متواری شدن بیمار روانی بعد از قتل بیرحمانه برادر

بیمار روانی که گمان می‌کرد برادرش دستور داده تا وی در مرکز روانی بستری شود او را با ضربه‌های چاقو به قتل رساند و متواری شد.

به گزارش خبرنگار جام‌جم، عقربه‌های ساعت ۸ و ۳۰ دقیقه صبح سی‌ام مرداد امسال را نشان می‌داد. مادر برای شستن لباس‌ها به حمام رفته بود. پسر جوان و برادرش در اتاق نشیمن در خانه‌شان در محله مرزداران نشسته و مشغول تماشای تلویزیون بودند و پدر میانسال هم به حیاط خانه ویلایی رفته و مشغول آبیاری درختان باغچه بود.
زمان کوتاهی از حضور او در حیاط نگذشته بود که ناگهان پسر ۳۰ ساله در حالی که آثار لکه‌های خون روی دستانش نقش بسته بود و چاقویی به دست داشت هراسان وارد حیاط شد و فریاد زد پدر برو داخل اتاق و به داد پسرت برس. بعد سراسیمه بیرون رفت. پدر هاج و واج مانده بود و به سرعت وارد ساختمان شد و با صحنه عجیبی روبه‌رو شد.
پسر کوچکش چاقو‌خورده و مقابل تلویزیون در اتاق نشیمن افتاده بود. چشمانش بسته بود و نفس نمی‌کشید. خودش را به خیابان رساند اطراف را جست‌وجو کرد اما ردی از پسر۳۰ ساله‌اش به دست نیاورد. همان موقع به پلیس ۱۱۰ زنگ زد و ماجرای قتل فرزندش را اطلاع داد. در ادامه ماموران کلانتری مرزداران موضوع را به ساسان غلامی، بازپرس کشیک قتل دادسرای جنایی اطلاع داده و او همراه تیمی از ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران در محل حاضر شدند. با بررسی‌های اولیه از خانه‌ای که جنایت در آن رخ داده بود معلوم شد پسر جوان بر اثر اصابت چهار ضربه چاقو که به سر، صورت و دو کتف‌هایش اصابت کرده فوت شده است.
شواهد نشان از غافلگیرشدن مرد جوان در زمان جنایت از سوی برادرش داشت. با هماهنگی قضایی جسد او به پزشکی قانونی منتقل شد و ماموران از والدین مقتول که شاهدان ماجرای این برادرکشی بودند تحقیق کردند که پدر خانواده در جریان تحقیقات پلیسی- قضایی گفت: من سه پسر دارم. مقتول پسر دومم بود و پسردیگرم که فرارکرده و عامل جنایت است نخستین فرزندم است. روز جنایت من و مادرش در خانه بودیم. پسرم که متهم به قتل است در زمینه تعمیرات لوازم خانگی و جاروبرقی فعالیت داشت. او مدتی به بیماری روحی و اختلال روانی مبتلا شده و تحت درمان بود. حتی چندبار هم در مرکز روانی بستری و بعد از مدتی حالش خوب شد و به خانه آمد اما تصور می‌کرد برادرش می‌خواهد او را بیمار روانی جا بزند و در مرکز روانی بستری کند که این‌گونه نبود و این فقط خیالات او بود. توهمات او زیاد شده و به خاطر همین توهمات هم برادرش را کشت.
مادرمقتول هم گفته‌های شوهرش را تائید کرد و در نهایت پرونده‌ای در شعبه سوم بازپرسی دادسرای جنایی تهران تشکیل شده و تحقیقات برای دستگیری متهم به قتل فراری ادامه دارد.