است برای داشتن زندگی خوب و موفق طی کنند؟

شرایط امروزی جامعه ما برای موفقیت زنان بهتر از گذشته است. دید خانواده‌ها بازتر شده و به زنان اجازه فعالیت‌های اجتماعی بیشتری داده می‌شود. هر چند هنوز هم در شهرهای کوچک و خانواده‌هایی که فضای بسته‌تری دارند باز هم خانم‌ها با مشکلات زیادی روبه‌رو هستند و اگر بخواهند فعالیت‌های چشمگیرتری داشته باشند باید تلاش بیشتری کنند و ناامید نشوند. پدرم سینما را خیلی دوست داشت، اما با این حال من تصمیمی برای کارگردان شدن، نداشتم. آرزویم این بود که نویسنده شوم و با پشتکار این آرزو را دنبال کردم و زمانی که اولین فیلم کوتاهم را ساختم، بیشتر از بیست کتاب منتشر کرده بودم. خانواده‌ام، دُگم و بسته نبودند و پدرم آدم زیاد سختگیری نبود، اما باز هم من برای اهدافی که در سر داشتم با مشکلاتی روبه‌رو بودم. اکنون مشکلات به اندازه گذشته نیست اما باز هم وجود دارد. خانمی را می‌شناسم که بسیار توانمند و باهوش است از شهرستان به تهران آمده و در بازار کار و درآمد خوبی دارد، اما برادرانش او را مجبور کرده‌اند که به شهرشان برگردد و خانه‌‌داری کند. برادرانش اصلا توانمندی‌های او را نمی‌بینند.

مشکلات زنان خیلی بیشتر از مردان است.حتی زنانی که در بیرون از خانه کار می‌کنند باید به صورت همزمان و موازی به همه کارهای داخل خانه هم رسیدگی کرده و آنها را انجام دهند.هر چند با کار خود به اقتصاد خانه کمک می‌کنند. جالب این‌‌که زنان همه اینها‌‌ را پذیرفته‌اند و تلاش می‌کنند فعالیت‌های اجتماعی موثر و خوبی داشته باشند و در این راه موفق شوند و توانایی‌های خود را نشان دهند.

نوشتن کار دشواری است، تمرکز و زمان خاصی می‌طلبد.در سن کم، نوشتن را شروع کرده‌اید، چطور وقت و اشتیاق به نوشتن را مدیریت می‌کردید که بتوانید در کارتان موفق شوید؟

آن زمان خوشبختانه اینترنت، گوشی‌های هوشمند و بقیه رسانه‌هایی که امروزه وقت زیادی از ما می‌گیرند، وجود نداشت و وقت زیادی داشتم که می‌توانستم به بهترین شکل از آنها استفاده کنم.از زمانی که دانش آموز بودم، برنامه روزانه داشتم. از اول وقت تا آخر شب جدول زمان‌بندی داشتم و هر ساعتی می‌دانستم چه کاری باید انجام دهم. کتاب‌ خواندن و نوشتن جزو برنامه روزانه‌ام بود. البته کار هم می‌کردم از ۱۴ تا ۱۸ سالگی در نهضت سوادآموزی تدریس می‌کردم و برای این کار به روستاهای اطراف تهران می‌رفتم.

جدول زمان‌بندی روزانه یکی از روش‌های موفقیت است که حتی پایبندی به آن را تدریس هم می‌کنند، شما در آن دوران این برنامه‌ریزی را از چه کسی یاد گرفته بودید؟

برنامه‌ریزی خودم بود، بدون این‌که کسی به من گفته یا مجبورم کرده باشد. همان‌طور که سینما خودآموخته بود، نویسندگی و برنامه‌ریزی هم خودآموخته بود. از همان نوجوانی به این نتیجه رسیدم اگر قرار است به خواسته‌ها و اهدافم برسم، باید زمان‌بندی داشته باشم. آن دوره خیلی کتاب ‌می‌خواندم و این خیلی کمکم می‌کرد برعکس الان که بیشتر در شبکه‌های اجتماعی هرز خوانی می‌کنیم، آن زمان به شکل عمیق مطالعه می‌کردم.جوانان امروز را می‌بینم که متاسفانه هیچ ارزشی برای وقت خود قائل نیستند و بهترین روزهای عمر خود را در شبکه‌های اجتماهی تلف می‌کنند.

پس از همان اول آدم هدفمندی بودید؟

از بچگی آدم کمال‌گرایی بودم. راضی به زندگی معمولی نبودم و مدام دوست داشتم یک اتفاق بزرگ در زندگی‌ام رخ دهد. دوست داشتم از خودم جلو بزنم. هر چند الان کمی آهسته‌تر حرکت می‌کنم و دیگر نمی‌خواهم با خودم رقابت کنم! در دوران دبستان یکی از دانش‌آموزان فعال بودم که در همه برنامه‌های جنبی مدرسه شرکت می‌کردم.حتی فیلم‌هایی را که آن زمان در مدرسه برایمان نمایش می‌دادند، نقد می‌کردم و سرصف آنها را می‌خواندم. بزرگ‌تر که شدم با مجلاتی مانند اطلاعات هفتگی مکاتبه کردم و ۱۵ سالگی تقریبا هر هفته داستان یا شعری از من در این مجلات چاپ می‌شد و سال ۷۵ بود که کتاب داستانم منتشر شد و همچنان این روند ادامه پیدا کرد.

به نظرتان خانم‌ها چگونه می‌توانند خود را توانمند کنند؟

به نظرم جَنم، نیرو و انگیزه درونی لازم دارد.خیلی از خانم‌ها را می‌شناسم که تمایل ندارند به خودشان کمک کنند.اتفاق خوب از درون آدم‌ها شروع می‌شود این‌که هدف‌های بزرگی داشته باشی؛ اما متاسفانه الان بیشتر خانم‌ها به‌دنبال ظواهر هستند، مثلا از روش‌های مختلف استفاده می‌کنند تا ظاهرشان را زیباتر کنند. این روش زندگی را سطحی می‌کند. شادی بد نیست، اما این‌که مدام به‌دنبال خوشگذرانی باشی، نمی‌توانی به زندگی‌ات عمق ببخشی. من این روزها این جمله را زیاد می‌شنوم: «اینجا به من خوش نمی‌گذرد!‌» این جمله را نمی‌فهمم. شادی درونی را می‌توان با خواندن یک کتاب، تماشای یک فیلم، چای خوردن، ظرف شستن و روزمر‌گی‌های زندگی پیدا کرد.این را که مدام جا عوض کنی تا به خوشی دست پیدا کنی، نمی‌فهمم. دنیای ما به سمت سطحی‌نگری در حرکت است و از هدفمندی و عمیق بودن دور می‌شود و این روند اصلا خوب نیست.

امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *