جمعه , ۳۰ ام آذر ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۸:۵۳ بعد از ظهر به وقت تهران

زنی با یک تلفن در دام مرد کلاهبردار افتاد

گوشه گیر و افسرده شده بودم و از تنهایی رنج می بردم اما نمی توانستم آن لحظه دلخراش و مرگبار را به فراموشی بسپارم که زندگی ام را ویران کرد. در همین شرایط روحی ناگهان بازیچه مرد شیادی در فضای مجازی شدم و چندین میلیون تومان از سرمایه ام را از دست دادم و …

زنی با یک تلفن در دام مرد کلاهبردار افتاد

زن ۳۰ساله ای که برای شکایت از یک کلاهبردار اینترنتی وارد کلانتری شده بود، در حالی که بیان می کرد چنان جذب تصاویر و جملات اغراق آمیز یک مرد شیاد در شبکه های اجتماعی شده بودم که هیچ گاه فکر نمی کردم همه این ها یک نقشه و تله است، درباره ماجرای کلاهبرداری اینترنتی به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری قاسم آباد مشهد گفت: حدود دو سال قبل، زمانی که شوهرم یک خودروی مدل بالا خرید، تصمیم گرفتیم به یک مسافرت چند روزه برویم. به همین دلیل بار و بندیلمان را بستیم و عازم غرب کشور شدیم اما هنگام بازگشت به مشهد، حادثه ای رخ داد که زندگی ام از هم پاشید. آن روز در حالی که همسرم رانندگی خودرو را به عهده داشت و من و فرزندانم در صندلی عقب نشسته بودیم، ناگهان خودرو در جاده کویری واژگون شد و من، همسرم را در این حادثه تلخ از دست دادم، اگرچه فرزندانم از این سانحه مرگبار جان سالم به در بردند و امیدی برای زندگی من شدند ولی هیچ وقت نتوانستم آن لحظه وحشتناک را فراموش کنم و به زندگی عادی برگردم، دچار افسردگی شدم و از تنهایی رنج می بردم تا این که روزی یکی از دوستانم در همین روزهای سخت پرنده زیبایی را به من هدیه داد که مرا از این حالت گوشه گیری بیرون بیاورد. من هم به دلیل آن که علاقه عجیبی به آن پرنده زیبا پیدا کرده بودم تصمیم گرفتم چند مرغ عشق بخرم تا آن پرنده از تنهایی بیرون بیاید و من هم با آن پرندگان زیبا سرگرم شوم. خلاصه این گونه بود که به جست و جو در شبکه های اجتماعی پرداختم و از طریق سایت دیوار با مرد فروشنده ای آشنا شدم که تصاویر زیبایی از چند مرغ عشق را برای فروش گذاشته بود. تصویر دو تا از پرندگان را انتخاب کردم و به صورت تلفنی با مرد فروشنده وارد گفت وگو شدم. آن مرد ادعا کرد قبل از ارسال پرندگان با پیک موتوری، باید مبلغ خرید آن را که هشت میلیون تومان بود به حسابش واریز کنم. من هم مشتاقانه مبلغ مذکور را برایش کارت به کارت کردم. آن مرد بعد از دریافت پول، فیلمی از همان پرندگان را برایم ارسال کرد و من هم منتظر ماندم تا آن پرنده های زیبا را دریافت کنم اما چند ساعت گذشت و خبری نشد. در حالی که نگران بودم، با همان شماره تماس گرفتم اما آن خط خاموش شد تا این که روز بعد فهمیدم در تله کلاهبردار اینترنتی افتاده ام و …
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *