مرحوم لاجوردی اهل تحقیق و مطالعه بود و از پیش از انقلاب در زندان با جریانهای انحرافی مثل تودهایها و مجاهدین خلق به بحث و مناظره میپرداخته است؛ شما این ویژگیها را اضافه کنید به عنصر شجاعت و صراحتی که او داشت.
مجاهدین خلق بسیار زیرک بودند و اصولاً نفاق یعنی همین! اما آقای لاجوردی به دلیل برخورد تنگاتنگ با مجاهدین خلق، در زندان کمکم به نفاق آنها پی برد
آقای لاجوردی قائل بود که توابین سازمان مجاهدین منافق هستند و میگفت، یادمان باشد اگر دارند توبه هم می کنند، این توبه سطحی است
مرحوم لاجوردی هم جاذبه داشت و هم دافعه؛ سازشکار نبود، همین باعث دشمنزا بودن برای او میشد، کوتاه نمیآمد و توصیه هم نمیپذیرفت
آقااسدالله قائل بود این ها(شورای عالی قضائی و آیت الله منتظری) ساده هستند و من نباید حرف آن ها را گوش کنم. وقتی [آقای منتظری] چیزی میگفت شهید لاجوردی نمیپذیرفت و این دشمنزا بود
آقای منتظری سبک و رفتار خاصی داشت که با سلیقه آقای لاجوردی جور درنمیآمد.آقای لاجوردی معتقد بود این ها نمی توانند بفهمند که منافقین یعنی چه و چه کسانی! زیرا سادهدل هستند
عدهای نزد امام(ره) می رفتند و علیه او [آقای لاجوردی] مطالبی مطرح میکردند، امام هم یک تذکری به لاجوردی می داد که دقت کنید فلان باشد و آنطور نباشد
وقتی آقای لاجوردی برای ایشان توضیح می داد امام میپذیرفت، امام آدمی نبود که با کسی تعارف داشته باشد، اگر لاجوردی را قبول نداشت او را عزل می کرد، امام(ره) آدم باهوشی بود
بعد از ماجرای انفجار دفتر نخست وزیری لاجوردی یک جزوهای برای من آورد که[در آن] پرونده نخست وزیری را به صورت ریز بررسی کرده و قائل بود که بسیاری در این ماجرا موثر بودند و در فراری دادن کشمیری یا اینکه تسامح ورزیدند و بیدقتی و بی توجهی کردند یا اینکه اصلا عامل حادثه بودند
آقای لاجوردی ایشان آن زمان(از سال ۶۸ تا ۷۶] مسئولِ زندان ها بود و قاضی یا دادستان نبود، پس بهترین فرصت بود که فشار بیاورند، می گفتند ایشان خشن است و چهره خشنی در زندان است. عمده جفایی که به شهید لاجوردی شده از همین ناحیه است/ مهر