جمعه , ۳۰ ام آذر ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۸:۲۸ بعد از ظهر به وقت تهران

شیطنت ۲ کودک آنها را به کام مرگ کشاند

با این‌که چند روز از مرگ معراج و حسین‌کوچولو می‌گذرد، اما والدین‌شان هنوز هم مرگ مظلومانه آنها را باور نکرده‌اند. هنوز هم منتظرند با بالا آمدن آفتاب، حسین یا معراج از خواب بیدار شوند، بعد از خوردن صبحانه، کلون در خانه همدیگر را بکوبند و با لحن کودکانه‌ای همدیگر را صدا کنند که بیا بازی. اما آنها دیگر زنده نیستند. در و دیوار خانه حسین و معراج این‌روزها چه سوت‌وکور است. دیگر صدای بچه‌ها در خانه‌شان نمی‌پیچد. عمر خیلی کوتاهی داشتند. معراج چهار سال و ۱۰ماهش بود و حسین هم سه سال و یک‌ماه. هر روز با شیطنت‌های کودکانه‌شان در خانه آتش می‌سوزاندند، اما روح‌شان خبر نداشت آتشی سوزان به جان‌شان خواهد افتاد و پرپرشان خواهد کرد.

شیطنت 2 کودک آنها را به کام مرگ کشاند

خطر در کمین
تقویم روزانه، ۲۸خرداد را نشان می‌داد و عقربه‌ها حوالی ساعت ۱۱ صبح بی‌تابی می‌کردند. پدر حسین و معراج که با هم پسرعمو بودند، به محل کارشان در شهرستان دیگری رفته‌بودند. معراج که از خواب بیدار شد به خانه همبازی‌اش حسین که چسبیده به خانه آنها بود، رفت تا با هم بازی‌کنند. مادر حسین که در خانه بود، به بچه‌ها گفت برای آوردن علوفه گوسفندان‌ به باغ می‌رود و چند دقیقه دیگر برمی‌گردد.
مادر که رفت، طبع شیطان بچه‌ها هم گل‌کرد. دیگر به بازی‌های معمولی قانع نبودند و دل‌شان هیجان می‌خواست. در حیاط، یک تنور قدیمی جا خوش کرده‌بود که بچه‌ها فکر می‌کردند جان می‌دهد برای بازی‌کردن. حسین و معراج نگاه شیطنت‌‌باری به هم‌ کردند.
جواد موصلی، پسرعموی پدر بچه‌ها از آن تنور و بازی بچه‌ها به جام‌جم توضیح می‌دهد: «در خانه دو تنور قدیمی و جدید وجود داشت. از تنور قدیمی مدت‌ها بود که استفاده نمی‌شد و به همین دلیل، خار و خاشاک در آن جمع شده‌بود. بچه‌ها کبریت را برداشتند و داخل تنوری شدند که قطر دهانه آن ۸۰ و عمق آن ۱۲۰سانتی‌متر بود. ته تنور آن‌قدر بزرگ بود که هر دو در آن جا شوند. بعد از واردشدن، سری فلزی تنور را تا نصفه روی آن کشیدند تا کسی متوجه رفتن آنها به داخل تنور نشود. فرش کهنه‌ای هم تا نیمه روی تنور افتاده و گوشه آن وارد تنور شده‌بود. پس از وارد شدن به تنور، بچه‌ها کبریت را روشن و آن را ته تنور انداختند که آتش گرفت و بعد، آنها ماندند و آتشی‌که هر لحظه زیر پاهای کوچک‌شان زبانه می‌کشید.»
مدتی بعد پدر حسین به خانه برگشت و اهل خانه را صدا زد که هیچ‌کس جواب نداد. ناگهان چشمش به فرش کهنه‌ای افتاد که روی تنور در حال دود کردن و سوختن بود.
به سمت تنور دوید و سری فلزی آن را عقب‌زد. با دیدن بچه‌ها، یک آن دنیا جلوی چشمش تیره‌وتار شد. بچه‌ها سوخته‌بودند. با دادوبیداد همسایه‌ها را خبرکرد. آنها هم آمدند و آب سرد روی بچه‌ها ریختند و آنها را از تنور بیرون کشیدند. سپس ماموران اورژانس آمدند و پس از معاینه، اعلام کردند که هر دو فوت شده‌اند.
مادر حسین می‌گوید: من به اندازه ۲۰دقیقه از خانه دور شدم، اما چیزی که من از سوختگی بچه‌ها دیدم، خیلی بیشتر از ۲۰ دقیقه بود. آن‌طور که اورژانس و آگاهی گفته‌است، با شدت‌گرفتن دود، بچه‌ها از حال رفته و در اثر استنشاق بیشتر دود، دچار خفگی، سوختگی شدید و مرگ شده‌اند.

 

کودکان پس از رسیدن اورژانس فوت شده‌بودند
علی لطفی، رئیس اورژانس پیش‌بیمارستانی دانشکده علوم‌پزشکی تربت‌جام درباره این حادثه به جام‌جم گفت: طی تماس تلفنی و درخواست کمک در ساعت ۱۱ و ۲ دقیقه روز چهارشنبه ۲۸خرداد از اورژانس ۱۱۵ مبنی‌بر اعلام حادثه سوختگی دو کودک در روستای چنار از توابع تربت‌جام، بلافاصله تیم امدادی اعزام شد. پس از حضور در محل حادثه با دو مورد سوختگی عمیق صددرصدی روبه‌رو شدند که قبل از رسیدن پرسنل اورژانس، هر دو کودک جان خود را از دست داده‌بودند.
براساس اظهارات پدر خانواده، آخرین زمان مشاهده هر دو کودک در خانه، یک‌ساعت‌ونیم قبل از وقوع حادثه بوده‌است. قدرمسلم این‌که تنور روشن نبود و خود بچه‌ها بعد از ورود به داخل تنور، شیطنت کرده و اقدام به روشن‌کردن آتش کرده‌بودند.

۵/۵ - (۱ امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *