رکنا نوشت: زن همسایه آدم درستی نبود. چندبار به همسرم تذکر دادم که با او رفتوآمد نکند، اما فایدهای نداشت. این رفاقت بیجا شرم و حیا را در شریک زندگیام از بین برد. او از نظر نوع پوشش و حجابش به کلی عوض شد.
ما سر این مسئله اختلاف جدی پیدا کردیم. اما به خاطر بچهام و از طرفی چون خودم او را انتخاب کرده بودم، خوندل میخوردم و چیزی نمیگفتم. در مدت کوتاهی صدای پدر و مادرم و همچنین خانواده خودش درآمد.
آنها هم از نوع آرایش و بدپوششی او ناراحت بودند. اما همسرم بهحرف هیچکس گوشنمیداد و راه خودش را میرفت.
یک روز هم آمد و گفت در یک مغازه مشغول کار شده است. هرکاری کردم بتوانم به او بفهمانم که ما زن و شوهر هستیم و درقبال همدیگر تعهد و مسئولیتهایی داریم، فایدهای نداشت که نداشت.
دعوای مفصلی کردیم. شناسنامهاش را برداشت و به خانه پدرش رفت. اما خانواده او هم که دل خوشی از رفتارو کردارش نداشتند بیرونش کردند و به خانه برگشت.
در این چند روز به مشاوره رفته بودم و سعی میکردم خیلی منطقی برخورد کنم. باز هم نتیجهای نگرفتم. تا این که رفتار همسرم از یک هفته قبل تغییر کرد. از خانه بیرون نمیرفت و تلفن همراهش را هم خاموش کرده بود.
فکر میکردم معتاد Addicted شده است اما حالا فهمیدهام یک فرد شرور که از اراذل و اوباش است مزاحمش شده و امانش را بریده است.
با این فرد مزاحم جلوی خانهمان روبهرو شدم او مرا هم تهدید میکند و با بیشرمی و وقاحت میگوید بهتر است خودت را قاطی ماجرا نکنی. به کلانتری آمدهام تا از پلیس Police کمک بگیرم.
همسرم خیلی ترسیده است و میگوید مزاحم خیابانی او را تهدیدهای وحشتناکی کرده است.
این مسئله اگر چه اعصاب ما را بههم ریخته است اما برای همسرم تجربه خوبی بود تا معنی حجاب و حیا را بهتر درک کند.
اگر مردا و جامعه شعور داشتن از گل نازک تر به خانم ها نمی گفتن
خانم بهاره عزیز بهتر بود به جای برچسب زدن این رفتار زشت به تمام مردها کلمه بعضی از مردها را عنوان می کردید