مجموعه تلویزیونی «زیر پای مادر» که از ابتدای ماه مبارک رمضان به روی انتن صدا و سیما رفته بود توانسته بود، رضایت مخاطبان را تا حدودی جلب کند، اما پایان بندی این سریال، باعث دلخوری بسیاری از بینندگان شد.
به گزارش جام جم ؛او این روزها مجموعه تلویزیونی «زیر پای مادر» را روی آنتن شبکه یک دارد. این مجموعه روایتگر زندگی چند خانواده است. توفیقی، حسن این مجموعه را فیلمنامه قوی آن ذکر میکند که به مفاهیمی همچون تکریم خانواده، ایثار، از خود گذشتگی و… میپردازد. درباره این مجموعه با او به گفتوگو نشستهایم.
شما بعد از مجموعه «پشتبام تهران» برای دومین بار است که با سعید نعمتالله به عنوان فیلمنامهنویس کار میکنید. در عین حال، زیر پای مادر اولین سریال مناسبتی شما برای ماه رمضان است. چقدر درگیر ماراتن ماه رمضان بودید و قصه برایتان چه ویژگیهایی داشت؟
این سریال برای ماه رمضان ساخته نشده و قرار نبود در این ایام روی آنتن برود. بنا بود قبل از نوروز پخش شود، اما تغییراتی در آن ایجاد و پخشش با شروع ماه رمضان آغاز شد. قصههای سعید نعمتالله و ادبیاتش را خیلی دوست دارم. فضای کار او را در مجموعه پشتبام تهران تجربه کردهام که بسیار هم خوب و لذتبخش بود. نعمتالله در روزهای پایانی تصویربرداری مجموعه پشتبام تهران، خلاصهای از قصه زیر پای مادر را برایم تعریف کرد. بعد از تمام شدن پخش سریال پشتبام تهران با هم راهی مشهد شدیم و از آنجا که من از پرواز میترسم، با قطار رفتیم. اتفاقا سفر جذابی هم شد. در طول سفر سعید قصه را باز کرد و گفت که یک بخش از کار هم در مشهد اتفاق میافتد.
خیلی راجع به کار با هم صحبت کردیم و بعد از برگشت هم مشغول نگارش شد. یکی از ویژگیهای کار با نعمتالله این است که در فیلمنامههایش به مباحث اخلاقی میپردازد که البته در قصه نهفته است. اینها موضوعات مورد علاقه من است و در مجموعه زیر پای مادر هم به تکریم خانواده، اهمیت دورهمی خانواده، گذشت، ایثار و…. پرداختهایم که همه این موارد مرا برای ساخت چنین اثری راغب کرد.
به نظرتان شخصیتهای قصه مجموعه زیر پای مادر چقدر واقعی هستند؟ ضمن اینکه برخی دیالوگها هم خیلی شعاری شده است؟
اتفاقا شخصیت پردازیهای مجموعه زیر پای مادر از نقاط قوت فیلمنامه است. به نظرم نعمتالله خیلی درست به شخصیتها پرداخته است. ضمن اینکه ما در این مجموعه به زندگی گذشته شخصیتها از جمله آتنه و… هم اشاره میکنیم تا بینندگان بیشتر با قصه همذاتپنداری کنند. بر خلاف نظر شما معتقدم پردازش هر یک از شخصیتها درست انجام شده است.
از سوی دیگر قبول ندارم دیالوگهای این مجموعه شعاری است. جنس دیالوگها خاص سعید نعمتالله است. او از نویسندگان بسیار خوب است و سریالهایش همیشه در تلویزیون مطرح بوده. هیچ وقت هم جنس دیالوگهایش تغییر نکرده است. بنابراین نمیتوانید بگویید که دیالوگها شعاری است. همه با این نوع ادبیات سعید آشنا هستند و جزو ویژگیهای اوست.
البته در این مورد گلایههای مختلف زیاد شنیدهام. به هر حال سلیقه برخیها با چنین ادبیاتی جور نیست و برخی دیگر عاشق این نوع دیالوگها هستند. من به جای کلمه شعار میگویم، دیالوگهای مجموعه زیر پای مادر شعرگونه و آهنگین است.
برخی دیالوگها خوب است، اما نحوه بیان آن از سوی بازیگران باعث شده که غلوآمیز به نظر بیاید. به عنوان مثال، کامبیز دیرباز در یکی از صحنهها خطاب به فرزندش میگوید که آدمهای قوی هم نیاز به مرخصی و نگرانی دارند. این دیالوگ پر محتواست، اما طرز بیان خاصش، باعث شده تا اغراقآمیز به نظر بیاید؟
این حس شماست و من چنین حسی ندارم که دیالوگهای این مجموعه در بیان بازیگران غلوآمیز شده است. تعدادی دیالوگهای کلیدی در مجموعه زیر پای مادر داشتیم که باید درست هم ادا میشد. اگر قرار بود معمولی گفته شود، قطعا بیاهمیت به نظر میرسید. البته قصدم مخالفت با شما نیست، اما دیالوگها آهنگ مناسبی دارد و برای مخاطب هم قابل هضم است.
اما جنس دیالوگها در دیگر کارهای شما از جمله آمین و انقلاب متفاوت از این سریال است.
چقدر این نوع ادبیات نعمتالله را در نگارش فیلمنامه میپسندید و مورد علاقهتان است؟
مسلما اگر علاقهمند نبودم دوباره با او کار نمیکردم. برای هر کارگردانی محتوا و ادبیات فیلمنامه خیلی اهمیت دارد و من هم از این مساله مستثنا نیستم. ادبیات سعید نعمتالله را دوست دارم و اگر علاقهمند نبودم چطور میتوانستم چند ماه با فیلمنامه او کار کنم و هر روز این نوع ادبیات را بشنوم؟! به نظرم بار ادبی دیالوگهای فیلمنامه نعمتالله خیلی پرمحتوا و جذاب است. ضمن اینکه بارها فیلمنامه را خوانده و دیالوگها را حفظ بودم. مسلما در ابتدا باید به عنوان کارگردان سعی کنم که با کار عجین باشم و بعد آن را بسازم. در مجموع از همکاری با سعید نعمتالله خوشحالم.
آیا پیش آمده سر صحنه تغییراتی در فیلمنامه بدهید؟
سعید نعمتالله مدام سر صحنه است و مرتب با بازیگرها تمرین میکند. حضور مستمر او سر صحنه کمک بزرگی به کارگردان است. سعید خیلی به فیلمنامه و کارش وفادار است. من هم نظراتم را در طول کار به او میگفتم و او هم میپذیرفت. در واقع فرد انعطافپذیری است. در مجموع ما در طول کار خیلی درباره فیلمنامه و قصه گپ و گفت میکردیم و تعامل بسیار خوبی با هم داشتیم.
نام شخصیتهای این مجموعه هم خیلی خاص است. مثل نفر، خلیل کبابی و… چطور شد این نامها را انتخاب کردید؟
نام شخصیتها انتخاب سعید بود. نامها تکراری نیست و همین برای مخاطب هم جذاب است که در ۳۰ قسمت نامهای متفاوت را میشنود.
تصویربرداری این مجموعه در شهرهای تهران، مشهد، شمال و… انجام شده است. این مساله کار تولید را با مشکل همراه نکرد؟
سختی کار در شهرستان در مرحله اول گریبانگیر تهیهکننده است. مسلما کار کردن دور از خانواده سختیهای خودش را دارد. ما یک ماه در مشهد بودیم و ۲۰ روز هم در بندر انزلی کار کردیم، اما باید قبول کرد تعدد لوکیشن به جذابیتهای کار اضافه میکند. عوامل پشت صحنه، زحمت زیادی برای سریال کشیدند که جا دارد از آنها قدردانی کنم.
بازیگران مجموعه، انتخابهای اول شما بودند؟
تا حد کمی انتخاب بازیگرها دستخوش تغییر شد. خوشبختانه یک گروه همدل بودیم و با هم کار را جمع کردیم.
شما فعالیت خود را در عرصه کارگردانی با مجموعه طنز مسیر انحرافی شروع کردید، اما بعد تغییر مسیر داده و کارگردانی کارهای جدی را پذیرفتید. دیگر علاقهمند به ساخت مجموعههای طنز نیستید؟
اتفاقا ساخت کار طنز به روحیات خودم هم نزدیکتر است، اما فیلمنامه خوبی به دستم نرسیده. گرچه از مجموعه مسیر انحرافی راضی نیستم و به غیر از قسمتهای اول خوب پیش نرفت، ولی تجربه خوبی بود و بهرغم لطمات زیادی که به من وارد شد، خیلی چیزها یاد گرفتم. معتقدم توانمندیام در ساخت کار طنز بیشتر هم هست. اگر فیلمنامه خوبی پیشنهاد شود، حتما میپذیرم.
زیرپای مادر و تکریم خانواده
قصههای سعید نعمتالله و ادبیاتش را خیلی دوست دارم. فضای کار او را در مجموعه پشتبام تهران تجربه کرده بودم که بسیار هم خوب و لذتبخش بود
در مجموعه زیر پای مادر هم به تکریم خانواده، اهمیت دورهمی خانواده، گذشت، ایثار و…. پرداختهایم که همه این موارد مرا برای ساخت چنین اثری راغب کرد
ما در این مجموعه به زندگی گذشته شخصیتها از جمله آتنه و… هم اشاره میکنیم تا بینندگان بیشتر با قصه همذاتپندرای کنند
حضور مستمر سعید نعمتالله سر صحنه کمک بزرگی برای کارگردان است. او خیلی به فیلمنامه و کارش وفادار است. من هم نظراتم را در طول کار میگفتم و او هم میپذیرفت