بهشان میگویند «اوتاکو»؛ یعنی کسی که به دیدن انیمه (پویانمایی ژاپنی) و خواندن مانگا (داستان مصور ژاپنی) علاقه دارد اما این تعریف دقیقی نیست.
اوتاکو بودن بیشتر از سرگرمی، یک سبکزندگی است. «فوتبالیستها» را یادتان میآید؟ چطور هر هفته پای تلویزیون میخکوب میشدیم و با چه شور و هیجانی، سعی میکردیم حرکات غیرممکن سوباسا و رفقا را در گلکوچیک تقلید کنیم؟ همهچیز فوتبالیستها، از چشمهای درشتشان تا مهارتهای فوتبالیشان، اغراقشده بود اما ما باور میکردیم. آنوقتها کسی نمیدانست «فوتبالیستها» انیمه است و اسم «اوتاکو» هم به گوشمان نخورده بود. کمکم صنعت انیمه قدرت بیشتری گرفت. عنصر اصلی اغراق بصری و محتوایی حفظ و دایره نفوذ و تنوع ژانرها بهمرور و با برنامه گستردهتر شد. طرفدارانش در سرتاسر دنیا یک گروه و اسم پیدا کردند ولی تنها وجه اشتراکشان دوست داشتن انیمه نبود. یادگرفتن زبان ژاپنی، جستوجو برای پیداکردن دستورپخت غذاهایی که در انیمهها نمایش داده میشود، خریدن وسایل جانبی مثل پوستر، اکشنفیگورها و اکسسوری، بعضی مشخصههایی است که اوتاکوها را از غیراوتاکوها متمایز میکند. اوتاکوها حتی رویاها و فانتزیهای مشترکی هم دارند مثل سفر به ژاپن، ملاقات با مانگاکاها (نویسندههای مانگا) و بازدید از مکانهایی که الهامبخش انیمهها بودهاند. آنهایی که موفق به تحقق رویاهایشان میشوند، به «توریستهای اوتاکویی» معروفاند و تعدادشان آنقدر زیاد است که در سالهای اخیر سهم بزرگی در رونق صنعت گردشگری ژاپن ایفا کردهاند. در ادامه از خلال گفتوگو با دو اوتاکو، با این سبک زندگی نوظهور بیشتر آشنا میشویم و یک کارشناس ارتباطات درباره سواد رسانهای در مواجهه با انیمه اطلاعات مفیدی در اختیارمان میگذارد.
از عشقهای خیالی تا مدیریت استرس در مدرسه!
۲ اوتاکو از علاقهشان به انیمه و تأثیر این علاقه بر زندگیشان میگویند
انیمه در دنیا از هر قشر و سنی طرفداران زیادی دارد ولی هنوز در گفتمان رسمی فرهنگ کشور ما جایی پیدا نکرده است. کارشناسان رسانه، به بحث درباره این محصول فرهنگی اقبالی نشان نمیدهند. متولیان فرهنگ مثل همیشه روش بیزحمت و البته بیفایده فیلتر کردن را انتخاب و خانوادهها یا فرزندانشان را در دنیای بسیار گسترده انیمه تنها رها کردهاند یا به تأسی از مسئولان فرهنگی، راهکار حذف و ممنوعیت را ترجیح میدهند. گفتوگوهایی که در ادامه میخوانید، کمک میکند زیروبم سبک زندگی طرفداران انیمه و روشهای درست مواجهه با آنها را بهتر بشناسیم.
شخصیتهای انیمهای از آدمهای واقعی جذابترند
رویا ۱۵ساله دانشآموز اهل تهران
با رویا که اسم واقعیاش را نمیگوید، ازطریق پیج هواداریاش در اینستاگرام آشنا میشوم. از شکل و شمایل پستها و تعداد زیاد کامنتها اینطور برمیآید که برای صفحهاش حسابی وقت میگذارد. دو سال است که اوتاکو شده و از آن جایی که بهدرستی حدس میزند من یک غیراوتاکویی هستم، دربرابر بعضی سوالها گارد میگیرد.
چرا خودت را اوتاکو معرفی میکنی؟
یکی فیلمباز است، یکی سریالبین. اوتاکو هم کسی است که انیمه و مانگا دوست دارد. با بقیه تفاوت خاصی ندارد و نباید اوتاکوها را از جامعه جدا ببینیم.
علاقه به انیمه و هواداری از آن، چقدر زمانت رامیگیرد؟
برای پیج هواداری گاهی یک ساعت در روز وقت میگذارم و بعضیوقتها بیشتر. انیمه هم روزی حداقل یک قسمت (۲۰ دقیقه) میبینم و روزی حداکثر ۸، ۹ ساعت. وقتی پای انیمه مینشینی، بلند شدن خیلی آسان نیست. حتی شده در یک روز، ۲۶ قسمت پشت سر هم ببینم ولی اصلا تأثیر منفی روی نمرهها و کارهای روزمرهام نداشتهاست.
اینهمه زمان گذاشتن برای انیمه، نتیجهای غیر از سرگرم شدن هم برایت داشته است؟
در مدرسه خیلی به من کمک کرد. در اینحد که اگر با انیمه آشنا نمیشدم، افتضاح بهبار میآمد! وقتی شروع به انیمه دیدن کردم، ۱۳ ساله بودم. مدرسهام را عوض کرده بودم، هیچ دوستی نداشتم و درس خواندن برایم سخت شدهبود. با دیدن انیمههای ژانر مدرسهای، روابط اجتماعیام بهتر شد چون فهمیدم من تنها کسی نیستم که در مدرسه استرس دارد. خیلیها اینطوریاند و تا حرف نزنم، چیزی تغییر نمیکند.
تأثیر منفی چطور؟
راستش بعد از اوتاکو شدنم، دیگر جذب آدمها نشدم. شخصیتهای انیمهای برایم جذابترند. دیگر اینکه من با خشنترین انیمهها اوتاکو شدم. در ۱۳سالگی، انیمههایی را میدیدم که در ردهبندی سنیشان نوشته بود مناسب ۱۷ سالههاست. بعضی انیمهها ممکن است برای بچههای کوچک آسیبزا باشد. درست است که همهشان ردهبندی سنی دارند ولی به خود شخص بستگی دارد که انیمههای مناسب سنش را ببیند یا نه. خب فیلم سینمایی هم همینطور است.
از رویاهایت برایم بگو.
دوست دارم بروم ژاپن، مانگاکاهای موردعلاقهام را ببینم، به استودیوهای انیمهای سر بزنم، غذای ژاپنی درست کنم و مانگا بنویسم. یادگرفتن زبان ژاپنی هم که رویای هر اوتاکویی است. آرزوی دستنیافتنی من و خیلی از اوتاکوها رفتن به دنیای انیمههاست.
دنیای انیمه آزاد و نامحدود است
حمید ۲۰ساله باریستا اهل مشهد
حمید تا دیپلم درس خوانده و در کافیشاپ مشغول کار است. سه سال پیش با دیدن «attack on titan» به انیمه علاقهمند میشود و از آن وقت تا حالا روزی دو ساعت وقت صرف انیمه دیدن و مانگا خواندن میکند. حمید میگوید اوتاکوهایی را میشناسد که روزانه تا ۱۰ ساعت هم برای فعالیتهای انیمهای وقت میگذارند.
چرا انیمه برایت جذاب است؟
در انیمه از کلیشههای روزمره خبری نیست و داستانهای خیلی جذاب و دنیای آزادی دارد. مثلا برای فیلمهای سینمایی، بودجه مشخصی تعیین و با تواناییهای بازیگرها و جلوههای ویژه محدود میشود اما در انیمه با نقاشی متحرک سروکار داریم، بنابراین هیچ چیز نمیتواند محدودش کند. فرهنگ ژاپنی هم که در انیمهها نشان داده میشود، برایم جالب است.
چقدر فرهنگ ژاپنی را میشناسی و چرا دوستش داری؟
اصولا اوتاکوها به همهچیز فرهنگ ژاپنی از لباس گرفته تا غذا علاقهمند هستند. من بهخاطر انیمه، شروع کردهام به یادگرفتن زبان ژاپنی. چون آشپزی را دوست دارم، بعضیوقتها هم دستور غذاهای انیمهها را پیدا میکنم و برای خودم میپزم. البته میدانم به آن خوشمزگی نمیشود چون بعضی از مواد اولیه غذاهای ژاپنی در ایران گیر نمیآید. در اتاقم هم یکسری اکسسوری انیمهای دارم ولی چیزهایی مثل اکشنفیگورها را بهدلیل قیمت بالای چندمیلیونیشان نمیتوانم تهیه کنم. البته این را هم بگویم که یکی از دوستانم که در ژاپن زندگی میکند، معتقد است آن چه در انیمه نشان داده میشود، با واقعیتهای این کشور خیلی فرق دارد. مثلا در انیمه، ژاپنیها معمولا افراد جسوری نمایش داده میشوند ولی در واقعیت غالبا خجالتی و کمحرفاند.
دیدن انیمه تأثیری هم در زندگیات داشته است؟
بله، مدتی است که ورزش را شروع کرده ام. بیشتر به خودم اهمیت میدهم و کارهایی را انجام میدهم که از نظر خودم درست است. البته تأثیر منفی هم داشته است. دلم میخواهد مثل کاراکترهای انیمهای، شخصیت کامل و بینقصی داشتهباشم. راستش با خانواده هم چندباری دعوایم شده. آنها معتقدند انیمه چرتوپرت است و بهدرد نمیخورد. سر همین موضوع مدتی از اجتماع دور شدم. از خودم دلزده شده و بهخاطر سرکوفتهای خانواده باور کردهبودم که آدم بیخودی هستم. چندوقت رفتم پیش روانپزشک و مشکلم برطرف شد. مدتی هم ساعت خوابم بههم ریختهبود. شبها تا ساعت ۳-۴ انیمه میدیدم در حالی که صبح باید میرفتم سر کار ولی الان نظم خوابم برگشته و فقط در زمان استراحت بین کارهایم انیمه میبینم.
از فانتزیهای زندگی اوتاکویی برایم تعریف کن.
یکی از فانتزیهای اوتاکوها که از دید یک غیراوتاکو خیلی عجیب بهنظر میرسد، چیزی است بهاسم «وایفو» و «هازبندو» که در ژاپنی بهمعنی زن و شوهر است. هر اوتاکو معمولا یک کاراکتر انیمهای را بهصورت همسر خودش تصور میکند. من هم وایفو دارم. البته عشق واقعی که نیست ولی خب دوست دارم شریک زندگیام ویژگیهایی شبیه به وایفو داشتهباشد. این ویژگیها برای من قوی و قابل اعتماد بودن است. وایفوی بعضیها ناز و کیوت است، برای یک عده جذاب بودن مهم است و بعضیها جذب شخصیتهای مظلوم میشوند.
بعضی از اوتاکوها سعی میکنند از علاقهشان به انیمه کسب درآمد کنند. تو تا حالا این کار را کرده ای؟
مدتی مانگا ترجمه میکردم ولی درآمدی نداشتم. اصولا اوتاکو بودن در ایران، کار سختی است. معمولا برای انیمهها زیرنویس پیدا نمیشود. سایتهای دانلود انیمه مرتب فیلتر میشوند و با اینکه عدهای بهعنوان مترجم مانگا فعالیت میکنند ولی نمیتوانند ترجمههایشان را بهطور قانونی بفروشند. نمیدانیم دولت چه مشکلی با انیمه دارد.
مصرفکننده چشمبسته انیمه نباشیم
توضیحات یک مدرس سواد رسانه و نویسنده کتاب «مطالعه مصرف مخاطبان انیمه و مانگا
در ایران» درباره تأثیرات تماشای انیمه و این نوع سبکزندگی
«مرضیه ادهم»، نویسنده کتاب «مطالعه مصرف مخاطبان انیمه و مانگا در ایران»، دانشجوی دکترای ارتباطات اجتماعی و مدرس سواد رسانه میگوید: انیمه، یکی از راههای اجتماعپذیر کردن بچهها در ژاپن است. مثلا انیمههایی درباره نحوه استفاده از مترو یا برخورد صحیح با حیوانات وجود دارد. در چین و کره هم فرهنگ سازی بهکمک تصویرسازی و انیمه بسیار رایج است. حتی از این طریق به بچهها روش مواجهه با اضطراب، تنهایی و راه ارتباط برقرار کردن با دیگران را یاد میدهند. انیمه، نکات مثبت زیادی دارد ولی لازم است یک نفر همراه بچهها باشد.
برای شناختن دنیای انیمه چه چیزهایی باید دربارهاش بدانیم؟
نوع مصرف انیمه و مانگا با پویانماییها و کمیکاستریپهای آمریکایی فرق دارد. انیمه، ردهبندی سنی و جنسیتی دقیق و با جزئیات دارد (حدود ۳۰ دسته) و مخاطبش میتواند از یک بچه ۵ ساله باشد تا فردی ۵۰ ساله که جذب محتوای سنگین سیاسی، فلسفی و اجتماعی این محصول میشود. تفاوت بعدی، تعداد قسمتهای انیمهها و کارتونهاست. انیمههایی را سراغ دارم که از ۱۰-۱۵ سال پیش هنوز تولیدشان ادامه دارد و این یعنی مخاطب انیمه با آن زندگی میکند. وقتی مشغول نوشتن پایاننامهام درباره انیمه بودم که بعدا تبدیل به کتاب شد، بسیار با این بازخورد حتی ازسوی نخبگان مواجه شدم که معتقد بودند انیمه مال بچههاست درحالیکه حوزه فرهنگی گستردهای است و هرم مصرف طولانیمدت دارد. بعضی از مخاطبان انیمه بهدلیل این نگاه تحقیرآمیز، علاقهشان را از دیگران مخفی میکنند که میتواند آسیبزا باشد. بعضی از خانوادهها هم با خیال اینکه فرزندشان سرگرم کارتون دیدن است، دست او را باز میگذارند درحالیکه در ردهبندی سنی بزرگ سالان انیمه، صحنههای مناسب بزرگ سالان و خشونتآمیز وجود دارد.
مخاطب باسواد انیمه باید چطور با این محصول مواجه شود که مصرفکننده چشمبسته نباشد؟
نکته مهمی که ما را به سواد رسانهای مخاطبهای انیمه و مانگا امیدوار میکند، اتاقهای گفتوگو و صفحات هواداری در فضایمجازی است. مخاطبهای حرفهایتر انیمه که بهشان «سِنسی» میگویند، معمولا اطلاعات خوبی راجع به محتوا و ردهبندی سنی انیمهها دراختیار دیگران قرار میدهند و نقد و بحث هم در این صفحات زیاد شکل میگیرد. با اینحال سواد رسانه، خطکشی نیست که آن را روی محصولات مختلف بگذاریم تا بفهمیم پیام فلان انیمه خوب است یا بد. یک مفهوم سیال است و افراد باید مرتب اطلاعاتشان را درباره آن بهروز کنند. مثلا یکی از موضوعاتی که مخاطب انیمه با آن بسیار سروکار دارد، مباحث اعتقادی است. منِ مسلمان، بیننده انیمهای هستم که محتوایش مرتبط با ادیان و اساطیر شرقی است و گاهی با فرهنگ و سنت من فاصله زیاد دارد. مخاطب آگاه در چنین مواردی تاریخ و اساطیر ژاپن را مطالعه میکند و میفهمد که اگر فلان اتفاق در انیمه رخ میدهد، بهدلیل مبانی اعتقادی در کشور ژاپن است. مخاطب ناآگاه اما آن را بهعنوان یک حقیقت میپذیرد.
بچهها و نوجوانها مخاطب تنهای انیمه هستند و معمولا یک بزرگتر قابل اطمینان همراهیشان نمیکند. وظیفه خانوادهها در این میان چیست؟
نظارت خانواده بر مصرف فرهنگی فرزندش تا ۸ سالگی باید مستقیم مداخلهگر باشد. یعنی خودشان محصول مناسب را تهیه کنند و کاملا درجریان محتوای آن باشند. از ۸ تا ۱۳ سالگی این نظارت باید غیرمستقیم، توافقی و دوستانه باشد. والدین در کشور ما تا نوجوانی فرزندشان را رها میکنند. توضیحشان هم این است که بچه است، نمیفهمد. بعد ناگهان در ۱۴ سالگی فرزندشان متوجه میشوند که مثلا مخاطب محتوای جنسی است. تازه آنوقت نگران میشوند و محرومیت ایجاد میکنند. تنها نقطه حساسشان هم نوع پوشش و مسائل جنسی است و نمیدانند داستان ممکن است وحشتناک باشد یا مغایر منطق و باورهای خانواده.
درباره نحوه همراهی و نظارت والدین بیشتر توضیح میدهید؟
من در آموزش سواد رسانه به والدین میگویم انیمه و بهطور کلی انواع رسانه، پستانک نیست که دراختیار بچه بگذارید و بروید. خیلی از حرفها و ابهامات کودک درقالب کارتونی که همراه والدینش میبیند، حل میشود. من والد هم اگر میخواهم مفاهیمی مثل مسئولیتپذیری، دروغ نگفتن و توی صف ایستادن را به بچهام یاد بدهم، با یک قسمت انیمه خیلی بهتر میتوانم این کار را انجام بدهم. همراهی من با فرزندم حتی کمک میکند او را بهتر بشناسم؛ درک او از ماجرای انیمه چیست؟ شخصیت بد را از خوب تشخیص میدهد؟ همذاتپنداری میکند؟ باید از رسانه بهنفع خودمان استفاده کنیم. نکته جالب آنکه وقتی در سن کم، ردهبندی سنی را به بچه آموزش میدهید، در نوجوانی خودبهخود رعایت میکند.
نظارت همراه با بگیروببند متولیان فرهنگی هم که بستر آسیب را فراهم میکند، کار را برای مخاطبان انیمه و والدین سخت کرده است.
قبلا سایتهای ایرانی خوبی در زمینه انیمه فعالیت میکردند، بحثهای علمی راه میانداختند و روی محتوا کنترل داشتند ولی خیلی سلیقهای فیلتر شدند. وقتی مخاطب از فیلترشکن استفاده میکند، دیگر لازم نیست وارد سایت ایرانی بشود. آنوقت با کلیدواژههایی مبتنی بر مسائل جنسی مواجه میشود و سوالاتی برایش پیش میآید که جوابشان را نمیتواند در جای درست پیدا کند. در کشور ما مصرف فرهنگی در دو ساحت به سمت زیرزمینی شدن سوق پیدا میکند؛ ساحت اول مواجهه مسئولان با رسانه است و دوم، برخورد قهرآمیز خانوادهها که مثلا گوشی و تبلت بچه را میگیرند و خیالشان راحت است که مشکل حل شد. اما مصرفی که میتوانست زیرنظر آنها باشد، زیرزمینی میشود. به رسانه نه خیلی خوشبین باشیم و نه خیلی بدبین. در کشور ما نوجوانها و جوانها در رابطه با رسانه خیلی خوشبیناند. مثلا بهشان میگویی مراقب باش چی میبینی یا حواست به امنیت ات در فضای مجازی باشد، مسخرهات میکنند. والدین و مسئولان تصمیمگیر هم به شدت بدبیناند.