مروری بر زوایای مهم و تأثیرگذار زندگی هنری هوشنگ ابتهاج که فردا، زادروز اوست
امیرهوشنگ ابتهاج یا همان ه.الف.سایه شاعر بزرگ معاصر، فردا ۹۳ ساله میشود. شاعری که با گذر از چند دهه و ورود جریانهای مختلف ادبی، مسیر شعری خود را گم نکرده و حضورش همواره بر شعر و ادبیات تاثیرگذار بوده است. سایه جزو معدود شاعران معاصر شعر فارسی است که در شعر نو و کلاسیک موفق عمل کرده است. به احتمال زیاد ویدئوی شعرخوانی غفران بدخشانی نزد سایه را که این روزها واکنشهای زیادی به دلیل روح جاری در زبان فارسی و ادای آنها توسط این شاعر افغانستانی به همراه داشته است، دیدهاید. تولد این شاعر بزرگ فارسی و همزمانی آن با این ویدئوی تاثیرگذار، بهانهای شد تا بیشتر درباره ویژگیهای هوشنگ ابتهاج و آثارش در این مطلب بنویسیم.
پیوند عمیق شعر و موسیقی
تصنیف «تو ای پری کجایی؟» یکی از شنیدنیترین اشعار ابتهاج است. همایون خرم آهنگ این تصنیف را در یک شب بارانی که به قول خودش، «انگار از آسمان باران نُت میبارید»، ساخته و ابتهاج هم برای این آهنگ، شعر «تو ای پری کجایی» را سروده است. «ای عشق همه بهانه از توست/ من خامشم این ترانه از توست»، از دیگر شعرهای دلکش ابتهاج است که با صدای علیرضا افتخاری و بیژن بیژنی، در ردیف شنیدنیترین آثار ابتهاج قرار میگیرد. قطعا نمیتوان از پیوند شعر و موسیقی در آثار ابتهاج گفت و نامی از «ارغوان» نیاورد. ابتهاج این شعر را با الهام از تک درخت ارغوان خانهاش، در حوالی میدان فردوسی تهران سرود و این شعر جایگاه خود را در ادبیات و موسیقی ایرانی پیدا کرد. اغلب اهل فن به این نکته معتقدند که «ارغوان» چیزی ورای شعر و کلمه است.
خالق حماسه کلمات
ابتهاج اولین دفتر شعر خود را به نام «نخستین نغمهها»، در دوره دبیرستان سرود و به چاپ رساند. او طی حدود هفت دهه شاعری، در کنار مردم ایستاده و از سرودن اشعار وطنپرستانه هم، غافل نمانده است. هنگام وقوع رویداد غمبار ۱۷ شهریور سال ۵۷ و کشتار مردم از سوی رژیم پهلوی، هوشنگ ابتهاج در رادیو مشغول به کار بود و بعد از این اتفاق، به همراه جمعی از چهرههای سرشناس ادبیات و موسیقی شاغل در رادیو، با انتشار متنی اعتراضآمیز از سمت خود استعفا کرد. تصنیف «سپیده» که بیشتر با مطلع «ایران ای سرای امید» آن را به خاطر میآورند، یکی از شاهکارهای ابتهاج در شعر است که با ساز محمدرضا لطفی و آواز محمدرضا شجریان در هنگامه پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در سال ۵۷، از رادیو پخش شد و تا امروز بارها توسط خوانندههای مختلف بازخوانی شده است.
حکایت جاعلان و ارغوان فراموش شده
از سایه تنها سه کتاب شعر به نام «سیاه مشق»، شامل اشعار کلاسیک، «تاسیان»، شامل اشعار نو و « بانگ نی»، منظومه مثنوی، منتشر شده است. هر چند اشعار او را تنها با مراجعه به این سه کتاب میتوان یافت، اما اشعار جعلی زیادی به نام سایه در فضای مجازی به چشم میخورد و حقیقتاً گاهی مخاطب در پیدا کردن اشعار اصلی او به بنبست میخورد. بهتازگی، یلدا دختر هوشنگ ابتهاج، نیز از این موضوع گلایه کرده است. با این همه شاید اگر روزی تریبونی در اختیار این شاعر بزرگ فارسی قرار بگیرد، او از معطل ماندن ثبت خانهاش در میدان فردوسی بگوید و از این که این خانه، اکنون در اختیار یک شرکت سیمان است. این هم یکی از بازیهای غریب روزگار ماست که در حیاط خانهای که روزگاری ارغوان روییده و الهامبخش شعری بوده، اکنون کیسههای زمخت سیمان چیده شده و ارغوان، تنهاتر از همیشه باقی ماندهاست.