چند بحث مهم درباره پرونده مارک ویلموتس مطرح شده که سعی میکنم به آنها پاسخ روشنی بدهم.
۱-آیا حق ما بود بازنده پرونده باشیم؟ به نظر من در هر پروندهای از لحظه مذاکرات تا انعقاد قرارداد و در طول اجرای آن، اگر یک وکیل متخصص همراهیتان نکند، نمیتوان انتظار داشت نتیجه خوب گرفت. وقتی شما از روز اول قراردادی بد امضا کنید و این قرارداد به اختلاف برسد، حتی اگر بهترین وکیل دنیا را هم استخدام کنید به این دلیل که قرارداد بد بستهاید، نمیتوانید چندان موفق باشید. حالا اینکه پرونده ویلموتس در دادگاه کاس(عالی ورزش) به نفع ما تمام شود یا نه، سوالی است که نمیتوانیم پاسخی به آن بدهیم، چون قرارداد را کامل نخواندهایم. همانطور که میدانید رای، خلاصه ابلاغ شده و فدراسیون طبق قانون ظرف ۱۰ روز باید تقاضا کند تا رای کامل را بگیرد. آنجاست که متوجه تمام وقایع پرونده میشویم.
۲-چند درصد از آرای کمیته تعیین وضعیت فیفا در دادگاه کاس تغییر میکند؟ واقعیت این است نمیتوان آمار دقیقی داد، ولی تعداد کمی از رایهای فیفا در دادگاه کاس تغییر میکند. امیدوارم پرونده ویلموتس هم شامل این تعداد کم شود. اینکه شانسی نداشته باشیم، اشتباه است. شانس داریم و همانطور که میدانید هر پرونده شرایطش فرق دارد.
۳-آیا به خاطر پروندههای زیاد در فیفا تمسخر میشویم؟ اعضای تیمی که در فیفا روی پروندهها تحقیق میکنند، حقوقی هستند و قطعا مسخره نمیکنند، ولی قاعدتا از دیدن پروندههای زیاد ایران تعجب میکنند. وقتی مدام از ایران پرونده برود طبیعی است جلب توجه کند.
۴-وکلای ما در پرونده خوب نبودند؟ شاید بهتر باشد بگوییم کمی کمتجربه بودند. من حداقل نسبت به علی ملیحزاده شناخت دارم. جوان است. مسلط به زبان انگلیسی است. بلد است رای را بخواند و تفسیر کند. وکیل به روزی است و درباره دادگاه کاس کتاب نوشته. بنابراین انتخاب ملیحزاده بد نبوده است. درباره لودیک دلشات، شناخت دقیقی ندارم ولی طبیعتا تجربه در این پروندهها مهم است. بازهم گریزی به جملات قبلم میزنم؛ وقتی قرارداد بد بسته شود، با بهترین وکیل دنیا هم نمیشود کاری کرد.