سکته آدم ربا از ترس دستگیری!

مرد میانسالی که اقدام به آدم ربایی کرده بود پس از شنیدن خبر دستگیری همدستش سکته کرد.

مرد میانسال که دستور ربودن برادرزاده‌اش را به خاطر اختلاف حساب یک میلیارد و ۸۰۰ میلیونی صادر کرده بود، پس از اطلاع از دستگیری همدستش سکته کرد.

به گزارش  جام‌جم، اوایل تیرسال گذشته مرد جوانی با حضور نزد احسان زمانی، بازپرس شعبه ششم دادسرای جنایی تهران از عمویش به اتهام طراحی نقشه ربودن وی با همدستی سه مرد شکایت کرد . در ادامه پرونده به اداره ۱۱ پلیس آگاهی تهران ارسال و شاکی در جریان تحقیقات پلیسی گفت : من و عمویم در فروشگاهی کار می‌کنیم و با هم شریک هستیم. اما او مدعی بودکه مبلغ یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان از موجودی فروشگاه ناپدیدشده و مرا مقصر می‌دانست که در این باره پرونده ای در یکی ازمجتمع‌های قضایی تهران تشکیل شد و عمویم حرفهایم را قبول نمی‌کرد و مرا مقصر می‌دانست. روزحادثه از دادگاه بیرون آمدم که دو مرد غریبه در خیابان به من حمله کردندو با زور کتک مرا سوار خودرویشان کرده و ربودند. آدم‌رباها می‌گفتند از سوی عمویم اجیر شده اندو باید برگه‌هایی را امضاء کنم که نشان می‌داد، یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان را به عمویم بدهکارم.با آنها درگیر بودم تا این‌که پس از دو ساعت و زمانی که خودروپشت چراغ قرمز توقف کرد از آن بیرون پریدم.
در ادامه ماموران شماره پلاک خودروی آدم‌رباها را استعلام کردند که معلوم شد متعلق به یک زن است . از این زن تحقیق کردند که او مدعی بود اشتباه شده و خودرویش در اختیار آدمرباها نبوده است. همچنین از عموی فرد ربوده شده نیز تحقیق کردندکه منکر نقش داشتن در ماجرای آدم‌ربایی شد. مدارکی در ارتباط با این مرد به دست نیامد و او آزادشد اما ماموران در تلاش برای حل معمای این آدمربایی بودند. بعداز حدود ۱۰ ماه معلوم شد در پرونده ای قضایی که اختلاف مالی میان شاکی وعمویش بوده رای به بیگناهی اوصادرو پرونده بسته شده و نیز معلوم شد مردی به نام فرهاد با مالک خودرویی که با آن آدم‌ربایی انجام شده و نیز عموی گروگان گفت و گوهای تلفنی زیادی داشته است.
با کشف این سرنخ‌ها پلیس اطمینان یافت فرهاد باید از آدمرباها باشد که او تحت تعقیب قرار گرفت و چند روز پیش زمانی که از عسلویه به تهران آمد تا خانواده اش را ملاقات کند بازداشت شد. متهم دیروز به شعبه ششم بازپرسی دادسرای جنایی تهران به آدم‌ربایی اعتراف کردو گفت : تیر سال گذشته از طریق دوستم با عموی شاکی آشنا شدم که اختلاف مالی با برادرزاده اش داشت. آن مرد از ما خواست برادرزاده اش را برباییم تا از او مدرکی بگیریم که بتواند گناهکاربودن او را در ماجرای اختلاف مالی یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومانی ثابت کند. من هم ماجرا را با دو برادر که از دوستان دوره دبیرستانم بود در میان گذاشتم که قبول کردند. طبق نقشه مان او را ربودیم اما بعد از ۲ساعت فرار کرد.
پس از این اعترافات معلوم شد که عموی شاکی با فاش شدن ماجرا و دستگیری یکی از آدم‌رباها سکته قلبی کرده و در بیمارستان بستری است قرارشد بعداز بهبودی‌اش در پلیس آگاهی مورد تحقیقات قرار گیرد . جست‌وجو برای دستگیری دو متهم دیگر ادامه دارد.