وقتی بابک یازده ساله بود، خانوادهاش به ژاپن مهاجرت کردند. او دوران دبیرستان خود را در ژاپن سپری کرد و در همین دوران با آشنایی با ادبیات علمی تخیلی و کارهای نویسندههایی چون آرتور سی کلارک و در کنار آن سریال پیشتازان فضا به موضوع فضا علاقه پیدا کرد.
برای تحصیل در دانشگاه او رشته هوافضا را انتخاب کرد و کارشناسی خود در این رشته را از دانشگاه واشنگتن گرفت و سپس در امآیتی کارشناسی ارشد خود در این رشته را دریافت کرد. زمان کوتاهی بعد از دریافت کارشناسی ارشد او همکاری خود با ناسا را آغاز کرد و از سال ۲۰۰۳ به این طرف در پروژههای مختلف و معروفی از ناسا از جمله مریخنورد کنجکاوی همکاری داشته است.
در ادامه، پاسخهای بابک فردوسی به سوالات ما را خواهید خواند.
مدیر پرواز فناوریبرتر سال ۲۰۱۲
برنامه مریخنورد کنجکاوی، برنامهای خاص در نوع خود بود. این پروژه آنقدر اهمیت داشت که در سال ۲۰۱۲ به عنوان فناوری برتر سال، از آن تقدیر شد. در نظر داشته باشید که رتبه دوم این جایزه در آن سال، عینک گوگل بود؛ فناوری که شاید بسیاری از ما درباره آن چیزهایی شنیده باشیم. اما شاید با خود فکر کنید که در شرایطی که این اولین مریخنورد نبود، چطور جایزه فناوری برتر سال به آن تعلق گرفته است؟ بخشی از اهمیت این پروژه در بحث نحوه فرود این مریخنورد است که در این باره از بابک فردوسی پرسیدیم.
مدیر پرواز ماموریت مریخنورد کنجکاوی درباره اهمیت نحوه فرود این مریخنورد اینطور توضیح میدهد: «در سالهای ۱۹۹۷ و ۲۰۰۴ مریخنوردها برای فرود از سیستم کیسه هوا استفاده میکردند تا فرودی «نرم» را داشته باشند. همزمان با سنگینتر شدن عملیاتها، این کیسههای هوا باید به شکلی قابل توجه بزرگ میشدند. در مریخپیمای «دیسکاوری» اما سیستمی استفاده شد که در زمان فرود موشک حملکننده مریخنورد، بالای مریخنورد قرار میگرفت و به این ترتیب به مریخنورد اجازه میداد تا مستقیم روی چرخهایش فرود بیاید. مزیت این روش این بود که مریخنورد بلافاصله بعد از فرود میتوانست شروع به حرکت کند و نیازی نبود تا ابتدا روی سطحی بالاتر برود (به عنوان مثال اگر موشک حملکننده زیر مریخنورد قرار میگرفت) تا بعد از آن بتواند شروع به حرکت روی سطح مریخ کند.»
اشتباه کردن، بهترین روش یادگیری است!
پروژههایی در سطح مریخنوردها، پروژههایی طولانی و چند ساله هستند. در طول این چند سال، گروههای مختلف باید با همدیگر همکاری کنند و البته همه آن ها به دفعات شاهد شکست خوردن تلاشهایشان هستند. از بابک فردوسی درباره استراتژیاش در زمان مواجهه با این شکستها پرسیدیم، اینکه چطور میتواند از شکست خوردن دلسرد نشود و به تلاش ادامه دهد؟
بابک در پاسخ به این سوال، به نکته بسیار قابلتامل و جالبی اشاره میکند: «پروژههای مربوط به مریخ، پر از تجربه شکست هستند. برای همین هم ما سعی میکنیم از هر کدام از این شکستها درس بگیریم و تا جایی که میشود موارد را ابتدا این جا روی زمین تست کنیم. برای من، اشتباهات بهترین روش برای یادگیری هستند، چراکه به این ترتیب متوجه میشوم که چه چیزهایی کار نمیکند و من به این ترتیب بیشترین میزان یادگیری را دارم.»
در خانه خیلی بیشتر کار میکنم
دو سوال بعدی ما درباره پروژه فعلی بابک و برنامه روزانهاش بود. اینکه روی چه پروژهای در حال کار است و به صورت معمول این روزها به چه صورت کار میکند؟بابک درباره پروژه فعلیاش توضیح کوتاهی میدهد: «هم اکنون من با پروژه نیسار (NISAR) همکاری دارم. نیسار ماهواره دیده بانی است که قرار است در اواخر سال ۲۰۲۲ به بهرهبرداری برسد. این پروژه با همکاری برنامه فضایی هندی در حال انجام است و هدف از آن پیدا کردن شناختی بهتر از تغییرات کرهزمین است.»
سوال بعدی مربوط به برنامههای این روزهایش است که بابک در توصیف آن برای ما مینویسد: «از وقتی که ناچار به ماندن در خانه هستیم (به خاطر شیوع کرونا) من خیلی بیشتر کار میکنم. کار من نیازمند هماهنگی با افراد مختلف است و برای همین روزهای من ترکیبی از جلسات و بخشی هم کارهای انفرادی است. حالا که ما داریم به زمان بهرهبرداری نزدیکتر میشویم، من زمانی را هم برای این که به محل کار بروم و مدل مهندسی فضاپیما را تست کنم، اختصاص میدهم. اگر زمان اجازه میداد، دوست داشتم وقتی را برای بازی سافتبال با همکارانم، رفتن به کوه و صرف زمان بیشتر در فضاهای باز اختصاص بدهم.»
نکاتی ظریف درباره موهایی عجیب!
اما موضوع موهای بابک فردوسی، موضوعی است که نمیشود بیتفاوت از کنار آن رد شد. موهای بابک به ویژه وقتی حرفه او و جایی که مشغول به کار است، در نظر گرفته میشود، بسیار به چشم میآید. در سال ۲۰۱۲ و بعد از فرود موفقیتآمیز مریخنورد کنجکاوی، یکی از موضوعاتی که به شدت مورد توجه قرار گرفت موهای این دانشمند ایرانی تبار ناسا بود. البته توجه، رئیسجمهور وقت آمریکا به موهای او و توصیف او به عنوان «آقای موهاک» هم در این شهرت بیتاثیر نبود. توجه به او در این زمینه آن قدر زیاد بود که طبق گزارش واشنگتنپست باعث شد بعد از انتشار عکسهایی از او در زمان فرود کنجکاوی، او تنها در یک روز نزدیک به ده هزار دنبالکننده جدید در توئیتر پیدا کند. البته نکات ظریفی هم درباره موهای او وجود دارد که بد نیست آن ها را مرور کنیم.
او موهایش را متناسب با مراحل پروژه شکل میدهد. به عنوان مثال در زمان پرتاب مریخنورد از زمین، او موهایش را قرمز و طلایی روشن کرده بوده تا بازنمایی از شعلههای آتش موشک حملکننده باشد. در زمان فرود مریخنورد هم موهای تاج خروسی قرمز او اشاره به لقب مریخ یعنی سیاره سرخ داشت.
مدل موهای او در برخی موقعیتها شباهتهایی با آرایش موهای شخصیتهای فیلمهای علمی-تخیلی دارد و همین موضوع به جذابیت ماجرا اضافه کرده است.
به چالش کشیدن کلیشههای مربوط به افراد شاغل در حوزه فضانوردی از دیگر نکاتی است که بسیاری معتقدند فردوسی با مدل موهایش به خوبی آن را انجام داده است.
البته اگر شما دنبالکننده بابک فردوسی در فضاهای مختلف باشید، احتمالا به خوبی میدانید که شخصیت او ظاهرا بخش بازیگوشی دارد که گاهی خودش را با مدل موها یش نشان میدهد و گاهی در مدل ژست گرفتنهایش در زمان عکس گرفتن. اگر تصور میکنید که او تنها فرد شاغل در ناساست که در کلیشههای قدیمی دانشمندان نمیگنجد، سخت در اشتباهید. چه این که در یکی از گفتوگوهایش بابک فردوسی به موضوع «کلوب نان» در محیط کارش اشاره کرده؛ کلوبی که اعضای آن به نوبت نان می پزند و سر کار میبرند. با توجه به همه این نکات درباره این موضوع از بابک فردوسی پرسیدیم؛ این که نظرش درباره این موضوع که به نظر نمیرسد که در داشتن کمی بازیگوشی در محیط کار، یک مورد استثنا باشد، چیست؟
بابک خیلی خلاصه به این سوال ما جواب میدهد اما باز هم به مسئله جالبی اشاره میکند: «من خیلی خوشحالم از این که میبینم افراد بیشتری هستند که در محیط کار و حوزههای علمی و مهندسی، خودشان هستند. فکر میکنم مشکلاتی که ما روی حل شدن آنها کار میکنیم، نیاز به افرادی متفاوت با تنوعی بالا در تجربیات قبلی دارد. پس هرچه بتوانیم افرادی را جذب کنیم که خود واقعیشان را به محیط کار میآورند، این یگانگی آنها کمک خواهد کرد.»
برای کار در این حوزه لازم نیست مهندس باشید!
از آن جا که دور از ذهن نیست که بخشی از خوانندگان صفحه ما با خواندن این گفتوگو و آشنایی با بابک، علاقه مند به کار در حوزه فضا بشوند، از او درباره نحوه آغاز به کار در این حوزه پرسیدیم و اینکه افراد در چه مهارتهایی باید قوی باشند تا شانس بهتری برای آغاز به کار در مراکز فضایی پیشرو را داشته باشند. پاسخ بابک به این سوال، نکته کمتر شنیده شدهای را بازگو کرد.
بابک در توضیح این مسیر به ما میگوید: «من آدم خوششانسی هستم که کارم را این جا شروع کردم. پیدا کردن کار در چنین محیطی به سوابق افرادبستگی دارد اما تصور میکنم که برای مشغول شدن به کار افراد باید شهروندی آن کشوری را که پروژه در حال انجام در آن است داشته باشند. البته برخی شرکتها هستند که توجهی به شهروندی افراد ندارند، پیشنهاد من پیدا کردن آن شرکتها و در صورت امکان شروع به کار در آنهاست. در عین حال علاقه مندان به این حوزه باید بدانند که در این زمینه شاغلان کارهای متنوعی انجام میدهند. به عنوان مثال ما افرادی را داریم که با تولید آثار هنری به ما کمک میکنند تا مردم را با سفینههای فضایی آشنا کنیم یا نویسندههایی داریم که به ما کمک میکنند تا بتوانیم مباحث علمی و فناوری را توضیح دهیم. به عبارتی شما برای کار در این حوزه لازم نیست حتما مهندس یا دانشمند باشید.»
شاهنامه را خواندهام
از بابک فردوسی درباره میزان آشناییاش با ادبیات فارسی و شاعران بنام آن حافظ، مولانا و فردوسی پرسیدیم. همانطور که البته میشد حدس زد از بین شعرای بزرگ، بابک بیش از همه با فردوسی آشنایی دارد.این دانشمند ایرانی تبار ناسا درباره میزان آشنایی با شاعران ایرانی میگوید: «من به صورت کلی با شاعران آشنایی دارم اما بیشتر فردوسی را میشناسم؛ و در دوران دانشگاه شاهنامه را خواندهام.»سوال بعدی ما در این حوزه درباره موسیقی ایرانی بود. بابک در این باره در پاسخ به سوال ما میگوید: «درباره موسیقی من احتمالا خیلی عقب باشم چرا که آشنایی من با این حوزه از کانال والدینم اتفاق افتاده است. من شجریان، فرهاد و … را دوست دارم. گاهی اوقات البته کارهای جدید هم گوش میدهم اما بیشتر همین مواردی را که گفتم، گوش دادهام.»
قرمهسبزی غذای محبوبم است
و اما سوال آخر درباره غذاهای ایرانی بود. او میگوید: «درباره غذا، خورشت قرمهسبزی دستپخت پدرم، غذای محبوبم است و من امیدوارانه منتظرم تا به زودی بتوانم به دیدار خانوادهام بروم و قرمهسبزی بخورم.»