زاینده رود امسال تنها ۲۲ روز را به خود اب دید (از روز های ابتدایی بهمن ماه تا ۲۳ بهمن ۹۵) و دوباره خشک شد.
در این۲۲ روزی که زاینده رود زنده شده بود، با وجود سرمای هوا مردم برای دیدن این رودخانه دورتادور سی و سه پل جمع شده و ان را نظاره می کردند.
میگفت: «پسر کوچک برادرم که چهار سالش بیشتر نیست، تازه مادرش فوت کرده. چند روز اول بعد از فوت نفهمیده بود چه اتفاقی افتاده، شلوغ بود و همه دور و برش بودند، بعد از چند روز شروع کرد به بهانهگرفتن که مادرم را میخواهم؛ اما مگر فایده داشت؟ چطوری باید به بچه چهارساله بفهمانیم که مادرش مرده و دیگر او را نمیبیند. میگفت: «بچه نمیفهمد که مردن چیست و با خودش میگوید یعنی چه که دیگر نمیتوانم مادرم را ببینم».
این مثال تلخ را زد که پاسخ این سؤال درباره رودخانه را بدهد، رودخانهای که دوباره خشک شد و آب ندارد؛ پاسخی که اینطور توضیحش داد: «آدم با خودش فکر میکند یعنی چه که رودخانه خشک شد؟ مگر میشود رودخانهای که هزاران سال جاری بوده، خشک بشود؟ حالا تو مدام بیا توضیح بده که آب کم است، بهرهبرداری از آب زیاد است یا هرچی. چیزی که به ذهن من شهروند اصفهانی میآید، شبیه حس همان کودک مادرمرده است! اینکه چطور قبول کنم که دیگر نمیشود رودخانه را برای همیشه زنده و پرآب ببینم. زایندهرود مُرد؟ حتی گفتنش هم عجیب است». این توضیحات فرشاد، یکی از شهروندان اصفهانی است که با او در کنار بستر دوباره خشکشده زایندهرود حرف میزدم. وقتی از او پرسیدم به نظرت شهر و مردمش چه حسوحالی دارند، وقتی میبینند رودخانه شهرشان کل سال خشک است و فقط چند روز محدود آب در آن جاری میشود؟
زایندهرود، آخرین بار چند روز پیش به مدت ٢٢ روز از روزهای ابتدایی بهمن تا بیستوسوم این ماه آب به خود دید و دوباره خشک شد. طبق گفته مسئولان این بازشدن آب برای کشت زمستانی و استفاده کشاورزان بود تا زمینهای خود را مرطوب کنند. به محض پایان مهلت هم دوباره آب قطع شد و زایندهرود مثل سابق شد، خشک و بیآب.
در ٢٢ روزی که این رودخانه آب داشت، با وجود سرمای شدید اصفهان، مردم دستهدسته برای دیدن دوباره آن راهی ساحل میشدند. دور سیوسهپل و زایندهرود حلقه میزدند، گروههای آوازخوان زیر پلخواجو دوباره جمع شدند و مرغهای دریایی هم سروکلهشان در دستههای چندصدتایی دوباره پیدا شد؛ اما انگار که آن ٢٢ روز رؤیایی زودگذر بود و دوباره همه چیز تمام شد.
این کار شکنجه طبیعت است
دکتر حسین آخانی، عضو هیئت علمی دانشکده علوم دانشگاه تهران و دارای دکترای گیاهشناسی از دانشگاه مونیخ آلمان است. با او درباره همین باز و بستهشدن هرازگاه زایندهرود و اثری که بر زیستبوم (اکوسیستم) این رودخانه و زیستمندانی که در طول بستر رودخانه و در تالاب گاوخونی در انتهای زایندهرود وابسته هستند، میگذارد گفتوگو کردم. او دراینباره تأکید دارد که این کار بدترین نوع برخورد با یک اکوسیستم است. آخانی در توضیح بیشتر میگوید: «اگر اجازه دهند که آب در رودخانه حتی به میزان خیلی کم در طول سال جریان داشته باشد، بیشتر به نفع اکوسیستم و پوشش گیاهی اطراف رودخانه و بقیه زیستمندان است؛ چراکه گیاهان با آن میزان آب در دسترس خودشان را هماهنگ میکنند؛ اما وقتی آب به صورت کامل قطع میشود، این کار شکنجه طبیعت و به معنای مرگ اکوسیستم رودخانه است».
به گفته آخانی هدف از بازکردن آب زایندهرود تغذیه و زنده نگهداشتن اکوسیستم نیست و بیشتر تأمین نیاز آبی کشاورزان است، مسئولان خودشان هم بارها این را اعلام کردهاند؛ ولی باید تأکید کنیم که این روش باز و بستهکردن آب برای بقیه اکوسیستم کشنده است. او در ادامه ماجرا را اینطور توضیح میدهد: «میتوان پروخالیکردن یک حوض یا حوضچه آب را تصور کرد که با پرآبشدنش، ماهیها و بقیه دیگر جانداران و گیاهان آنجا شروع به زادآوری میکنند و تخم میگذارند و ریشه میدوانند، بعد آب حوض را به یکباره خالی یا خشک کنید. طبیعی است که آن جانداران همه میمیرند و از بین میروند؛ اتفاقی که برای زایندهرود رخ میدهد، هم از همین جنس است».
از این عضو هیئت علمی دانشکده علوم دانشگاه تهران میپرسم، آیا تاکنون از گذشته تا امروز پژوهشی درباره تعداد و نوع گیاهان و جانوران و آبزیان زیستبوم زایندهرود انجام شده است که حالا بشود نشان داد این بستن آب رودخانه چه تأثیری روی آنها گذاشته است؟ این پاسخ او به این پرسش است: «این کار در اصل وظیفه محیط زیست و سازمان مراتع و جنگلها و دانشگاههاست؛ اما من سراغ ندارم چنین پژوهشی انجام شده باشد؛ البته ما تقریبا در هیچ زمینهای از این دست پایشهای منظم نداریم؛ چون این کار مانیتورینگ (پایش) پرهزینه است و دانشگاهها و مراکز علمی هم بودجه کافی برای انجام چنین کارهایی را ندارند؛ بههمیندلیل هم در خیلی از مواقع عواقب و اثراتی را که به دلیل دخالتهای خشن روی طبیعت باقی ماند، نمیشود رصد و اندازهگیری کرد؛ بههمیندلیل هم آسیبهایی که بهطبیعت وارد میشود و چیزهایی را که بر اثر این آسیبها از دست میدهیم، نمیفهمیم. البته شاید به صورت اتفاقی کسی قبلا این کار را کرده باشد؛ اما اینکه براساس برنامه هدفمند و سازماندهیشده چنین کاری صورت گرفته باشد، من بعید میدانم. دیگر دستگاههای دولتی هم علاقهای ندارند به انجام چنین کارهایی چون پایش نشان میدهد که چه آسیبهایی به طبیعت و اکوسیستم زدند و بههمیندلیل هزینه و بودجهای برای این کار صرف نمیکنند».
از چلگرد تا گاوخونی
موضوع خشکشدن گاهوبیگاه رودخانه نه فقط مسئله دوستداران و کارشناسان محیط زیست، بلکه دغدغه بسیاری از شهروندان اصفهانی هم هست. در همان روزی که مهلت ٢٢روزه بازشدن زمستانه آب رودخانه به پایان رسید، اعضای شورای شهر اصفهان در این رابطه مواردی را مطرح کردند.
درهمینرابطه رسول جزینی، عضو شورای اسلامی اصفهان در یکصدوشصتوپنجمین جلسه علنی این شورا گفت: «خشکی زایندهرود دردی به جان اصفهان انداخته که درمان نخواهد شد، مرگ باتلاق گاوخونی هم اصفهان را مفتخر به پایتختی اماس و سرطان کشور کرده است». بازشدن ٢٢روزه آب رودخانه که با هدف آبگرفتن زمینهای کشاورزی شرق اصفهان انجام شده بود، حتی این کشاورزان را نیز راضی نکرد. به گونهای که اعلام شد در این مدت تنها حدود ۴۰ درصد از زمینهای کشاورزی شرق اصفهان آبیاری شدند. حسن محسنی رئیس هیئتمدیره صنف کشاورزان شهرستان اصفهان ادامه داد: امسال به دلیل ساماندهی رودخانه و برداشتن بندهای اضافی در مسیر رودخانه، آب ۲۶ ساعت زودتر به زمینهای کشاورزی رسید.
وی تصریح کرد: با توجه به عدم بازگشایی در پاییز و ناامیدیای که برای کشاورزان شکل گرفته بود، همین میزان کم آب نیز امیدبخش بود و کشاورزان توانستند بخشی از زمینهایشان را به زیر کشت ببرند. البته در این مدت حدود ۴۰ درصد از زمینهای کشاورزی در شرق اصفهان آبیاری شدند که به میزان دوسوم سال قبل است. تصمیم اصلی برای بازکردن آب رودخانه بر عهده یک کمیته پنجنفره تصمیمگیر است. اعضای این کمیته برای استفاده بهرهبرداران از آب زایندهرود متشکل از مدیرعامل آب منطقهای استان اصفهان، نماینده استاندار، فرماندار اصفهان، نماینده کشاورزان و نماینده جهاد کشاورزی استان اصفهان است که برای تحویل آب به کشاورزان به منظور انجام کشت پاییزه دوم تصمیمگیری کردند.
پس از بازکردن آب رودخانه شرکت آب منطقهای اصفهان اعلام کرد درحالحاضر ذخیره سد زایندهرود حدود ۲۰۰ میلیون مترمکعب است که از لحاظ تأمین آب شرب شهرها و روستاهای تحت پوشش مشکلی وجود ندارد. همچنین در صورت ادامه بارشها در یک ماه آینده امید آن میرود که ادامه رهاسازی همزمان با فرارسیدن سال جدید با توجه به بارشها از سر گرفته شود.
به گفته معاون حفاظت و بهرهبرداری شرکت آب منطقهای اصفهان میزان آب رهاشده در بستر زایندهرود ۶٠ مترمکعب بر ثانیه بود. سهم حقابه کشاورزان شرق اصفهان از زایندهرود نیز حدود ۴٠٠ میلیون مترمکعب اعلام شده است. زایندهرود از ارتفاعات چلگرد در چهارمحالوبختیاری و نیز کوههای فریدونشهر در غرب استان اصفهان به شکل رودهای کوچک از هم جدا سرچشمه گرفته و پس از درآمیختن در دریاچه سد زایندهرود به صورت رودخانهای واحد به سمت اصفهان و تالاب گاوخونی جاری میشود.
چندیپیش معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، در دیدار مجمع نمایندگان اصفهان به موضوع مشکلات این رودخانه نیز اشاره کرد. وی در این دیدار با یادآوری تأثیرپذیری بالای اصفهان از شرایط تغییر اقلیم، گفت: اصفهان از جمله استانهایی است که بدترین شرایط تغییر اقلیم را تجربه میکند و از این رو نیاز است که هرچهسریعتر مدیریت تغییر اقلیم در این استان آغاز شود. معصومه ابتکار در دیدار مجمع نمایندگان اصفهان افزود: درحالحاضر باوجود کاهش بسیار چشمگیر عدد پایه و بارندگی در استان اصفهان، همچنان تغییر چشمگیری در مصرف آب بخشهای مختلف این استان ایجاد نشده است.
وی اولویتبخشی به اصلاح و بازنگری در مدیریت منابع و مصارف آبی در برنامهریزیهای استانی را حائز اهمیت دانست و خاطرنشان کرد: سراسر ایران با چالش جدی تغییر اقلیم، کاهش شدید بارندگی، خشکسالی مستمر و طولانی و کاهش منابع آبی مواجه است و اصلاح و بازنگری در مدیریت منابع و مصارف آبی بهویژه تغییر الگوی کشت و آبیاری ضرورتی اجتنابناپذیر است. معاون رئیسجمهور ضمن اشاره به تهدیدهای ناشی از خشکشدن تالاب گاوخونی برای استان اصفهان و کشور، گفت: به همین دلیل تکمیل مدیریت زیست بومی تالاب، همچنین تشکیل ستاد برای جامعنگری و برنامهریزی کلان در این حوزه در دستور کار قرار گرفته است.
تأثیرات خشکشدن رودخانه بر گردشگری و اقتصاد
اثرات مخرب خشکشدن رودخانه البته تنها در کشاورزی و محیط زیست شهر و استان اصفهان نمایان نشده است. عبور رودخانه از وسط این شهر و عبور از زیر پلهای تاریخی سیوسهپل و خواجو بخش مهمی از جذابیتهای توریستی این شهر است که همهساله هزاران گردشگر ایرانی و خارجی به شوق دیدن آن راهی نصف جهان میشدند. اما با خشکشدن رودخانه و ازبینرفتن این جذابیت، شوق بسیاری از گردشگران برای دیدن اصفهان هم خوابید. موسوی مدیر یکی از هتلهای این شهر که در منطقه ساحلی و رو به رودخانه زایندهرود واقع شده است، درهمینرابطه به «شرق» میگوید: «موقعی که آب رودخانه جاری بود، هتلهای واقع در مسیر ساحلی از جذابترین و پرمشتریترین هتلهای شهر برای گردشگران و مسافران بودند، اما از وقتی رودخانه خشک شد، بخش عمدهای از مسافران ما هم کاهش یافتند و رونق کار ما خوابید».
به غیر از این، از سالهای گذشته بسیاری از متمولان و ثروتمندان اصفهانی خانههایی در همین مسیر خط ساحلی و رو به رودخانه خریده یا برای خود ساخته بودند که به لحاظ قیمت در سالهای گذشته بخشی از گرانقیمتترین املاک در شهر اصفهان بودند. اما خشکشدن رودخانه قیمت این املاک را هم در پارهای مواقع، حتی تا نصف قیمت سابق کاهش داده است، چراکه جذابیت اصلی خود یعنی منظره روبهرودخانه را حالا از دست دادهاند. مدیر یکی از بنگاههای املاک نزدیک ضلع جنوبی پلخواجو درهمینباره به «شرق» میگوید: «خشکشدن رودخانه بعضیها را واقعا ورشکست کرد، چون قیمت ملکشان در این محلهها را به شدت کاهش داد، به غیر از این خریدوفروش این خانهها و حتی واحدهای تجاری هم با وجود کاهش شدید قیمت راکد شده و کسی رغبتی برای خرید آنها ندارد». این را میگوید و بعد خودش ادامه میدهد: «البته خب طبیعی هم هست؛ قبلا اینجا رود پرآب بود و زندگی و کار در این محل به آدم لذت و حال میداد، اما حالا چه؟ آدم مدام نگاهش به کف خشک رودخانه است و غمگین و افسرده میشود، چه کسی پولش را خرج میکند که افسرده شود؟»