همه چیز از هامبورگ شروع شد؛ شبی در تابستان ۱۹۸۸، زمانی که هلند ۲ بر یک آلمان را در نیمه نهایی جام ملتهای اروپا شکست داد.
در هلند، ملت آرام این کشور خودشان هم شگفت زده شدند. بیش از ۹ میلیون هلندی، بیش از ۶۰ درصد جمعیت کشور، به خیابانها ریختند تا این پیروزی را جشن بگیرند. با این که بازی سه شنبه شب و در وسط هفته برگزار شد، عظیم ترین گردهمایی عمومی پس از آزادی شکل گرفت. یکی از مبارزان نهضت مقاومت هلند در برنامه ای تلویزیونی گفت: «احساس می شد انگار بالاخره در جنگ پیروز شده ایم.»
اهالی آمستردام در میدان لایدشپلاین دوچرخه هایشان را به هوا پرتاب می کردند و فریاد می زدند: «هورا، دوباره دوچرخه هایمان را پس گرفتیم.» قبلا آلمانی ها در بزرگترین دوچرخه دزدی تاریخ، تمام دوچرخههای هلندی ها را در زمان اشغال هلند در جنگ جهانی دوم مصادره کرده بودند.
بازی هامبورگ یک عقده گشایی برای مردم سراسر جهان بود. در کنفرانس مطبوعاتی پس از مسابقه ۱۵۰ خبرنگار خارجی از جا برخواستند و به رینوس میشل مربی هلند ادای احترام کردند. رینوس میشل هم که عبارت معروف «فوتبال جنگ است» منتسب به اوست درباره آن بازی گفت: «احساسی فراتر از رضایت و خوشحالی دارم. اما نمی خواهم دلایل احساسات عجیبم را در این کنفرانس خبری بازگو کنم.»
در نیمه اول، هلند یکی از بهترین بازیهای ممکن آن دهه را ارائه کرد ولی در گلزنی ناکام بودند. آلمانی ها در نیمه دوم با تاکتیک جدیدی به میدان آمدند و این تاکتیک، لگد زدن به هلندیها بود. هلندیها هم تلافی کردند و بازی خشن تر شد. در ادامه یورگن کلینزمن در برخوردی مشکوک با فرانک رایکارد خودش را به زمین انداخت (خود کلینزمن هم اقرار کرد که شیرجه زده) و یون ایگنا، داور رومانیایی بازی نقطه پنالتی را نشان داد.
خبرنگاری هلندی در این باره نوشت: «آیا رومانیایی ها هم به اشتباه وارد جنگ شده بودند؟» (جواب مثبت است.) ماتیوس عبوس، خونسردانه پشت توپ قرار گرفت و آلمان با این پنالتی شانسی، یک بر صفر جلو افتاد. اما دقایقی بعد، مارکو فان باستن هم در محوطه جریمه به زمین افتاد و ایگنا باز هم پنالتی اعلام کرد. یوفا قبلا باید مشکلات بینایی گروه داوری را هم کنترل می کرد. وقتی به اشتباه به جای هامبورگ بلیت اشتوتگارت برایشان تهیه کردند، داوران به اشتباه به اشتوتگارت پرواز کردند. آنها در آستانه بازی به هامبورگ رسیدند تا بازی را خراب کنند. بالاخره در دقیقه ۸۷ دقایقی که معمولا آلمانیها به گل برتری می رسیدند، فان باستن گل برتری هلند را زد. به قول گولیت «عدالت» به شکل غیرمنتظرهای اجرا شد.
آلمان ۵سال در زمان جنگ، هلند را اشغال کرده بود و همه هلندیها ادعا می کنند که در این مدت فقط در نهضت مقاومت بودند. اما مسابقه هامبورگ، به نوعی وارونه شدن داستان هجوم هم بود. این بار ارتش هلند وارد خاک آلمان شد و ساکنانش را شکست داد.
هلندیها بعد از آن بازی این آواز را میخواندند: «در ۱۹۴۰ آنها آمدند، در ۱۹۸۸ ما آمدیم»