یکشنبه , ۲ ام دی ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۹:۰۶ بعد از ظهر به وقت تهران

ماجرای ازار و اذیت زن جوان توسط دو مرد در تهران

زنی جوان به نام شیدا اوایل سال جاری با فوریت‌های پلیسی تهران تماس گرفت و مدعی ‌شد از سوی دو مرد مورد تعرض و سرقت قرار گرفته ‌است.

این زن گفت: دو مرد زنگ در خانه را زدند، در را که باز کردم، وارد خانه شدند، دست و پای من را بستند و مرا مورد تعرض قرار دادند، بعد هم تلفن همراهم و پول‌ها و کمی از زیورآلاتم را سرقت کردند.

با شکایت این زن، تحقیقات برای مشخص‌شدن ماجرا آغاز شد. چند ماه بعد مأموران در ردیابی‌ تلفن همراه زن جوان متوجه شدند گوشی روشن شده‌ است. آنها وارد مغازه‌ای که تلفن در آنجا بود، شدند و صاحب مغازه را بازداشت کردند.

او گفت: تلفن را زنی جوان برای من آورد و گفت نیاز به پاک‌کردن اطلاعات و ترمیم سیستم دارد، من هم برایش انجام دادم. نمی‌دانستم گوشی دزدی است. وقتی زن جوان از طریق صاحب مغازه شناسایی و بازداشت شد، اعتراف کرد شیدا را می‌شناخته و او قربانی یک توطئه شده ‌است. این زن گفت: گوشی را شوهرخواهرم کیان به من داد. او گفت این گوشی متعلق به شیداست و باید اطلاعات آن پاک شود.

به این ترتیب کیان بازداشت شد. او بعد از چندین جلسه بازجویی به نقشه‌ای که کشیده ‌بود اعتراف کرد و گفت: من دو دوستم به نام‌های مازیار و عباس را به شیدا معرفی کردم. شیدا کارگر جنسی بود و از این راه درآمد داشت. بعد به دوستانم گفتم وقتی وارد خانه شیدا شدید، تلفن همراه همسرم را سرقت کنید؛ این تنها خواسته من بود. من نگفتم که به او تعرض کنید. مرد جوان گفت: دوستانم گوشی را به من دادند و بعد هم رفتند. من نمی‌دانم بین آنها چه اتفاقی افتاده‌ است.

با بازداشت مازیار و عباس، جزئیات بیشتری از این ماجرا مشخص شد. آنها به داشتن رابطه با زن جوان و سرقت اعتراف کردند. با توجه به اینکه مسئله تعرض در پرونده مطرح بود، دادسرا پرونده را به دادگاه کیفری استان تهران ارسال کرد و قاضی اصغرزاده رئیس شعبه ٨ مسئول رسیدگی به آن شد.

روز گذشته در جلسه تحقیق از متهمان، دو مرد جوان اتهام سرقت را قبول کردند و گفتند: روز حادثه وقتی زنگ در خانه شیدا را زدیم، او ابتدا ما را پشت آیفون دید و بعد در را باز کرد. ما اصلا به‌زور وارد خانه او نشدیم. طبق توافقی که داشتیم با او رابطه برقرار کردیم، حتی برای ما میوه هم آورد. بعد خواسته دوستمان که سرقت گوشی بود را اجرا کردیم. ما قبول داریم که دست‌ و پاهای زن جوان را بستیم و گوشی و چند رشته گردنبند که بدل بود را برداشتیم اما کار دیگری نکردیم.

شیدا وقتی با این گفته‌ها روبه‌رو شد، گفت: من این حرف‌ها را قبول ندارم. وقتی زنگ در را زدند یکی از متهمان پایش را لای در گذاشت و وارد خانه شد، دست‌های من را بست و به‌زور به من تعرض کرد و دیگری هم همه خانه را گشت و پول و زیورآلات و گوشی‌ام را برداشت و سپس مرا مورد آزار قرار داد. وی گفت: آنها من را تهدید کردند و گفتند اگر به پلیس شکایت کنی، تو را می‌کشیم. آنها از من عکس گرفتند و گفتند در فضای مجازی منتشر می‌کنیم و اگر به حرفمان گوش نکنی، بچه‌ات را می‌کشیم. ما قبلا هم آدم کشته‌ایم و این‌کار برایمان سخت نیست.

سپس قاضی اصغرزاده از کیان تحقیق کرد. او در توضیح کاری که کرده ‌بود، گفت: شیدا زندگی من را به هم زده‌ بود. من زنی را که از دوستان شیدا بود صیغه کردم و آن زن دیگر زنم بود و می‌خواستم زندگی آرامی با او داشته ‌باشم اما شیدا مدام به خانه ما می‌آمد و کارهایی می‌کرد که من خوشم نمی‌آمد. از آنجایی که همه اعضای خانواده همسرم را هم می‌شناخت، نمی‌توانستم به‌راحتی ارتباط او را با خانواده همسرم قطع کنم. با شیدا دچار اختلاف شدیدی شدم و تصمیم گرفتم تلفن او را بدزدم و همه شماره‌هایش را پاک کنم تا دیگر با زنم و اعضای خانواده‌اش ارتباط نداشته‌ باشد. در پایان قاضی اصغرزاده دستور بازداشت متهمان را برای تحقیقات بیشتر صادر کرد و آنها را در اختیار اداره آگاهی قرار داد.

امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *