یکشنبه , ۲ ام دی ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۸:۴۴ قبل از ظهر به وقت تهران

ماهی قرمز را در سفره هفت سین خود نگذارید!

www.dustaan.com-ماهی-قرمزمجله انلاین دوستان :    بسیاری از ایرانیان گمان می‌کنند ماهی قرمز رسمی است دیرینه در ایران؛ اما یک ایرانشناس معتقد است که در هیچ کدام از منابع و کتاب‌هایی که درباره نوروز ایرانی نوشته شده، کوچک‌ترین اشاره‌ای به این رسم نشده است.

خریدن ماهی قرمز و گذاشتن آن بر سر سفره هفت‌سین، به هیچ‌وجه سنت دیرینه‌ای در ایران نیست.

این مسأله را طی هفت سال گذشته از طریق یادداشت‌ها، مقاله‌ها و مصاحبه‌هایم در روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها به تفصیل شرح داده‌ام، بنابراین در اینجا دوباره وارد این بحث نمی‌شوم و به جای آن، به دلایل اصرار بیشتر مردم ایران به خرید ماهی قرمز، گذاشتن آن بر سفره هفت‌سین و نهایتاً پایان دادن به زندگی این موجود زیبا می‌پردازم.
بسیاری از ایرانیان گمان می‌کنند ماهی قرمز رسمی است دیرینه در ایران؛ اما در هیچ کدام از منابع و کتاب‌هایی که درباره نوروز ایرانی نوشته شده، کوچک‌ترین اشاره‌ای به این رسم نشده است و این باور با روح سفره هفت‌سین که آغاز و شکوفایی زندگی را نشان می‌دهد همخوانی ندارد.
پس از نخستین یادآوری‌هایی که از سوی دوستداران محیط زیست و حقوق حیوانات برای پایان دادن به خرید ماهی قرمز و کشتن اینجاندار در سفره هفت‌سین آغاز شد، عده‌ای از افراد بدون کمترین آگاهی و صرفاً بر اساس تعصبات خام، مخالفت با خرید ماهی قرمز را مخالفت با سنت‌های ایران باستان معرفی کرده و مخالفان این کار را کسانی دانستند که در پی حذف سنت‌های ایرانی هستند.
جدای از اینکه این افراد هیچ سرنخی از وجود ماهی قرمز بر سر سفره هفت‌سین در فرهنگ و تاریخ گذشته ایران نشان نمی‌دهند، بر این باورند که هر عنصر بازمانده‌ای از ایران قدیم، لزوماً سودمند است و باید آن‌ را ادامه داد، در حالی‌که در هر فرهنگ و تمدنی می‌توان عناصر بسیاری یافت که به اصطلاح جامعه‌شناختی به جای کارکرد، کژکارکرد دارند.
یکی از اصلیترین دلایل خرید ماهی قرمز، علاقه کودکان به این موجود است که حتی اگر پدر و مادر‌ها هم چندان میلی به این کار نداشته باشند، با اصرار کودکانشان تن به آن می‌دهند. خرید ماهی قرمز برای کودکان دقیقاً تداعی‌کننده خرید تنقلات زیان‌باری است که پزشکان بار‌ها درباره مصرف آن‌ها هشدار داده‌اند؛ اما پدر و مادرانی که ساکت کردن فرزندانشان را به توضیح دادن و قانع کردن آن‌ها ترجیح می‌دهند، تسلیم این اصرار‌ها می‌شوند.
در واقع رفتارهای شهروندی در محیط خانه آغاز می‌شود و این محیط، بهترین مکان برای آموزش رفتارهای درست زیست‌محیطی و حفظ حقوق حیوانات به کودکان است.

خرید ماهی قرمز و در پی آن مرگ سالانه چند قطعه از این موجود زیبا، نمودی از بی‌توجهی ما به محیط زیست و بلکه دخالت ما در آسیب رساندن به آن است، طبیعتاً کشوری که ریزگرد‌ها، خشک شدن بزرگ‌ترین دریاچه‌ها و رودخانه‌ها، حفر هزاران حلقه چاه غیرمجاز، مصرف بی‌رویه آب در هنگام شست‌وشوی خودرو، حیاط خانه و…، نابودی جنگل‌ها در پی تجارت قاچاق چوب یا ساخت ویلاهای غیرمجاز، آلودگی هوای سرطان‌زای شهرهای بزرگ در پی استفاده از خودروهای تک‌سرنشین، شکار گونه‌های کمیاب و در معرض انقراض صرفاً برای تفریح و صد‌ها مسأله زیست‌محیطی بزرگ دیگر را آفریده است، برای حقوق چند میلیون (!) قطعه ماهی کوچک اهمیتی قائل نیست.
از سوی دیگر برخی اصرار دارند که با تمیز نگه داشتن آب تُنگ ماهی و غذا دادن به موقع به ماهی قرمز، مانع از مرگ آن می‌شوند. باید یادآوری کرد که خداوند همه موجودات را آزاد آفریده و نگه داشتن آن در محیطی بسیار کوچک و یا حتی‌‌ رها کردن آن پس از تعطیلات نوروز در حوض نمی‌تواند جایگزین محیط بزرگ و طبیعی شود، ضمن آنکه‌‌ رها کردن ماهی قرمز (که به‌عنوان گونه‌ای تهاجمی شناخته می‌شود) در رودخانه‌ها و تالاب‌ها نیز خطراتی مانند خوردن تخم ماهی‌های دیگر، انتقال بیماری به سایر آبزیان و برهم زدن تعادل چرخه محیط زیست را در پی دارد.
در این چند ساله با این اظهار‌نظر هم روبرو بوده‌ام که اگر برای پیشگیری از مرگ ماهی‌های قرمز تلاش می‌کنم، بنابراین باید جلوی خورده شدن ماهی‌های خوراکی و سایر حلال‌گوشت‌ها را هم بگیرم. در واقع توجیه این افراد این است که یا هیچ موجودی نباید بمیرد یا در غیر این صورت، مرگ سایر جانداران هم چندان مهم نیست، در حالی‌که خوردن ماهی و گوشت سایر جانداران بنا به ضرورت و نیاز بدن صورت می‌گیرد.
توجیه دیگری که در ادامه توجیه بالا می‌آید این است که در دنیایی که سالانه ده‌ها هزار انسان بی‌گناه کشته می‌شود، مرگ تعدادی ماهی کوچک چه اهمیتی دارد؟ قاعدتاً اگر بخواهیم این‌گونه بحث کنیم در هیچ موضوعی به نتیجه نخواهیم رسید.
همچنین برخی افراد با اشاره به اینکه هزاران نفر در کشور از طریق تولید، توزیع یا فروش ماهی‌های قرمز زندگیشان را تأمین می‌کنند، حذف آن‌ را به معنای حذف این چند هزار فرصت شغلی می‌دانند. اما آیا براستی هر فرصت شغلی‌ به هر بهایی باید حفظ شود؟ میلیون‌ها انسان در دنیا از طریق کشت و قاچاق مواد مخدر، قاچاق انسان یا اعضای بدن آن و مشاغل مشابه زندگیشان را می‌گذرانند؛ بنابراین نباید مانع از فعالیت آنان شد تا مبادا فرصت شغلی‌ای را حذف کرده باشیم؟!
دلایل و در واقع توجیهات بسیار دیگری نیز از سوی کسانی که اصرار بر خرید ماهی قرمز دارند بیان می‌شود اما در پی همه آن‌ها راحت‌طلبی، تعصب بیجا، بی‌اطلاعی و منطق‌گریزی نهفته است.
امیر هاشمی مقدم، کار‌شناس ایران‌شناسی / ایران

 

امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *